دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۱۰۶)
من در سنگ نگاره های تخت جمشيد كسي را خشمگين ، شهرياري را سوار بر اسب ، شهروندي را در حال تعظيم و پيكري را عريان نديدم. اين هاست نمادهاي اصالت، نجابت، حريت و عفت تبار ما.
من نديدم بدرفتاري را مگر اين كه از او درس شكيبايي آموختم ...
و منتقدي را مگر اين كه از او درس خودسازي آموختم ...
و متكبري را مگر اين كه از او درس تواضع آموختم....
و سرانجام خوش رفتاري را مگر اين كه از او درس وفا فراگرفتم،
بنابراين خدايا! همه را بنواز و همه سينه ها را از كينه ها بپرداز!
من تصویر بخل و خست را در سیمای كساني را ديدم كه ترجيح مي دادند ثروتمند بميرند، تا اين كه ثروتمند بزيند(زندگي كنند) !
من در جهان امروز پدیده ای ضروری تر از پل ندیدم؛ پل بين دل ها، پل بين انديشه ها، پل بين فرهنگ ها و تمدن ها ، پل بين اديان و مذاهب....و سرانجام پل بين زمين و آسمان ، از خاك تا خدا، از ملك تا ملكوت. از برهوت تا لاهوت.
من در رویای سبز هر برگ سیمای جنگلی بزرگ و در آرمان آبی هر قطره دریایی سترگ را دیدم
ادامه دارد....
شفیعی مطهر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.