هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1408)

«یار یگانه» یا «بیعار بیگانه»؟!

«من»،«چمن» را دیدم

که مظلومانه در زیر پای «جُهّال»،«پایمال» می شود.

و نیز «درخت» را چه «شوربخت» دیدم،

که با داشتن «انبوه بار و بر» در «اندوه تبر»بسر می برد. 

هر دو «وفا» می کنند و «جفا» می کشند،

یکی با «پایمال» و یکی با «انفصال».

من «درخت تناور» را از «چمن بی یاور» ،

«بسی مظلوم تر» و «بسیار معصوم تر» دیدم!

تبر چه «شوربخت» است ،زیرا از «جنس درخت» است!

«دستۀ تبر» از «رستۀ صنوبر» است.

 چمن از «بیعار بیگانه» جفا می بیند و درخت از «یار یگانه». 

پشت شب تیره را سحر می شکند

افسانه  قدرتش  دگر  می شکند

اما چو ز دست دوست سیلی خوردیم

سنگینی بار غم  کمر  می  شکند!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------- 

جُهّال:نادان ها،جمع جاهل

انفصال: جداشدن،جدایی،گسستگی

یگانه: بی همتا،تنها،یکتا 

رسته: راسته ،رده، صف، قطار

بیعار:کسی که از هیچ عیبی ننگ نداشته باشد بی شرم

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 29 دی 1398 | 4:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1407)

«عُقده ها» و «عقیده ها»!

آن گاه که «طوفانی بنیانکن» و «بورانی مردافکن»،

بر «دهر و دیار» و «یار و شهریار» یورش می آورد،

باید به جای «بلندی کوه» و «فرهمندی بشکوه»،

برای پرهیز از «پلشتیِ روح» به «کشتیِ نوح» پناه آوریم.

در این شهر هر روز «سِیلِ رویدادها» بر «خِیلِ مهادها» «برمی آشوبد»

و «بُنیانِ ارزش ها» و «راژمان خیزش ها» را «درهم می کوبد»!

این سیل ها «کوه ها را برمی کنَد» و «گروه ها می پراکنَد»،

ولی نمی تواند «نظرهای راستین» و «باورهای بنیادین» را بلرزانَد.

اگر «بنای ساخت باور» بر «مبنای شناخت داور» باشد

و این ساختار با «سرمایۀ سگال» و بر «پایۀ استدلال» بنا شود، 

به هر «ارزشی می ارزد»،زیرا با هیچ «لرزشی نمی لرزد»!

بیاییم «عقیده ها» را از «عُقده ها» بزداییم

و «عیار هر نیک و بد» را جز با «معیار خرد» نسنجیم!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

عُقده: گره،سرکوفتگی و افسردگی

فرهمندی: شکوه،شوکت،دانایی

پلشتی: پلیدی،آلودگی

مهاد: بساط،بستر،گهواره،زمین پست

سگال: اندیشه،فکر

عِیار: مقایسه کردن،دو چیز را با هم سنجیدن

معیار: مقیاس و آلت سنجش،سنگ محک و ترازو

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 27 دی 1398 | 19:50 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1406

«نغزهای ماهپاره» و «مغزهای سنگواره»!

در «بازۀ زمانی هزارۀ سوم» و در «سازۀ راژمانی ادارۀ مردم»،

گونه ای «بت پرستی نوین» با مایه هایی از «سرمستی دیرین» وجود دارد.

این بت ها نه از جنس «چوب و سنگ»،که از «رسوب فرهنگ» است.

در میان «مردم واپسگرا» افرادی غرق در «توهُّمِ  اتوپیا»دیده می شوند.

اینان «انگاره هایی موهوم» و «پنداره هایی مسموم»،

در ذهن «پروریده» و به آن «گرویده»اند.

اینان هر «انتقاد» را «ارتداد» می دانند و هر «تردید» را،«پلید»!

کوچک ترین رخنه در «خارۀ نظر» و «سنگوارۀ باور» را برنمی تابند 

و آن را «وسوسۀ اهریمن» و «دسیسۀ دشمن» می انگارند.

در برابر هر «استدلال»،«لال» اند و در مقابل هر «دلیل»،«ذلیل»!

از شنیدن هر «سخن مخالف»،«خائف»اند هر چند «حقیقی» و «تحقیقی» باشد. 

اینان نه برای «شک» ارزشی قائل اند و نه برای «محک»،

زیرا «شک» را «لک» می پندارند ؛ 

در حالی که برای رسیدن به «یقین»،هر «سخن به گزین» ،

باید از «پُلِ شک» و «تعامُلِ محک» بگذرد.

این «پرستشِ احمقانه» هیچ راهی برای «پُرسشِ محقّقانه»باقی نمی گذارد.

ایشان در ارزیابی هر «نیک و بد» هیچ جایی برای «عقل و خرد»قائل نیستند.

با «احساس،صمیم»اند و با «وسواس،تصمیم» می گیرند.

با «استخاره،یگانه»اند و با «استشاره،بیگانه»!

زیرا به جای «فکر»،تنها «ذکر» می گویند! 

سخن های «نغز» و «پرمغز»،

روح و روان آدمی را «طراوت» و «لطافت» می بخشد؛

ولی این «نغزهای ماهپاره» در «مغزهای سنگواره»کوچک ترین رخنه ای نمی آفریند.

بیاییم «پندارهای خردستیز» و «رفتارهای عقل گریز» را

از «لوح دل» و «لایحۀ فضایل» بزداییم

و «ریشۀ نهال باور» را با «اندیشۀ زلال پژوهشگر»آبیاری کنیم.

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

نغز: خوب ، نیک ، بدیع

راژمان: نظام،سیستم،دستگاه

اتوپیا: مدینه ی فاضله،آرمان‌شهر 

لک: سخن بیهوده و یاوه،هذیان 

لایحه: نوشته

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 26 دی 1398 | 5:20 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1404

«تنگیِ قفس» و «دلتنگیِ محبس»!

هر «پرندۀ حقیر» و «درّندۀ صغیر»،

که در «قفسی تنگ» و «محبسی از سنگ» زاده می شود،

تا «پَر و بال» و «یال و کوپال» ندارد،

نه «تنگیِ قفس» را احساس می کند و نه «دلتنگیِ محبس» را؛

امّا چون «بال ها و یال ها ببالند»،آنان از «تنگی سیاهچال ها می نالند».

در این جا نمی توان «پرنده را از پرواز» و «درّنده را از تاخت و تاز» محروم کرد!

آن ،«سپهری بی کران» می خواهد و این «صحرایی بی پایان»!

برای انسانِ «فکور» و «باشعور»،

«ژرف دیدن» و «شگرف اندیشیدن»،

«پر و بالِ پرواز» است و «یال و کوپالِ تاخت و تاز».

منعِ انسان از «آزاداندیشی » و «سبزکیشی»،

«شکستنِ پَرِ پرواز» است و «بستنِ پای تاخت و تاز»!

بیاییم «انسان را از انسانیّت» و «جهان را از عقلانیّت» محروم نکنیم! 

چه زیبا سرود «بیدل» آن «شاعر فاضل»:

زین پیش که دل قابل فرهنگ نبود  

از پیچ و خم تعلّقم ننگ نبود

آگاهی‌ام از هر دو جهان وحشت داد  

تا بال نداشتم، قفس تنگ نبود

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

یال و کوپال: تن و توش ، برز و بالا ، زور بازو

ببالند: رشد کنند،(بالیدن:رشد و نموکردن،افتخار کردن)

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 22 دی 1398 | 3:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1403

«خرافات»،بدترین «آفات»!

در هر جامعه ،«بدترین آفات»،«خرافات» است.

در شهری که یک «بُتواره» با یک «استخاره» ،

برای یک «ملّت مُکلَّف»،«هدف» برمی گزیند

و سپس با یک عطسه بدون «درک»،هدف را «ترک» می کند،

 برای این گونه «زیست» باید «گریست»!

باید «در انگیزه ها چَشم ها را شُست» 

و «در میان سنگریزه ها یَشم ها را جُست»! 

چه «رنجی می برند آنان که می فهمند»

و چه «شکنجی می دهند آنان که در وَهم اند»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------

یَشم: سنگی شبیه عقیق یا زبرجد با رنگ های گوناگون

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 21 دی 1398 | 5:33 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1402

«بی پَر پَریدن» و با «سر دویدن»!

کسی که بخواهد در «رود زندگی»،«سرود ارزندگی» بخواند،

باید با «شنا»،«آشنا» باشد،

تا بتواند بدون «لاف وجاهت»،در «خلاف جهت» شنا کند.

و گر نه هر «ماهی مُرده» و هر «پَرِ کاهی فشُرده»، 

«افتاده» و «بی اراده»،

هم جهت با «جریان آب» و «سَیَلانِ سیلاب» ، 

«غوطه می خورَد» و «راه می سپُرَد»!

آن جا که ملّتی «کافته» و «توسعه نیافته»،

«سر به زیر» و «ستم پذیر»،

به زیستن با «چاپلوسی» و «دست بوسی» خوگرفته اند، 

انسانِ «فکور» و «باشعور»،

باید «عَلَمِ آزادگی را برافرازد» و بر «ستم و وادادگی بتازد».

آن جا که «عزّت انسانی» و «کرامت زندگانی» به خطر افتد،

انسان آزاده باید «بی پَر پَریدن»را بیاموزد و با «سر دویدن» را!

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

وجاهت: زیبایی خوبرویی عزت و حرمت

کافته: شکافته، ترکیده،فروپاشیده

وادادگی: شُل شدن ،ول کردن،نومید و تسلیم شدن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 19 دی 1398 | 16:14 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1401

«بانی» یا «قربانی»؟!

«دُزدهای کوچک» با «کارمزدهای اندک»،

نه «بانیِ فرق»،که «قربانیِ فقر»اند! 

این دزدان بزرگ اند که «فقر می آفرینند» و «فرق را برمی گزینند». 

فقر،«اثر زهر تباهی» است و «مَظهرِ قهر الهی».

یک قطره از این «زهر کُشنده»،یک «شهر کوشنده» را به نابودی می کشد.

  سموم این «زهر»،«همۀ شهر» را  

از «بامِ بم» تا «جامِ جم» را می آلاید. 

فقر، نه تنها «فقیرِ فرودست» ،که «امیرِ سرمست» را نیز گرفتار می کند.

در این جا «ماه،آه» می کشد و «آهو،یاهو»! 

امیر خودکامه هر «بنده» را «شرمنده» می خواهد و از هر «موجود»،«سجود»!

بنابراین «شکاف طبقاتی» برای او از «اهداف حیاتی» است.

او «جام شهر» را پر از «طعام زهر» می خواهد.

باید «شعار رسالت»،«استقرار عدالت» باشد.

باید «فقر» را ریشه کن کرد،نه «فقیر» را!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

 بانی:بنیانگذار ،سازنده، بناکننده، موسس

سموم: باد گرم ،باد زهرآگین،بادخفقان آور

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 18 دی 1398 | 6:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1400) 

«سیر» یا «اسیر»؟!

وقتی هر گونه «تلاش» برای «کسب معاش» با شکست روبه رو شود، 

وقتی انسان گرسنه برای «سدِّ جوع» هیچ «درآمدِ مشروع» نمی یابد،

ناگزیر یکی «کُلیِۀ خویش» را می فروشد و یکی «کُلّیۀ کیش» را!

«سقفِ ایمان» جز بر «ستونِ نان» استوار نمی مانَد.

گرسنه چون «نان نیابد» به سوی «طغیان می شتابد»!

هر شهروند به «اقتصادی بی فساد» نیاز دارد و به «اعتقادی آزاد».

هر «دگراندیش منتقِد» باید از «تفتیش عقاید» در امان باشد.

مردمی «سیر» هرگز در برابر هیچ قُلدری «اسیر» نمی شوند،

ولی ملّتی گرسنه ناگزیر در برابر «ظلم و زور» و «امر امپراتور»، 

«سر به زیر» و «پای در قیر» می مانند!

بکوشیم از سیمای جامعه «فقر را بزداییم» و «فرق را بپالاییم»!

#شفیعی_مطهر

--------------------------

کُلّیۀ کیش: همۀ دین و آیین و ایمان

بپالاییم: صاف و تصفیه کنیم

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1398 | 4:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1399

«سعۀ صَدر» و «توسعۀ قَدر»

آنان که در «شعاع دانش» و «ارتفاع بینش»،

«دامنه ها را می پیمایند» و «قُلّه ها را می گشایند»، 

بر «فراز کوه» و در «پرواز بشکوه»،

چه بسا «سیمایشان دیده» و «صدایشان شنیده» نمی شود؛

ولی آنان می توانند «بسیاری را ببینند» و هر «یاری را برگزینند».

«سعۀ صَدر» بر «توسعۀ قَدر» می افزاید.

بیاییم «سینه ها را بگشاییم» و از آن «کینه ها را بزداییم»،

و آن گونه بر «ظرافت» و «ظرفیّتِ» آن بیفزاییم،

تا بتوانیم «آیینۀ مهر» را در «سینۀ سپهر» دربربگیریم! 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

قَدر: توانایی، توانگری ،حرمت و وقار 

ظرافت: زیرکی نکته سنجی خوش طبعی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 14 دی 1398 | 4:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1397

«باری وزین» و «آواری سنگین»

یک قطعه «زغال روشن» در میان خرمنی از زغال های خاموشِ «گلخن» ،

می تواند «امیدوار بدرخشد» و همه را «نور و نار بخشد». 

آیا یک انسانِ «آگاهِ بیدار» و «دادخواهِ هُشیار» ،

نمی تواند «خیلِ خفتگان» را از یورشِ «سیلِ خروشان»بیاگاهانَد؟!

روشنگری «باری وزین» و «آواری سنگین» است

بر دوش همۀ آنان که «تَهم اند» و درد را «می فهمند»!

بیاییم در این «غال» کمتر از «زغال» نباشیم!

از «جان بدرخشیم» و «جهان را نوربخشیم»!

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

گُلخن: آتشخانه،تون،آتشخانه حمام

تَهم: قوی،نیرومند،بزرگ،بی همتا در بزرگی و دلیری

غال: زمین پست و پردرخت،شکاف کوه،غار

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 11 دی 1398 | 3:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1396

مبارزه با«لول» یا «معلول»؟!

چه «دل پریش» و «ساده اندیش»اند،

آنان که در «تیرگی شب» و با «چیرگی غضب»، 

بر «آواز خروس ها» و «سوز و گداز فانوس ها» می افزایند،

و «سگان نگهبان» و «افراد پاسبان» را بیدار می دارند،

تا در شهر از «اموال» و «مال و منال» پاس دارند؛

امّا غافل از آن که«دزدان ناس» و «عاملان اختلاس»،

در «روشنایی روز» با «دلارایی مرموز»،

با توسُّل به «نشانی خدا»، به «مهمانی کدخدا» می روند!

آن جا که «فساد،نهادینه» و «بیداد،بی هزینه» می شود،

آن که «بدونِ اجازات»،«مُجازات» می شود،

«افشاگرِ اختلاس» است ،نه «غارتگرِ ناس» . 

این جا نه تنها «دُزد»،«دستمُزد» دارد،

که حتی دادنِ «جایزه» را نیز «جایز» می دانند!

در این جا با «مسئول،کار» می کنند و با «معلول،پیکار».

باید اصلاح را از «نهاد» آغاز کرد،نه از «افراد»؛

زیرا آنان «لول»اند و اینان،«معلول»!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

لول: سرمست،بی شرم،بی حیا

اجازات: اجازه ها،جمع اجازه

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 10 دی 1398 | 6:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1395

«کانونِ قدرت» و «قانونِ نظارت»!

هر «کانونِ قُدرت»،«به نُدرت»

به «فساد نمی گراید» و «باب بیداد را نمی گشاید»!

کانون قدرت باید «خیاراتی معدود» و «اختیاراتی محدود» داشته باشد.

او نه «اُلگو»،که باید «پاسخگو» باشد. 

قدرت باید با «میثاقی ریشه ای» همۀ امورش در «اتاقی شیشه ای»، 

برای «اصحاب رسانه» و «ارباب سامانه»

و نیز برای مردم چون «رایت»،«قابل رویت» باشد. 

«سیاست» با «قداست» نمی سازد!

هر کس با هر «لباسی»،«کارِ سیاسی» می کند،

باید خود را در برابر مردم،«خاکسار» و «خدمتگزار» بداند.

قدرت نباید در «حصار هیچ انحصار» و در «گزار هیچ کارگزار» باشد

قدرت باید همۀ مردم را در «قبالِ گفتارش» و «وبال رفتارش»،

«پُرسشگرِ سلیم» بداند،نه «پرستشگرِ تسلیم»!

قدرتِ «خودانگیخته» و «افسارگسیخته»، 

خود را به «جنون» و دنیا را به «خاک و خون» می کشد.

تمرکُزِ قدرت از هر انسان هر چند «علّامه»،یک «خودکامه» می سازد؛

هر جامعه بخواهد «جاودانه بپاید» باید تمرکز قدرت را «عالمانه بزداید». 

هر «کانونِ قدرت» باید زیرِ ذرّه بینِ «قانون نظارت» باشد!

#شفیعی_مطهر

------------------------------

خیار: اختیار،اقدام به کاری با میل خود

میثاق: عهد،پیمان

رایت: پرچم،عَلَم،بیرق

انگیخته: تحریک شده،وادارشده،(خودانگیخته: خودسر،غیرپاسخگو)

گزار: طرح و نقشه

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 8 دی 1398 | 5:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1394

«اسیرِ سار» و «امیرِ سوار»!

من «خودکامه ای وِرّاج» را دیدم نشسته بر کنارۀ «دریایی موّاج»!

در سایه سارِ «بُرجی پر از ذخایر» و در کنارش «دُرجی از جواهر». 

جواهراتی که هر «دانه اش خراج ولایتی» بود و هر «دُردانه اش تاراج ایالتی» .

او یکایک «سکّه های زرّین» و «سبیکه های سیمین» را 

با «مُباهات» از «صندوقچۀ جواهرات» برمی داشت

و به درون دریا «می انداخت» 

و با عربده ای مستانه دستی بر طبل شکم «می نواخت»!

او «صدای قُلُپ قُلُپ را می شنید» و با «هر دو لُپ می خندید». 

او به گونه ای «از تهِ دل می خندید» و «بر روی گِل می رقصید»،

که گویی از «وَجد» به «وجود» آمده است!

او بر سرِ «گنجِ بی رنج» نشسته بود!

گنجینه ای که در هر «دُردانۀ گنج»،صدها«نشانۀ رنج» فریادگر بود،

رنج «مردُمی مسکین» که کمرشان زیر بار «تورُِّمی سنگین» می شکست!

خودکامه در فکرِ «کامۀ یارۀ خویش» بود،نه «جامۀ پارۀ درویش».

خودکامه «شادمانه می زیست» فارغ از آن که ملّتی «اندوهگنانه می گریست»!

از «کاخ،قاه قاهِ دم به دم» به گوش می رسید و از «کوخ،آه آهِ دمادم»!

آن جا «غریوِ شادی» بود و «ریوِ شیّادی»،

ولی این جا «زار زیستن» بود و «نزار گریستن»!

برای این ملّت ها تنها «راهِ رهایی»،«پگاهِ آگاهی» است!

تا اینان «ستم پذیر»اند،آنان نیز «سختگیر»اند!

و تا اینان «اسیرِ سار»اند،آنان نیز «امیرِ سوار»اند! 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

وِرّاج: پرحرف پُگو،بیهوده گو

دُرج: صندوقچه،جعبه کوچک جواهرات

سبیکه: نقره گداخته، تکه سیم یا زر

قُلُپ قُلُپ: صدای جوشیدن آب

وَجد: شوق و ذوق، خوشی، شیفتگی

لُپ: توی دهان،دو طرف دهان،زیر گونه ها

کامه: کام،مراد،آرزو،مقصود

یاره: دستبند زرین

غریو: فریاد، خروش، بانگ بلند،فریاد خشم

ریو:مکر ،حیله، فریب،نیرنگ

سار: رنج،آزار،محنت،درد،رنجور

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 7 دی 1398 | 4:34 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1393

«قانون هستی» و «آزمون اَلَستی»!

دریا با همۀ «زیبایی ها» و «فریبایی ها»،

می تواند با «من»،بزرگ ترین «دُشمن» باشد،

اگر با «شنا»،«آشنا» نباشم.

و نیز همین «دریای موّاج» می تواند مرا بر روی «دست های امواج»،

از «تیرۀ تلف» تا «جزیرۀ هدف» برساند،

اگر «گُفتاوَردِ زبانش را بدانم» و «نبرد با طغیانش را بتوانم».

در جهان آفرینش باید «طینت را نخُست شناخت» 

و سپس «طبیعت را دُرُست ساخت».

طبیعت ،«زبانی ویژه» و «بیانی آویژه» دارد.

کسی که این «زبان را بشناسد» از «حرمان نمی هراسد».

بیاییم «قانون هستی را بیاموزیم» تا در «آزمون اَلَستی نسوزیم»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

اَلَست: روز ازل،زمان بی آغاز

تیره:تاریک،به رنگ ذغال یا خاکستر 

آویژه:ویژه،خاص،خالص

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 5 دی 1398 | 4:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1392) 

 

❣️«آزمون بینش» در «قانون آفرینش»

در «جهان هستی» و در «راژمان اَلَستی»، 

این «آزمون بینش» در «قانون آفرینش» تبلور دارد ،

که هر انسان هر «هدفِ عالی» مُبتنی بر «شرفِ متعالی» را

از «ژرفای دل» و با «صفای کامل» باور داشته باشد،

و بدان «عشق ورزد» و بر این باور «دلش نلرزد»،

آن هدف نیز او را «درمی یابد» و به سویَش «می شتابد».

«ارادۀ نستوه» می تواند هستی را به «ستوه» آورَد.

در رویارویی با «کوهِ سختی ها» و «انبوهِ شوربختی ها»،

هر کس در عرصۀ «ارزندگی ببازد»،

ناگزیر باید عمری را با «سرافکندگی بسازد».

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

راژمان: نظام،سیستم،دستگاه

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 4 دی 1398 | 5:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1391

«آموزش پیشه» یا «پرورش اندیشه»؟!

در جهان در«عرصۀ دانش» و «صحنۀ بینش» ،

«درکِ تحلیلی»،بهترین «مدرکِ تحصیلی» است.

برای هیچ «علّامه ای»،هیچ «دانشنامه ای»،

«والاتر» و «گرانبهاتر» 

از «کمالِ انسانیّت» و «سگالِ عقلانیّت» نیست.

همۀ «ابزارهای کشتارِ جمعی» و «جنگ افزارهای قلع و قمعی» را،

 «دانشمندان دادگریز» و «ورجاوندانِ بیدادانگیز» ساخته اند.

بیاییم از هر «دبستان»،یک «ادبستان» بسازیم

و پیش از «آموزش پیشه» به «پرورش اندیشه» پردازیم!

خطرناک ترین انسان کسی است که «فهمی کم» و «اعتقادی مُحکم» دارد!

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

سگال:اندیشه،فکر

قلع و قمع: ریشه کن ساختن و برانداختن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 3 دی 1398 | 5:20 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

1390

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1390

«عطش جان» و «آتش روان»

بسیاری از افراد ،«اهلِ آخوراند» و روزی چند بار «می خورند»!

ولی هماره «گُسنه» اند و «گُرُسنه»!

زیرا «بعضی گول» می خورند و «برخی،پول»!

این دو گرسنه و تشنه هرگز نه «مُجاب» می شوند و نه «سیراب»!  

«انسان با نان» سیر می شود و «روان با بُرهان».

آن با «زلال آب» سیراب می شود و این با «وصال آفتاب».

روانِ انسان، گرسنۀ «لُقمه ای درایت»است و تشنۀ «جُرعه ای عقلانیّت»!

انسان با «اِشباع،رامش» می گیرد و با «اقناع،آرامش». 

«گلستان طینت» و «بوستان فطرت»،

با «نسیم سگال» و «شمیم استدلال» شکوفا می شود

و «جان را طراوت» می بخشد و «جهان را لطافت».

«شکم» با «بیش و کم» سیر می شود.

بیاییم با «زلال تفکُّر» و «لایزال تدبُّر»،

«عطش جان» و «آتش روان» را فرونشانیم!

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------- 

آخور: جای علف خوردن چهارپایان،طویله،اصطبل

گُسنه: گرسنه

مُجاب: پاسخ داده شده،کسی که جواب شنیده

اِشباع: سیرکردن،سیرشدن 

رامش: آسودگی،فراغ و سکون

سگال: اندیشه ،فکر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 1 دی 1398 | 7:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1389

 

«شکستن سکوت»و «رستن از بند طاغوت»

من در «بوستان دهر» و در میان «دوستان این شهر»،

 چه بسیار «سروهای ناز» و «نخل های سرفراز» را دیدم،

که در زیر «سقف های کوتاه زور» و «سقیفه های جانکاه تزویر»،

«سرهایشان خمیده» و «تن هایشان تکیده» است. 

«دهان ها بسته» و «قلم ها شکسته»،

گویی «گردی از گورستان» با «شگردی از دستان»،

بر سر و روی این «دار و دیار پاشیده» و روح و روان هر«یارِ عَیّار را خراشیده»اند!

«سکوت مرگبار» این «برهوت بی بار» را در برگرفته

نه «ندایی از نایی» برمی خیزد و نه «نوایی از بینوایی»!

«فریادها،خاموش» و «یادها،فراموش»!

«زورمدار از سایه اش» می ترسد و «زردار از همسایه اش»!

در این جا «حنجره ای باید»،تا «پنجره ای را بگشاید»

و با «شکستن سکوت»،«رستن از بند طاغوت» را فریاد کند.

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

سروناز :سرود نورسته و خوش نما،نوعی سرو محخروطی شکل و زیبا

سقیفه :سایبان، صفه پوشیده

تکیده: لاغر،ضعیف،باریک

دستان: مکر،حیله،تزویر

عَیّار: زرنگ،مرد چالاک و دلیر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 | 10:37 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1388

 

«کانِ زر» و «مکانِ گوهر»

من در «جهانی سترگ»،«انسانی بزرگ» را دیدم،

که در «جهان بشری» و «راژمان اندیشوری»، 

می تواند «گره های کور را بگشاید» و «گریوه های دور را بپیماید». 

او «همه چیز را نمی داند»،ولی «تَمییز را می تواند».

وجود او «کانِ زر» است و «مکانِ گوهر»

و رسیدنِ به هر «مکان» برایش «امکان» دارد.

او «آزاده ای بشکوه» است و «اراده ای چون کوه» دارد.

او با هر «بُن بست می ستیزد» و پس از هر «شکست برمی خیزد».

اگر می خواهی او را «بشناسی» و از شناختش «نمی هراسی»،

کافی است در هیچ «گزینه»،جز «آیینه» ننگری!

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

کان: معدن

گریوه: گردنه،پشته

راژمان:سیستم،نظام،دستگاه،رژیم

تمییز: بازشناسی چیزها از همدیگر،هوش و فراست

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 28 آذر 1398 | 4:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1389

 

«شکستن سکوت»و «رستن از بند طاغوت»

من در «بوستان دهر» و در میان «دوستان این شهر»،

 چه بسیار «سروهای ناز» و «نخل های سرفراز» را دیدم،

که در زیر «سقف های کوتاه زور» و «سقیفه های جانکاه تزویر»،

«سرهایشان خمیده» و «تن هایشان تکیده» است. 

«دهان ها بسته» و «قلم ها شکسته»،

گویی «گردی از گورستان» با «شگردی از دستان»،

بر سر و روی این «دار و دیار پاشیده» و روح و روان هر«یارِ عَیّار را خراشیده»اند!

«سکوت مرگبار» این «برهوت بی بار» را در برگرفته

نه «ندایی از نایی» برمی خیزد و نه «نوایی از بینوایی»!

«فریادها،خاموش» و «یادها،فراموش»!

«زورمدار از سایه اش» می ترسد و «زردار از همسایه اش»!

در این جا «حنجره ای باید»،تا «پنجره ای را بگشاید»

و با «شکستن سکوت»،«رستن از بند طاغوت» را فریاد کند.

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

سروناز :سرود نورسته و خوش نما،نوعی سرو محخروطی شکل و زیبا

سقیفه :سایبان، صفه پوشیده

تکیده: لاغر،ضعیف،باریک

دستان: مکر،حیله،تزویر

عَیّار: زرنگ،مرد چالاک و دلیر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 28 آذر 1398 | 4:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1387

 

«ارادۀ جمهور» در «ادارۀ امور»

وقتی در جامعه ای «مردُمِ فَکور» از «تداوُمِ اُمور» ناراضی شوند،

مدیرانِ «خردپیشه» و «اهلِ اندیشه» می کوشند

تا مردم را برای «تعلُّقِ به پیمان ها» و «تحقُّقِ آرمان ها»

با «صلاحِ تمام» به سوی «اصلاحِ گام به گام» فراخوانند. 

 «ارادۀ جمهور» در «ادارۀ امور»،

در «آرای آزادانه» و «شورای مشارکت طلبانه» آنان تحقُّق می یابد.

در این صورت مردم باید بتوانند «خردمندانه» و «آزادانه» 

بدونِ «نظارت استصوابی»،«نمایندگان انتخابی» خود را برگزینند.

در غیر این صورت از انگیزۀ مشارکتِ مردم «کاسته»

و انتخابات با «سردی ناخواسته» روبه رو می شود!

بیاییم «تنورِ مشارکت» را با «نور عقلانیّت» گرم کنیم

و این «ملّتِ  رادمرد» را بیش از این «دلسرد» نکنیم!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

جُمهور: گروه ،جماعت مردم،تودۀ مردم

تعلُّق: دلبستگی ، علاقه و پیوستگی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 27 آذر 1398 | 6:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1386

 

  «انقلاب و عناد» یا «انتخابِ آزاد»؟!

 

آنان که در جامعه با هر گونه «سلاح»،«راهِ اصلاح» را می بندند،

آیا می دانند «عالمانه» یا «جاهلانه»،

برای «براندازی»،«بسترسازی» می کنند؟!

کسانی که با «گفتمانِ اصلاحات» به عنوان «پایندانِ نجات» مخالفت می کنند،

 با «تمامِ وابستگی»،با براندازان «اعلامِ همبستگی» می کنند،

و عملاً به آنان ثابت می کنند که این نظام نه «عاملِ فلاح» است و نه «قابلِ اصلاح»!

وقتی در جامعه ای «مردمِ نستوه» از ستم به «ستوه» آیند، 

ناگزیر به عنوانِ «دادخواه» به قاضی «پناه» می آورند.

آن گاه که از عملکرد «قاضی» نیز «ناراضی» شوند،

چاره ای جز «یورش به بُنیان ها» و «شورش علیه راژمان ها» ندارند.

مردم آن گاه به سوی «انقلاب و عناد»می روند،که از «انتخابِ آزاد» نومید شوند.

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------- 

عناد: کجروی، گردنکشی ،ستیزه

پایندان: ضامن،کفیل،پذیرفتار

عامل: عمل کننده،والی،حاکم

فلاح: نجات،رستگاری،پیروزی،صلاح حال

راژمان: سیستم،دستگاه،نظام

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 26 آذر 1398 | 7:30 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1384

«پیشۀ ناس» و «اندیشۀ اختلاس»

من در «پگاهی روشن» و در «گذرگاهی از برزن»،

«سکّه هایی زرّین» و «سبیکه هایی سیمین»را دیدم.

من نیز چون همۀ «عابران دیگر» و «ناظران رهگذر»،

نمی دانستم آن ها از آنِ «کیست»،ولی می دانستم از آنِ من «نیست».

بنابراین آن ها را «گذاشتم» و «گذشتم».

در «بازار اجتماع» و «مدار انتفاع»،

اگر هر کس بدون نظر «قاضی» به حقِّ خویش «راضی» باشد

و تنها «اموال خویش را بردارد» و «مال و منال بیش را فروگذارد»،

هر گونه «اندیشۀ اختلاس» از «پیشۀ ناس» ریشه کن می شود.

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

ناس: مردم

سبیکه: نقره گداخته،تکه سیم یا زر، شمش طلا یا نقره

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 15 آذر 1398 | 5:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1381

 

«کادِ خزف» یا «چکادِ هدف»؟! 

«انسان و بی نیازی» چون «دو خطِّ موازی» 

نه «از هم می رهند» و نه «به هم می رسند»!

مگر در «سایۀ قناعت» و با «مایۀ مناعت».

دنیا،«آبِ شور» است و «سرابِ غرور».

انسان هر چه از «دریایش بنوشد» و «صدایش را بنیوشد»، تشنه تر می شود.

هیچ کس از نوشیدنِ «سراب»،«سیراب» نمی شود!

بنابراین تنها راه «رفاه و رستگاری» و «درمان بی قراری»،

این است که دنیا را «زار» و «ابزار» بینگاریم .

دنیا، «کادِ خزف» است،نه «چکادِ هدف»! 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

کاد: حرص و شره، طمع

خزف: سفال ، هر چیز گلی که در آتش پخته شده باشد

چکاد: قله کوه،ستیغ کوه

زار: ناتوان ، ضعیف، زبون ، درمانده

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 12 آذر 1398 | 5:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1380

«شرِّ آفات» و «شرورِ خرافات»

فلسفه،«ارزش هایی بی رُخ» و «پُرسش هایی بی پاسُخ» است،

که ممکن است هیچ گاه نه به «جواب» برسند و نه به «ایجاب»!

ولی خرافات،«جواب هایی فرضی» و «ایجاب هایی قرضی» هستند،

که در «غیاب خردورزی» و «بازتاب خودارزی»،

هرگز نه «زیر سوال» می روند و نه «درگیر زوال» می شوند.

بیاییم «نهال اندیشه» را در «هال همیشه» بکاریم

و خویش را از «شرِّ آفات» و «شرورِ خرافات» برهانیم!

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

ایجاب: واجب کردن،لازم گردانیدن،پذیرفتن،مقابل نفی یا سلب

هال: قرار ،آرام،آرامش ،صبر و شکیبایی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 10 آذر 1398 | 5:44 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1379

 

«زیستن شگرف» و «نگریستن ژرف»

«امواج زندگی»،«معراج ارزندگی» است،

اگر چه گاهی ما را به «ژرفای قاموس» و «زوایای اقیانوس» ببرد. 

«گوهرهای برّاق» در «اعماق» است.

دریای زندگی هم «فراز و فرود» دارد و هم «جهد و جمود».

آن که در این «دریای موّاج» و «ژرفای امواج»،

می خواهد با «سختیِ سودن»،«خوشبختیِ آسودن» را برگزیند،

باید بداند این ماهیانِ «مُرده» و «جان سپُرده» اند

که بر «روی آب» و در «هیاهوی گرداب»،

«بی اراده» و «جان  داده» ،

«حقیرِ حراج»اند و «اسیر امواج»!  

 «زیستنی شگرف» به «نگریستنی ژرف» نیاز دارد،

باید با «سختی ها جنگید» تا از «شوربختی ها رهید»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

شگرف: عجیب، طرفه ،نیکو و خوشایند، کمیاب و بی نظیر در خوبی و زیبایی

جمود: خشگی و افسردگی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 | 7:15 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1378)  

 

«کرامت» و «شهامت»

یک «سرکردۀ ستمگر» می تواند یک شهر پر از «بَردۀ فرمانبَر» را

«اسیر» و از زندگی «سیر» کند؛

ولی یک انسانِ «آزاده» و «بااراده»،

می تواند به «تنهایی» و با«بی پروایی»،

با «برنامه» در برابر یک «نظامِ خودکامه» ،

«یگانه بپاخیزد» و «شجاعانه بستیزد».

بنابراین در «کوی اخلاق»،باید«خوی خلّاق» را پرورش داد،

زیرا ملّتی «باکرامت» و «باشهامت» ،

هرگز نه زیرِ «بارِ زور» می رود و نه «مهارِ امپراتور»! 

لذا نه تنها هر «کریم» را باید «تکریم» کرد،

که حتّی راهِ درمانِ هر «لئیم» نیز «تکریم» است.

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 8 آذر 1398 | 5:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1377)  

«گفتار گرم» و «رفتار نرم»!

کبریت هم «سر» دارد و هم «همسر»،

ولی نه  «مدارِ مغز» دارد و نه «گفتارِ نغز»؛

بنابراین با کوچک ترین «کُنشِ کُند»،«واکُنشِ تُند» نشان می دهد

و با هر «اصطکاک»و با هر «کاک»،

فوراً بدون هر «فِعال و انفعال» به «حالِ اشتعال» درمی آید.

آیا برای هر «بنده»،«زیبنده» است

که با داشتن «سِمَنِ مغز» و «سخنِ نغز»،

در برابر هر «نام زشت» و «دشنام بدسرشت»،

«صبر را سرکوبَد» و چون «ببر برآشوبَد» ؟

و با «گویش عامیانه» و «یورش وحشیانه»،

هر«لافی» را «تلافی» کند؟!

«سگِ هار» را باید «مهار» کرد؛

امّا نه با «شرّ» و «تشر»،

بلکه با «گفتار گرم» و «رفتار نرم»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

همسر: همقد،برابر،برابر در بلندی یا در قدر و مرتبه

کاک: هر چیز خشک و باریک و لاغر و میان تهی 

فِعال: کارها،رفتارها

سِمَن: فربهی،نیرو

بدسرشت: بدخوی،بدنهاد،پست فطرت

لاف: گفتار بیهوده و گزاف

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 7 آذر 1398 | 5:59 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1376)  

 

«عادت» یا «سعادت»؟

 

عادت «دردی جانسوز» است که با «شگردی دلفروز»،

بر «دل می نشیند» و همان جا «منزل می گزیند».

«آهسته می آید»،ولی «پیوسته می پاید».

ما به خاطر آن هر «رنجی را می پذیریم» و تحمُّل هر «شکنجی را فرامی گیریم».

«عادت» را «سعادت» می پنداریم

و «سفاهت» را «وجاهت» می انگاریم.

عادت ،«نیش زهر» است که آن را «نوش دهر» می دانیم.

عادت از «افراد سلیم»،«نماد تسلیم» می سازد

و وقتی بر «اریکۀ اقتدار می نشیند»،همه چیز را در «اختیار می گیرد».

«انسانِ فَرناس» وجودِ عادت را «احساس» نمی کند، 

ولی در همۀ امور به طورِ «صمیم»،برای او «تصمیم» می گیرد.  

کسی که به این «بلا»،«مبتلا» شود،

 نه «درمان» دارد و نه کسی را «در اَمان» می گذارد. 

عبادت برای انسان «پَر و بالِ پرواز» است و «کمالِ نیاز»،

ولی «عبادت» نیز اگر «عادت» شود،

نه «رازی را می گشاید» و نه «پروازی را می شاید»! 

تنها «عادت» که «سعادت» است،

این است که عادت کنیم که به هیچ چیز عادت نکنیم!

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

فَرناس :غافل ، نادان، خواب آلود

صمیم: خالص،محض،اصل و خالص هر چیز،هر چیز خالص

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1398 | 4:20 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1375

 

«بیانِ احساسی» یا «نظرِ کارشناسی»؟!

برای «اثباتِ حماقت» و نشان دادنِ «عدمِ لیاقت»،

همین بس که انسان درباره هر «موضوع» و هر «سخنِ مسموع»،

«به طور مستمر»،«اظهار نظر» کند! 

آنان که دربارۀ «هر چیز»،خود را «اهلِ تمییز» می پندارند،

نه تنها «چیزی از علم»،که حتّی «پشیزی از حلم»را نیز نمی دانند.

اگر همۀ ما به جای «بیانِ احساسی»،«نظرِ کارشناسی» را

بر عهدۀ «کارشناسانِ بصیر» و «صاحب نظرانِ خبیر» بگذاریم،

و «کار را به کاردان» و «سار را به ساربان» بسپاریم، 

هر «سازه،سازمان» می گیرد و هر «سامانه،سامان»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

پشیز: پولک پول خرد فلزی کم ارزش پول سیاه سکه مسین کم ارزش رایج در عصر ساسانی

سار: سر،(ساربان: رئیس و نگهبان سرها)

سامانه:نظام،سیستم،دستگاه

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 3 آذر 1398 | 5:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1374

 

«سخن گُفتن» و «لجن جُستن»!

«زاغ های سیاه» و «کلاغ های دُژآگاه»،

در «درازای باغ» و «فراخنای راغ»،

«آزاد» از جور هر «صیّاد» ،

«پر و بال را می گشایند» و «سینۀ سپهر را می پیمایند».

ولی «طوطی های سخنگو» و «لوطی های هالو»،

در «تنگنای قفس» و «زوایای محبس»،

«قربانی بیان» و «زندانی زبان» هستند! 

زیرا اینان «سخن می گویند» و آنان «لجن می جویند»!

«گفتن،هزینه» دارد و «نهفتن،گنجینه»!

آن جا که مرغِ «حق را پَر» و «ذیحق را سَر» می بُرند،

باید «هزینه پرداخت» و «سینه سپرساخت» ، 

و نه تنها با «آژوی سخن»،که با «نیروی همۀ جان و تن»،

«باطل را به زیر راند» و «حق را بر زبَر نشاند»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

دُژآگاه: بداندیش،بدخوی،خشمگین،بی رحم

لوطی:جوانمرد و باغیرت،رند،بی باک

هالو: ساده دل، خوش باور 

آژو: کوشش،همت و غیرت

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 23 آبان 1398 | 5:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1373

«نه دُشمن» ، «نه اهریمن»

«مخالف» ممکن است «خالف» باشد،

ولی لزوماً «دُشمن» یا «اهریمن» نیست!

بلکه انسانی است که جهان هستی را متفاوت با ما «می بیند»

و متناسب با آن «می اندیشد».

باورهای هر انسان «فرایندِ دیده ها» و «برایندِ شنیده ها»ی اوست.  

«عیارِ ارزش» و «معیارِ پذیرشِ» هر نظریه برای هر انسان

«استکمالِ مبانی» و «استدلالِ عقلانی» است.

با این شاخص «همیشه» هر «اندیشه» باید آزاد باشد.

وقتی «تفکُّر» و «تدبُّر» را می ستاییم،

باید «مهاد» و «برونداد» آن را هم بپذیریم.

اگر خردورزان را به جای «ارشاد» از «بندِ انقیاد» آزاد کنیم،

خود «طریقت را می یابند» و به سوی «حقیقت می شتابند».

#شفیعی_مطهر

--------------------------------- 

خالف: گول، احمق ،بسیار خلاف، بی خبر

استکمال: تمام کردن، به کمال رساندن، کامل کردن

فرایند: مجموعة عملیات و مراحل لازم برای رسیدن به یک هدف مشخص 

مهاد: بستر،بساط

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 22 آبان 1398 | 6:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1372

 

نه «شیفتۀ باران» و نه «فریفتۀ یاران»! 

 

انسان های «خوب» و «محبوب»،

نه چون «دُهُل های توخالی»،که چون «گُل های قالی» هستند.

نه «شیفتۀ باران» اند و نه «فریفتۀ یاران»! 

نه به «دیده شدن،حسّاس» اند و نه از «چیده شدن،هراس» دارند.

«غمّاز» اند و «چشم نواز»!

امّا نه «توقُّعِ پاداش» دارند و نه «تصنُّعِ شاباش»!

چون «رنگین کمان می درخشند» و به «خانمان صفا می بخشند».

نه خود را با «هَمال می سنجند» و نه  از «پایمال می رنجند» .

«خاکسار» اند و «اهلِ انکسار» 

و به «تفاخر می ارزند»،ولی «تکبُّر نمی ورزند»!

زنهار که این «گُل های لطیف» را با «تجاهُل های سخیف» برنجانیم 

و «محبّت شان را پاس نداریم» و «مودّت شان را سپاس نگزاریم»!

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

دُهُل: طبل،طبل بزرگ،کوس

غمّاز: اشاره کننده با چشم و ابرو،غمزه کننده

هَمال: همتا،انباز،برابر،قرین،مثل و مانند

انکسار:شکستگی، فروتنی

سخیف: سست،سبک،ضعیف،ناقص

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 21 آبان 1398 | 5:23 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1371

 

«قرارِ صداقت» و «استقرارِ عدالت»

حکومت های «پُر مدّعا» و «اقتدارگرا»؛

«کبریاییِ اقتدار» را در «برپاییِ دار» می پندارند.

در حالی که اقتدارِ هر «حُکمرانیِ خوب» و «فرمانرواییِ مطلوب»،

«قرارِ صداقت» و «استقرارِ عدالت» است. 

در حکومتِ مُقتدر هر «شهروندِ بی پناه» و هر «دردمندِ بی گناه»،

می تواند بدون «هراس» و «تَلواس»، 

فارغ از هر «هیاهو» در برابر هر «زورگو» بایستد

و با «زبانِ رسا» و «بیانِ گویا»،

در عرصۀ «اجتماع» از حقوقش «دفاع» کند!

در جامعۀ مقتدر،مردم «عزیز»اند و «اهلِ تمییز».

فصل الخطاب همۀ «خلاف ها» و «اختلاف ها»،

نه «رایِ قدرتمندان»،که «آرایِ شهروندان» است.

«روشِ رفتار» و «گویش و گفتارِ» حکومت با مردم

بر «پایۀ مهر و مدارا» و در «نمایۀ تقاضا و تمنّا» است.

مردم «ولی نعمت» اند و حاکم ،«در خدمت»!

«ادارۀ امور» بر پایۀ «ارادِۀ جمهور»است،

نه «مِیلِ شهریار» و «خِیلِ دربار»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

قرار: آرام گرفتن،پابرجاشدن،آرامش،پایداری،عهد و پیمان 

استقرار:برقرار کردن ، پابرجا شدن ، قرار یافتن

کبریا: غرور،تکبُّر

اقتدار:توانمند شدن ،توانایی ، قدرت . ج . اقتدارات .

تَلواس: اندوه، اضطراب، بی تابی، بی قراری

اهل تمییز: اهل تشخیص،باهوش و بافراست،اهل بازشناسی

جمهور: توده ، گروه ، جماعت مردم . ج . جماهیر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 20 آبان 1398 | 4:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1370

 

سکوت، «شکوهمندترین یاد» و «بلندترین فریاد»

 

سکوت، نه همیشه «بهانۀ حمایت» و «نشانۀ رضایت» است؛ 

که گاه بیانگرِ «دردی جانکاه» و «شگردی دادخواه» است؛

دردی که دل را «سوخته» و لب ها را به هم «دوخته»است!

گاه «بارِ اندوه» چنان «انبوه» است،

که نه «زبان را یارای گفتن»است و نه «بیان را سودای نهفتن»!

گاه سکوت، «شکوهمندترین یاد» و «بلندترین فریاد» است.

و گاه «زبانِ گویا» و «بیانِ پویا»؛

در برابر «ریای ورّاج» با «ادّعای احتجاج»،

«لال» از هر گونه «استدلال» می مانَد! 

گاه درد هم «جانسوز»است و هم «لب دوز»،

نه «می باید گفت» و نه «می شاید نهفت»!

چه خوش می سراید سخنسرای سرافراز،سعدی شیراز:

مرا دردی است اندر دل اگر گویم زبان سوزد 

اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد

منجّم کوکب بخت مرا از برج بیرون کن  
که من کم طالعم ترسم ز آهم آسمان سوزد

بیاییم بگشاییم «پنجره های سکوت» را به روی «حنجره های مسکوت»؛

تا بشنویم «نهفته های رازآمیز» و «ناگفته های دل انگیز» را!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

شگرد: روش طریقه فن و طرز عمل

یارا: توان، نیرو ،جرات، زهره،توانایی

وِرّاج: پرحرف، پرگو، بیهوده گو

احتجاج: حجت آوردن،دلیل آوردن

مسکوت: خاموش شده

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 17 آبان 1398 | 6:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1367

«مرگ» و «برگ»

هر «انسانِ یگانه» سه «گونه» مرگ دارد. 

یکی مرگِ «وجدان» و دیگری مرگِ «روح و روان».

و سومین «قِسم»، مرگِ «جِسم» است.

آن گاه که ما از وجودِ «انسانی پاک» با «وجدانی تابناک» ،

«بدون تشویش» به «نفعِ خویش» سوءِ استفاده می کنیم، 

و در «پیشانی» هیچ «پشیمانی» احساس نمی کنیم،

در آن لحظه در ما «جان، افسرده» و «وجدان، مُرده» است.

آن گاه که یک «غدّار،غرورت را درهم می کوبد»  

و با «شعار،بر شعورت برمی آشوبد» ،

در وجودت چیزی به نام «روح»،«مجروح» می شود!

...و سومین و آسان ترین «مرگِ بی گریز» چون ریزشِ «برگ در پاییز» است.

بیاییم تا در این «قفس»،«نَفَس» می کشیم،

گر چه «بسی زاریم»،«کسی را نیازاریم»!

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

غدّار: بی وفا، در فارسی به معنی مکار، حیله گر، پیمان شکن 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 11 آبان 1398 | 5:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1366

«نورِ جود» از «نارِ وجود»

«خورشید»،«سرچشمۀ شید» است.

او  هر «آن» و هر «زمان»  

چون «تنور»،«نور» می افشانَد و از «سرور»،«سور».

او هر لحظه «بدونِ تشویش» از «هستیِ خویش» می کاهَد

و از «نارِ وجود»،«نورِ جود» می پراکَنَد.

این «مهرِ فروزان» بر سینۀ «سپهرِ سوزان» هماره می درخشَد،

و همۀ هستی را «بی دریغ» و «بی دروغ» نور و نار می بخشد.

بنابراین هر «روشنگرِ آگاه» و «هنرورِ دادخواه»،

که جامعه را «نواندیش می خواهد» باید چون خورشید از «جان خویش بکاهد»

و «شمع جان را بسوزد» تا «جمعِ جانان را بیفروزد»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

شید: نور،روشنایی،آفتاب 

سور: بزم، جشن، عروسی، عیش

افروختن: روشن کردن،(بیفروزد: روشن کند)

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 10 آبان 1398 | 6:17 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1365

«سکوتِ انزجار» یا «باروت پیش از انفجار»؟!

برخی از «شهریارانِ مغرور» در میانِ مُحاصرۀ «یارانِ بی شعور»،

در  زیرِ «هوارِ تباهی» به این «پندارِ واهی» می رسند،

که «سربه زیریِ شهروندان» و «ستم پذیریِ دردمندان» 

 «جاودانۀ بی نهایت» است و «نشانۀ رضایت»  .

در حالی که «آستانۀ تحمُّل» و «پایانۀ تامُّل»،

«ظرفی محدود» است و «ظرفیّتی معدود» دارد.

این «بهانۀ خاموشی»،«نشانۀ فراموشی» نیست.

این «سکوتِ انزجار» و «باروت پیش از انفجار» است. 

«تَنِشی زیرِ بستر» و «آتشی زیر خاکستر» است.

روزی «زبان دَرمی کَشَد» و «زبانه بَرمی کَشَد»!

سکوتِ «پِستۀ دهن بسته» و «انسان مسکوتِ دل شکسته»،

نه به خاطر «زبانِ الکَن» است،که بس «دندان شکن» است!

#شفیعی_مطهر

--------------------------- 

انزجار: دوری کردن ، رمیدن، بیزار بودن ، رمیدگی ، نفرت 

هوار: آوار، آنچه از سقف یا دیوار خانه فرومی ریزد،صدای فروریختن

زبان دَرکَشیدن: دم فروبستن،خاموش شدن،ساکت شدن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 9 آبان 1398 | 5:52 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1364

«شهروندِ مترقّی» برای «ترقّیِ شهر»

در هر «نظامِ بیداد» و «کُنامِ استبداد»،

برای این که بتوانند «مردُمِ سلیم» را «تسلیم» کنند،

از آنان «مزدورانی ذلیل» و «مهجورانی سفیل»می سازند.

انسانِ «گُجستۀ حقیر»،خود را «شایستۀ تحقیر»می داند؛

بنابراین با «سرمستی» تن به هر «پستی» می دهد*.

او در بیان هر «استدلال»،«لال» است

و در «پرواز» به سوی «فضای باز» 

برای هر «بال»،«وبال» است.

وجود این افرادِ «دون پایه» و «فرومایه»،

برای «جامعۀ آزاد» بدترین «فاجعۀ فساد» است.

بیاییم برای «ترقّیِ شهر»،«شهروندِ مترقّی» بسازیم. 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

* فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ ۚ (زخرف،54)

فرعون مردمش را تحقیر کرد تا مطیع او شدند.

کُنام: جایگاه حیوانات،آشیانه،لانه

مهجور: جدامانده،دورافتاده

سفیل: پست، زبون، بدبخت

گُجسته: پلید و ناپاک، خبیث، ملعون،ضد خجسته

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 4 آبان 1398 | 5:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1363

«تاکتیک فرهنگ» یا «شلّیک تفنگ»؟!

هر «سفیر» در هر «سفر»، 

چون هر «روندۀ پویا» و «کاوندۀ جویا»،

ناگزیر است هر «زمان» و در هر «مکان»،

با «سلاحِ تدبیر»،به «اصلاحِ مسیر» پردازد.

اصلاحات،نه «روندی زمانی»،که «فرایندی جاودانی» است.

«بستن راه اصلاح»،«درهم شکستن فرگاه فلاح» است.

«ایجادِ انسداد» در «مهادِ سداد»،

در هر «جامعه»،«فاجعه» است.

مردم آن گاه که احساس کنند «نهالِ اصلاح» با «استدلال و صلاح» 

و با «روش رام و آرام» و «کُنش گام به گام» به ثمر نمی نشیند،

ناگزیر جز «انتخابی بنیادین» یعنی «انقلابی خونین» پیش روی خویش نمی یابند.

خودروی که با انحراف از «راهِ هدف» به سوی «چاهِ تلف» می شتابد، 

قطعاً از «دارِ بهبودی» به «درّۀ نابودی» می افتد.

برای او تنها راهِ «نجات از تدمیر»،«اصلاحِ مسیر» است.

وااسفا اگر «خردمندان» و «ورجاوندان»،

راهی را که می توانند با «تاکتیک فرهنگ بپیمایند»،

با «شلّیک تفنگ بگشایند»!
 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------- 

سفیر:فرستاده،سفرکننده

کاونده: جستجوکننده،کنجکاو

فَلاح: رستگاری،پیروزی،نجات،صلاح حال

مهاد: بساط، بستر، گهواره، زمین پست

سداد: راست و درست بودن،راستی و درستی،استقامت

تدمیر: هلاک کردن،نابودی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 | 6:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 130 صفحه بعد