دل دیدنی های شهر سرب و سراب (272)

              
                    

 

 من دشت پر گل و گياه قالي را آن چنان سترون ديدم كه اگر همه ابرهاي آسمان هم بر آن ببارند ، آن ها نه مي رويند و نه مي بويند؛ زيرا آنان را كه پاي تحقير بر سرشان مي سايند، قدرت هر گونه رشد را از آنان مي ربايند.


من نعل اسبي را دیدم که به خاطر سستی میخی افتاد ، اسبی را که به خاطر نعلی افتاد ، سواری را که به خاطر اسبی افتاد ، مملكتي را كه به خاطر افتادن سرداري شكست خورد و نابود شد...
...و همه این ها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود!!


 من هر " زيبا " را هماره " خوب " نديدم ؛ اما هر " خوب" را هميشه " زيبا" ديدم.


 من هر انسان را شيفته بهشت ديدم ؛ اما هيچ كس نمي خواهد بميرد؛ در حالي كه براي رفتن به بهشت نخست بايد مرد!


 من غم و اندوه را نه آفريده يزداني، كه پديده انساني ديدم. خـوش بـخـتـي  تـنـهـا  پـيـشـنـهـاد  خـدا  بـه  انـسـان  بـود.

ادامه دارد...


                            شفيعي مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1391 | 6:15 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

       

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (271)

              
                    

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من سیمای حقیقت را نه در رویاهای رنگین که در درایت های بنیادین دیدم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من عروسی را دیدم با لباسی بافته از تارهای احساس و تافته از پود اسکناس. عروس بس نگران بود و لباس عروسی بسي گران؛ اما همه اين دلارهاي مكنت به فداي جرعه اي از زلال محبت.

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org 

من سه هزار پر طاووس را در تار و پود لباسي ديدم كه مي كوشيد تا تن عروسي را از برهنگي بپيرايد و با پوششي زيبا بيارايد؛ اما...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من ۹۹۹۹ گل رز سرخ را روييده بر تني سيمگون و  اندامي موزون ديدم؛ هر گل پيامي از سپهر و گلبرگ كلامي از مهر در بر داشت. اما....

  

من در عرصه آفرينش هر انسان را قطعه اي از پازل جهان هستي ديدم. مهم شكل پازل نيست، بل كه مهم اين است كه هر كس جاي شايسته خود را به خوبي بشناسد و از پذيرش نقش خود نهراسد.

ادامه دارد...

                              شفيعي مطهر


 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 27 اسفند 1391 | 5:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

معرفی آثار و تالیفات (17) 

 دانستنی های زندگی(2)

 

شناسنامه کتاب

نویسنده : سیدعلیرضا شفیعی مطهر

ناشر : انتشارات رواق دانش - قم  ( به سفارش خیریه حضرت امام رضا(ع) مهربان)

نوبت چاپ :اول - 1391

شمارگان:۳۰۰۰

قطع و تعداد صفحات : رقعی  - 120 صفحه

 " آگاهی" و "دانایی" مسئولیت آور است . "هر که آگاه تر مسئول تر !".

 آن که می داند مسئول انجام رسالت دانایی خود است و آن که نمی داند در خوشی کاذب نادانی غوطه ور است !! بنا براین آگاهی مقدمه احساس مسئولیت است . آن که "خوشی نادانی !" را بر "درد دانایی" ترجیح می دهد، قطعا از آگاهی و دانایی گریزان است !پس "خواندن" آگاهی بخش و مسئولیت آور است و "نخواندن " مایه احساس راحتی !! آیا شما باز هم می خوانید ؟!!!
کسی که به آفتاب پشت کند جز سایه خود را نمی یابد ! 

به دنبال تاليف و انتشار كتاب «دانستني هاي زندگي » جلد نخست و استقبال شايسته مخاطبان از آن ،مسئولان موسسه خيريه امام رضا(ع) از من خواستند تا نسبت به تاليف جلد دوم آن اقدام كنم. اكنون اين كتاب به عنوان جلد دوم آن  شامل مجموعه اي از دانستني هاي ضروري زندگي در قالب داستان ها و،سروده ها و سخنان كوتاه حكيمانه است. البته اين نگارنده نام«حكايات حكيمانه» جلد پنجم را براي اين اثر برازنده تر مي دانستم؛اما اصرار مسئولان خيريه امام رضا(ع) بر انتخاب نام «دانستني هاي زندگي» سبب اين نام گذاري شد.

ضمنا وبلاگی تحت عنوان «دانستنی های زندگی» دارم که معمولا هر روزه آپ می شود. در صورت تمایل مراجعه فرمایید به این لینک:

 http://webaran.blogfa.com/

نقدهاي سازنده و رهنمودهاي ارزنده شما را چشم در راهيم.


موضوعات مرتبط: معرفي تاليفات

تاريخ : چهار شنبه 23 اسفند 1391 | 6:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

       

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (270)

              
                    

من دهقانان فداكاري را ديدم كه در شب تاريك جور و جهل و جمود،همه وجودشان را به آتش كشيدند تا موانع راه را به قطار جامعه بنمايانند؛ اما لكوموتيوران مغرور نه موانع را ديد و نه هشدارها را شنيد.


من عشق را چون ساعت شنی ديدم که هر لحظه هرچه در مغز است به درون قلب می ریزد.

عکس های منتخب یکشنبه ، ۶ فروردین ۱۳۹۱ 

من خورشید جهانتاب را دیدم که فروتنانه و پرمهر از سینه سپهر حتي به درون تنگه ای تاریک و غاری باریک نيز سر می کشید و بر آن نور می تابید.

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


من مردمی را دیدم با امکاناتی فراوان ،اما با عقلانیتی پریشان.نه تعقلي تا از آن منابع و امكانات بهره جويند و نه تلاشي تا راه ترقي و تعالي را بپويند؛ زيرا
این مهم نیست که چقدر منابع و بودجه داریم ؛ اگر ندانیم که از آن ها چگونه استفاده کنیم، آن منابع هرچند هم زیاد باشد، هیچ گاه برایمان کافی نخواهد بود.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من شهروندانی را دیدم که بالشان نيز وبالشان شده بود.نهادهاي اجتماعي و سازمان هاي دولتي برايشان نه يار شاطر كه بار خاطر بود.

ادامه دارد....

                             شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 21 اسفند 1391 | 6:20 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

               تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

دل ديدني هاي شهر  سرب وسراب(269)

عکس هلی منتخب چهارشنبه ، ۹ فروردین ۱۳۹۱ 

من جای پای مردان بزرگ تاریخ را نه بر روی خاک که بر تارک افلاک دیدم.

عکس هلی منتخب چهارشنبه ، ۹ فروردین ۱۳۹۱ 

من در دل هر درخت سبز و زنده بوستانی ارزنده و باغي برازنده دیدم. درخت، زبان سبز زمین است و فریاد سرخ زمان.

عکس های منتخب جمعه ، ۱۱ فروردین ۱۳۹۱ 

من در اين شهر ،صداقت و درستکاری را دیدم که نه با حسن تدبیر که با قفل و زنجیر آن را بسته بودند!!


من کابوس سیاه تبر را در رویای سبز درخت دیدم. درخت سال ها با این کابوس زیست و در درون گريست؛ اما باز هم كوشيد تا ديگران را در سايه سارش آرامش بخشد و با برگ و بارش ،رامش.

 

من مهرورزي را در غياب خردورزي ، نه يار شاطر كه بار خاطر ديدم. 

ادامه دارد...

                                      شفيعي مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 20 اسفند 1391 | 6:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

               تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com


دل ديدني هاي شهر  سرب وسراب(268)

من در ژرفناي درياي مردم مرواريدهايي درخشان و گوهرهايي گران را ديدم؛ در حالي كه بسياري از افراد در كنار دريا صدف هاي خالي جمع مي كردند!!

 

 من چه بسيار شهرياران را ديدم كه آهسته مي رفتند و آهسته مي آمدند تا وجدان به خواب رفته شهروندان بيدار نشود!!

 

 من هر گاه در شادی و نشاط را به روی خود بسته دیدم، ده ها در تفكر و خلاقيت را باز ديدم.

 

من شادترين آدم ها را كساني نديدم كه بيش ترين چيزها را دارند، بل كه كساني را شاد و خوشبخت ديدم كه از داشته هاي اندك خود بيش ترين بهره را مي گيرند.

عکس/ خودسوزی در وسط خیابان  

من شعله های فریاد را دیدم که نه از حجم زبان که از مغز استخوان زبانه می کشید.در شهری که فریادها شنیده و انتقادها دیده نمی شود،خودسوزي در راه دگرسازي آخرين راه است.

ادامه دارد...

                            شفيعي مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 18 اسفند 1391 | 7:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

               تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com


دل ديدني هاي شهر  سرب وسراب(267)

من هیچ زنی را نديدم كه لذّت شیرین مادر شدن را بچشید ، بدون اين كه خویش را آماده پذیرش و قبول رنج زایمان کرده باشد !

و هیچ بذر آرزومند را نديدم كه درختی تنومند شود ، بدون اين كه رنج و درد سر بر آوردن از خاک را تجربه کرده باشد !

 برای تغییر و بهتر شدن ، آگاهی لازم است . سنگ بنای هر تغییر آگاهی است .

 

من کودکی از تبار مهر و مدارا و نماینده ای از نسل فردا را دیدم که نمی دانست بازماندگان نسل های پیشین انسان چرا با داشتن زبان فرهنگ با منطق تفنگ با هم گفت وگو می کنند!

 

من چه بسیار دخترانی معصوم و زنانی محروم را دیدم که لحظه لحظه جوانی شان را به برگ برگ گل های قالی گره می زدند ؛ گل هايي كه لطافتشان پايمال استثمار و اميال انحصار مي شد. 

 

من روزانــه هزاران انســان را دیدم که به دنیــا می آینـــد .امــا نسل " انســانیت " را می بینم که در حال انقــراض است! 

 

من دلی را دیدم که ظاهرا دو حرف بیشتر نداشت ؛ اما صدها حرف نگفته و هزاران غنچه نشكفته بر لب داشت.

  ادامه دارد...

                               شفيعي مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 | 6:53 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


             تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com


دل ديدني هاي شهر  سرب وسراب(266)

من زشت ترین و زیباترین زن دنیا را دیدم. نه از دیدن آن احساس نفرت کردم و نه نسبت به این احساس محبت؛ زيرا آن چه احساس نفرت و محبت را برمي انگيزد، زشتي و زيبايي خصايل است ، نه شكل و شمايل

درختی که ریشه های آن هوایی است+ عکس 

من درختی را دیدم که هر شاخه آن برای ارتزاق ناگزیر باید ریشه ای در خاک داشته باشد. بنابراین دانستم که لازمه طراوت اندیشه در افلاک داشتن ریشه در خاک است. 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من مردمی را دیدم که تحقیر سال ها سلطنت و قرن ها قیادت در عمق رفتارشان و در ژرفای گفتارشان جلوه گر بود.

  

من جلوه ای از الیناسیون را در پندار مرغی دیدم که خود را پنگوئن احساس می کرد. بنابراین دانستم که خودشناسی نخستین گام خداشناسی و هستی شناسی است.

 

 

من هیچ تغییری را بدون درد و رنج ندیدم. گاهی درد و رنجی کند و آرام و زمانی شدید و تکان دهنده ! ولی در هر حال لازمه تغییر ، قبول درد و رنج است .

ادامه دارد... 

                           شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 13 اسفند 1391 | 7:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

           تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com


دل ديدني هاي شهر  سرب وسراب(265)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من کسی را دیدم که کرامت انسان را در زیر لئامت نهان می فشرد و عمری از عزت را به لحظه ای از لذت می سپرد.

 

 من هر انسان را در آفرینش یگانه و در بینش با همه بیگانه دیدم. هر انسان موجودی یکتا، بي نظير،مستقل و خودانديش است؛ بنابراين نبايد آرمان های خویش را با معیارهای دیگران بسنجد تا در باور ديگران بگنجد.

 

من كساني را ديدم كه با تنفس در هواي ديروز و تخيل در فضاي فردا ،جرعه هاي زلال اكنون را از لاي انگشتان مجال فرومي ريختند و با بركه عدم درهم مي آميختند.

 

من زیبایی بهار را نه در سیمای فصل که در صفای وصل دیدم. من با حضور یار، همه فصول را بهار می بینم و از شاخساران نگاه او شکوفه های شوق می چینم.

 

من کوشیدم ذره ای از زیبایی کوچک را در بسیاری از زشتی های بزرگ ببینم و نقطه ای از مهر را در دایره ای بزرگ از قهر بنگرم.

ادامه دارد... 

                              شفيعي مطهر

 

 



تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 | 8:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

           تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com


دل ديدني هاي شهر  سرب وسراب(264)

من موفقیت را ناشی از داوری درست دیدم ، و داوری درست را از تجربه آموختم ، و تجربه بیشتر را ناشی از یک داوری نادرست یافتم.


من پایداری در برابر هجوم سيل آساي بسیاری از ارتش ها را دیدم ، اما ندیدم که هیچ نیرویی بتواند از هجوم انديشه ها و باورها جلوگيري کند.
 

من نامجویانی را دیدم که تنها هدفشان راه یافتن به منصه شهرت بود، نه عرصه فضیلت. اینان پی و پوست را به جای دل دوست برگزیده بودند:

 در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد       طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد


 

من صدها چشم شکارگر لحظه ها و نگارگر عرصه ها را دیدم که می کوشیدند نگاه مردم را امداد و گوش و هوش مردم را امتداد بخشند.نگارشگران مطبوعات، روشنگران اجتماعات هستند و به نمایندگی از مردم باید و شاید تا کارهای اربابان قدرت و متولیان دولت را ژرف بنگرند و واقعیات را شگرف بنگارند.  

 

من کسی را دیدم که نگاه ژرف را گناه شگرف می پنداشت ...

و نیز کسی را دیدم که گناه خشونت را با نگاه عطوفت تبيين مي كرد و جاودانه مي ساخت.

ادامه دارد...

                               شفيعي مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 9 اسفند 1391 | 5:51 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

           تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com


دل ديدني هاي شهر  سرب وسراب(26۳)

 من مرگ یک نفر را تراژدی دیدم ، ولی مرگ یک میلیون نفر را آمار ! 

(با الهام از سخن ژوزف استالین)

 من زندگی را لذت بخش و مرگ را آرامش بخش دیدم ،چیزی را که رنج آور یافتم مرحله‌ انتقال است .(با الهام از سخن آیزاک آسیموف)



 من پیروزی توانایی رفتن از یک شکست به شکست دیگر را دیدم بدون از دست دادن اشتیاق .(با الهام از سخن وینستون چرچیل)
 

من انفلاب ها را نه مولود خیزش خیرآفرین مردم که معلول کنش شرآفرین حکومت ها دیدم. 

من بهترین ویژگی یک نظریه علمی را ابطال پذیری آن دیدم، همان گونه كه بهترين دولت را دولتي ديدم كه بركشندگان آن به آساني و با شيوه هايي قانونمند بتوانند آن به زير كشند.

ادامه دارد...
شفیعی مطهر

موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 7 اسفند 1391 | 6:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

           تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

 

دل ديدني هاي شهر  سرب وسراب(262)

من متحجراني سنگواره و متعصباني پر انگاره را ديدم كه از پندارهاي موهوم خود بت واره هايي سخت ساخته بودند. اينان هر خطي را خطا مي پنداشتند و هر انديشه اي را بي ريشه مي انگاشتند.

 

من بنده ای را دیدم که به خدا گفت:

 اگر سرنوشت مرا تو نوشته ای پس چرا دعا کنم؟

 خدا پاسخ داد:

 شاید نوشته باشم هر چه تو دعا کنی!

 

 من بهترین راه نومید کردن اهریمن و انتقام از دشمن را در بخشیدن او دیدم.

 

 من بهتر دیدم دهانم را ببندم و احمق به نظر برسم ، تا این که بازش کنم و همه بفهمند که واقعاً احمقم! (با الهام از سخن مارك تواين)

 

 من دو چیز را بی پایان دیدم : یکی جهان هستی و دیگری حماقت انسان . البته در مورد اولی مطمئن نیستم ! (با الهام از سخن آلبرت انيشتين)

 ادامه دارد...

                               شفيعي مطهر

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 5 اسفند 1391 | 4:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

دل ديدني هاي شهر  سرب وسراب(261)


من هدف را تنها گنج نهان و گنجینه پنهان دیدم كه ارزش جستجو دارد.

(با الهام از سخن نويي استويي)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

 

من بر روی ماسه های نرم ساحل جای پایی دیدم . احساس کردم این اثر را نسیمی وزان یا موجی خروشان می تواند بزودی بزداید. انسان چه آثاری از خود می تواند به جای گذارد که از باد و باران نیابد گرند؟!


 

 من کوه پیمایی نامجو و سنگ نوردی پرهیاهو را دیدم که چون بر فراز نخستین قله پست برآمد، بدون صعود به بلندترين چكاد دوردست در سايه سار اين پيروزي آرميد و از ادامه صعود دست كشيد. او به هزينه كردن اين موفقيت پرداخت ، در نتيجه چكادهاي بلندتر را باخت.


 

 

من خدا را كارگرداني حكيم و بندگان خدا را بازيگراني فهيم ديدم كه هر كس در نمايشنامه آفرينش نقشي را بازي مي كند كه كارگردان برايش نگاشته است. مهم نوع نقش نيست، بل كه مهم اين است كه هر كس هر نقشي بر عهده دارد،چقدر آن را خوب بازي مي كند.


 

من باغباني را ديدم كه سيب باغ خود را بهترين،شيرين ترين و برترين سيب دنيا مي پنداشت، بدون اين كه ديگر سيب ها را ديده يا چشيده باشد.

ادامه دارد...

                              شفيعي مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 3 اسفند 1391 | 9:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |