دل دیدنی های شهر
سرب و سراب(341)
من نسل ديروز را اسير سرپنجه هاي انديشه نسل فردا ديدم.نسل فردا با ياري هيولاي فضاي مجاز، همه حقايق راز را مي بلعيد و با نيروي ديجيتال همه راه هاي گذشته و حال را درمي نورديد.
من بسياري را ديدم كه مرا مي شناختند؛ اما چه اندك بودند آنان كه مرا درك مي كردند؛ زيرا درك بسيار شگرف تر از شناختن و فهم ژرف تر از نواختن است.
من در اين شهر مديراني را ديدم كه حتي فقر را با فرق بين مردم توزيع مي كنند.
من مادر را پيامبري ديدم با انباني پر از راز و زنبيلي انباشته از اعجاز . مادر ابربشري است كه در نخستين سوز زمستاني تنها النگويش را براي گرم كردن بچه هايش تبديل به بخاري مي كند!! (با الهام از وب زينب سلطاني)
من مردمي را ديدم كه تنها فعل هايي را صرف مي كردند كه برايشان صرف مي كرد!
ادامه دارد...
شفيعي مطهر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.