غرور حاکمان....

غرورحاکمان، عامل مشاركت گریزی مردم است  

 

#شفیعی_مطهر

 

خود بزرگ بيني و غرور مهم ترين عامل و علت مشاركت گريزي و مشورت ستيزي است. خداوند همه انسان ها را بر پايه «لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمْ» كرامت بخشيده و او را به سبب بهره مندي از نيروي عظيم «عقلانيت» شايسته تكريم و بايسته تعظيم فرموده است. 

كرامت انسان- به عنوان اشرف مخلوقات و اعزّ موجودات- ايجاب مي كند كه افكار، انديشه ها، آرمان ها، عقايد، سلايق و نظريات همه انسان ها از هر رنگ، نژاد، ملت و جنسيت و با هر عقيده و سليقه مورد احترام قرار گيرد. 

«خود برتر بين» عصيانگر ابلهي است كه در لاك غفلت و در لانه جمود و جهالت خود خزيده، از مشاركت مي گريزد و با اين حقيقت مي ستيزد. او «معرفت» و «حقيقت» را گوهري مي پندارد كه فقط نزد اوست و ديگران از آن محروم اند. وي فهم و شعور را در حصار انحصار خود مي پندارد و به هيچ مشورت و مشاركتي با ديگران نياز ندارد. اعتراف صريح يكي از اين شورشگران حقيقت گريز را با هم بخوانيم. 

آدلف هيتلر در كتاب «نبرد من» مي نويسد:

«انسان موجودي است كه تا توي سرش نزنند، آدم نمي شود! مشورت چه معنا دارد؟ يعني چه كه مشتي افراد كم عقل و كم مايه به دور هم بنشينند و با هم سخناني بگويند و نتايجي بگيرند. اين نتايج هر چه باشد در خور همان انسان هاي حقير است. كار درست آن است كه يك نفر نخبه برتر براي ديگران تصميم بگيرد و آن تصميم را اجرا كند و اين افراد حقير هم به جبر از او تبعيّت كنند.»

هيتلر خود چنين كرد و خود در لهيب آتش غرور خود سوخت!

«هيتلر» هاي تاريخ كم نبوده اند؛ اما به ندرت اين گونه صريح و بي پرده نظريات سخيف خود را بيان كرده اند. حكّام خودكامه اي كه همين «بود» را با «نمود»ي زيبا و عوام پسند مطرح مي كنند ، بسي از هيتلر خطرناك ترند. 

امروزه چون گفتمان غالب در دنيا چنين تفكّري را مردود و مطرود مي شمارد، باور مندان اين توهّم، محتواي «تفكّر مردم ستيزي» را در قالب لعاب زيباي دموكراسي و مردم سالاري عرضه مي كنند. استفاده ابزاري از مفاهيم ارزشمندي چون مردم سالاري، دموكراسي، مشاركت و … بزرگ ترين ضربه را بر پيكر اين مفاهيم مي زند. 

از همه اسفبارتر و بدتر استفاده ابزاري از دين در راه نيل به اهداف سياسي و سلطه طلبي است. آنان كه مصداق «يريدون علّواً في الارض» هستند و در زير لواي دين از ديگران تمكين مي خواهند، براي دين و دينمداران بسي زيانبارتر و خونخوار ترند. استاد شهيد مطهري در بيان مضرّات استفاده سياسي و ابزاري از دين مي گويد:

«وابستگي دين به سياست به مفهوم … مقام قدسي داشتن حكام، اختصاص به جهان تسنّن دارد. در شيعه هيچ گاه چنين مفهومي وجود نداشته است. تفسير شيعه از «اولواالامر» هرگز به صورت بالا نبوده است.(1)»

ايشان ضمن تأكيد بر اين كه سوء استفاده ابزاري از دين براي مستبدّان يك قاعده است، راه حل مقابله با اين پديده ويرانگر را تنها آگاهي مردم مي دانند:

«هر مستبدّي كوشش دارد براي تحكيم و تثبيت پايه هاي استبداد خود، به خودش جنبة قدسي بدهد و از مفاهيم ديني براي اين منظور بهره جويد؛ تنها آگاهي و بالا بودن سطح شعور ديني و سياسي مردم است ، كه جلوي اين سوء استفاده ها را مي گيرد.(2)»

استاد مطهري «جهالت متنسّكين و خيانت متهتّكين» را به عنوان بستر ساز استفاده ابزاري از دين برمي شمارند:

«خطرناك ترين موقع ها آن وقتي است كه دو قدرت، يعني ماده و معني دست به دست يكديگر داده و بخواهد بر سر ملّتي فرود آيد. البتّه ديانت به خودي خود همواره دفاع از مظلوم است. ولي امان از وقتي كه در اثر جهالت و خيانت اولياي امور، يعني جهالت متنسّكين و خيانت متهتّكين، دين ابزار سياست واقع شود. امان از وقتي كه دين ابزار سياست واقع شود.(3)»

پاورقی ها:


1-  نهضت هاي صد ساله، انتشارات صدرا، ص26

 

2-  همان، ص42

 

3-    حماسة حسيني، ج3، انتشارات صدرا، ص24

 

 

گاه گویه های مطهر   telegram.me/amotahar

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : دو شنبه 13 دی 1395 | 10:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |