#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 662)

موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد660 )
«تحمُّلِ لاک» یا «تذلّلِ هلاک»؟!
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد659 )
در «تکاپوی روزی» یا «آرزوی پیروزی»؟!
بیشتر مردم این شهر در عرصه «اقتصاد و فرهنگ» بر اثر سلطه «بیداد و نیرنگ»،
بیش از آن چه در «آرزوی پیروزی» باشند،در «تکاپوی روزی» هستند.
شبانه روز به «سختی،کار» و با «بدبختی، پیکار» می کنند،
تا تنها «وضع موجود» و «وضعیت جور و جمود» را حفظ کنند!
بیش از آن چه به فکر «به دست آوردن» باشند
دغدغه «از دست دادن» دارند.
اینان نه «ذوق آینده» دارند ،نه «شوق پاینده»!
با «پویایی می دَوَند»،امّا به «پایایی نمی رسند»!
دائم «راه می پویند» و «جاه می جویند»؛
امّا گویی «سیرشان دَوَرانی» است و «مسیرشان سرگردانی»؛
زیرا هر چه تندتر «با تاخت و تاز می دَوَند»،
زودتر «به نقطه آغاز می رسند»!
#شفیعی_مطهر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد658 )
«یار» یا «سربار»؟!
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد657 )
«واژه واهی» در «تیراژه تناهی»
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد655 )
«ثار» و «ایثار» !
من عشق را «رنگین کمانی دلاویز»،ولی با «گمانی فتنه انگیز»دیدم
که روزهای خاکستری را «رنگین» و دل های زار را «زّرین» می کند.
پس باید «یاران را همراه» و «باران را چشم به راه» بود.
با همراهی عشق هر «دُشخوار»،«خوار» می گردد
و هر «کار»،«ابتکار»!
عشق برای هر «فرهادی»،«هادی» می شود،
تا آن جا که نه تنها «کوه بشکوه»،که «شکوه کوه» را نیز
در زیر گام های «حقیر»،«تحقیر» می کند.
عشق هم از «هوشیار»،«یار» می سازد
و هم از «اغیار»،«یار»!
همین عشق گاهی از «جاده خون» و «سجّاده گلگون» می گذرد
و «دلدار» را به «دار» می سپارد
و «ایثار» را به «ثار»!
#شفیعی-مطهر
--------------------------------
زار: ناتوان، رنجور، ضعیف، زبون، درمانده،خوار
دُشخوار: دشوار،مشکل، صعب،سخت
خوار: آسان،سهل،حقیر
هادی: هدایت کننده ،رهنما،پیشوا
اغیار: بیگانگان،جمع غیر
دلدار: دلبر، معشوق، محبوب
دار:چوب بلند که محکومان را با آن حلق آویز می کنند
ایثار:بذل کردن،دیگری را بر خود برتری دادن
ثار: کینه کشیدن،انتقام،خونخواهی
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد656 )
«قیمت» و «قیامت» !
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد654 )
«ژرفای ریشه» و «بلندای اندیشه»
من «جوينده پگاه نور» و «پوینده راه شعور» را ديدم
كه در تاريكي «مي زيست»، ولی در فراق روشنايي «مي گريست».
غافل از آن كه همه «آبشاران نور» و «چشمه ساران شعور»
از «ژرفای ریشه» و «بلندای اندیشه» او سرچشمه مي گیرند.
کسی که «گوهرِ درونی را نیافته» و به سوی«جوهر بیرونی شتافته»،
نه «چیزی می یابد» و نه «پشیزی درمی یابد»!
سروده ای منسوب به «امیر بیان»و«مولای مومنان»علی(ع) می گوید:
دوائکَ فیکَ وَ ماتخبروا
و دائکَ منکَ وَ ما تشعروا
اَتَزعَمُ اَنَّکَ جِرمٌ صَغیرٌ
وَ فیکَ انطوی العالم الاکبروا
دوای تو در توست و تو نمی دانی
و درد تو نیز در توست و تو نمی فهمی
آیا می پنداری تو جسم کوچکی هستی؟!
در حالی که جهان بزرگی در وجود تو نهفته است.
***
تویی تو نسخه رمز الهی
ز خود می خواه تو هر آنچه خواهی
***
کاریز درون جان تو می باید
کز عاریه ها تو را دری نگشاید
یک قطره آب در میان خانه
بهتر ز جویی که از برون می آید(سنایی غزنوی)
***
درون حبّه ای صد خرمن آمد
جهانی در دل یک ارزن آمد(مولانا)
***
میان آب حیاتی و آب می جویی
فراز گنجی و از فاقه در تک و پویی
تو کوی دوست همی جویی و نمی دانی
که گر نظر به حقیقت کنی تو آن کویی
***
ای خسته درون تو نهالی است
کز هستی آن تو را کمالی است
ای سایه نشین هر درختی
بنشین به کنار خویش لختی
***
در جُستن جام جم جهان پیمودم
روزی ننشستم و شبی نغنودم
ز استاد چو وصف جام جم بشنودم
خود جام جم جهان نمای جم من بودم
***
سال ها دل طلب جام جم از ما مي كرد
وانچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد
گوهری کز صدف کَون و مکان بیرون بود
طلب از گمشدگان لب دریا می کرد
بي دلي در همه اوقات خدا با او بود
او نمي ديدش و از دور خدايا مي كرد(حافظ)
***
سبو بشکن که آبی نی سبویی
ز خود بگذر که دریایی نه جویی
سفر کن از من و مایی که مایی
گذر کن از تو و اویی که اویی(مغربی)
***
...و واپسین سخن این که انسان «خود باخته»و «خویش نشناخته»،
برای یافتن «باب نجات» و «آب حیات»،
کشتی را به جای «نوح» گرفته
و جسم را به جای «روح»!
#شفیعی_مطهر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد653 )
«گاه» یا «نگاه»؟!
من چشم هایی را دیدم در «اسارت نهان» و «حقارت پنهان».
زیرا بینایی دارند، نه «بينش» ؛ و نور دارند بدون «درخشش».
بینایی انسان را از «سقوط در چاه» بازمی دارد
و بینش از «هبوط از جاه».
بینایی «انسان» را حفظ می کند
و بینش «انسانیت» را.
آن چه به «انسان،شعور» و به «انسانیت،نور» می بخشد،
نه «بینایی تیز»،که «بینش خردانگیز» است.
چیزی که به انسان ،ارزش می بخشد،
نه «گاه»،که «نگاه» است!
#شفیعی_مطهر
---------------------------
هبوط: فرودآمدن
جاه: قدر و شرف،فرّ و شکوه،شان و جلال،مقام،منزلت،جایگاه
گاه: تخت پادشاهی،جا،مکان
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد652 )
«اسیر» به دنبال «زنجیر»!
«انسان هزاره سوُّم» در این «شهر پُرتلاطُم»
«ذهنی خراشیده» دارد و «مغزی فروپاشیده».
هر تکّه از مغزش در اسارت «جعبه ای جادویی» است با «هیبتی هیاهویی».
در گزینش نوع اسارت «آزاد» است و آزادیش در «انقیاد».
با «شوق صدارت» ولی برای خرید «طوق اسارت»،
با «کمال شَعَف» به «دنبال صَف» می ایستد!
در اینجا نه «زنجیر» به دنبال «اسیر»،
که «اسیر» برای استقبال از «زنجیر» می دَوَد!
برای «تحمُّلِ حقارت» و «تذلُّل اسارت» مسابقه می دهند!
در این شهر «کرامت»،«حراج» است
و «لئامت» نوعی «علاج» !
در هر جامعه که «بیداد،داد ستاند»
و «استبداد، فرمان براند»،
آن چه «می میرد،آژوی انسانیّت» است
و آن چه «جان می گیرد،خوی حیوانیّت»!!
#شفیعی_مطهر
--------------------------
آژو : کوشش،همّت،غیرت(واژه اوستایی)
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد651 )
«اشک نیاز» یا «چشمک ناز»؟!
من باران را ديدم كه «بي دريغ می باريد» و «بر فراز ستيغ مي ناليد»؛
زيرا «توده ابر» و این «آلوده سِتَبر»
«چشمِ مِهر» و «چشمه سِپِهر» را پوشانیده بود
و مردم، «چشم ماهپاره» و «چشمک ستاره» را بیشتر دوست داشتند.
با خود انديشيدم كه اين كار نه «نامُرادي»، كه «نامَردی» است؛
آن همه «اشک نیاز» را به یک «چشمک ناز»فروختن!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------
ستیغ: بلندی کوه،قلّه کوه
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد650 )
«بامِ کرامت» و «مقامِ انسانیّت»
«سگ های حقیر» عمری «اسیر» اند؛
آن قدر «زنجير را می بوسند»،تا از «تحقیر می پوسند»!
اگر این «سگ های اسیر» بر روی اجساد «شیرهای دلیر» هم برقصند،
و با «شَیّادی»،«شادی» کنند
و خود را «بزرگ» و شیر را «گُرگ» بپندارند؛
باز هم «شیر، شیر» می ماند و «سگ، سگ»!
زنهار که «جوان آزاده» و «انسان بااراده»
خود «تن به تحقیر» دهد و «گردن به زنجیر» سپارد!
چنین کسی نه تنها از «بامِ کرامت»،
که از «مقامِ انسانیّت» ساقط می شود.
#شفیعی_مطهر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: قصه هاي شهر هرت
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد649 )
«بُت ها» و «بُتواره ها»!
من شیطان را در «بدترین لحظات» به هنگام «رَمیِ جَمَرات» دیدم.
او می گفت: بسیاری از اینان که امروز به من «سنگ می زنند»،
فردا به من «زنگ می زنند»!
در رَمیِ جمرات آن چه از سوی حاجیان «خوار» و «سنگسار» می شود،
«یک فرهنگ» است،نه «یک سنگ»!
«بُت های سنگی»، «ریشه در گِل» دارند
و «بُتواره های فرهنگی»، «اندیشه در دل»!
«سنگ» را با «سنگ سخت تر» می توان شکست
و «فرهنگ» را با «فرهنگ برتر»!
«سنگ» به یک «روز» می شکند،
ولی «فرهنگ» به «روزگاران»!
هشداریم تا از «رُخساره»،«بُتواره» نسازیم!
#شفیعی_مطهر
--------------------------
رَمی: انداختن، افکندن، پرتاب کردن،سنگ انداختن
جَمَرات: جمع جمره،سنگ ریزه.جمرات نام سه موضع است در منی که حاجیان به هر یک هفت سنگریزه پرتاب می کنند.این عمل را «رَمیِ جَمَرات» می گویند
رُخساره: چهره،شخصیت،افراد مقدس
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد648 )
«خودباوری» و «خداداوری»
من کسی را دیدم که به «کرّات» «حشرات» را
«زنده زنده» و حتّی «پوست نکنده» می خورد.
بنابراین دانستم که خوب یا بد بودن هر «پدیده دیرین» یا «آفریده نوین»
به نوع رابطه و نسبتی «بستگی» و «وابستگی» دارد
که بین «انسان فهمیده» و «پایندان پدیده» ایجاد می شود.
«نوع بازیابی»،«تنوّع ارزیابی» را می آفریند.
اینجاست که «احساس نفرت و نفرین»
از «سپاس و آفرین» متمایز می شود.
آیا این نوع «آمیزه ساخت» و «انگیزه شناخت»
ما را بر این «خودباوری» و «خداداوری» نمی رساند
که «پیوسته» و «بایسته»
همه باورها را نه تنها در «آرزوی رَصَد»،
که در «ترازوی خِرَد» بسنجیم؟
#شفیعی_مطهر
-----------------------------
پایندان: ضامن،کفیل،پذیرفتار،میانجی
بازیابی: پیداکردن،یافتن
رَصَد: مراقبت،به چیزی نظردوختن و مراقب بودن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
من «بَذری نهفته» و «جَذری نشکفته» را دیدم
که «جنگلی سبز در رویا» داشتند و «رویشی سپيد در روایت» .
«راز پایداری» و «رمز ماندگاری»
در «استمرار رویش» است و «استبصار پویش».
«آنی درنگ» را «جهانی ننگ» می دانستند .
«میرایی» را در «ایستایی» می دیدند
و «پایایی» را در «پویایی»!
این «ستون بینش» است و «قانون آفرینش»!
#شفیعی_مطهر
----------------------------------
جذر: بیخ،ریشه،اصل
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد646 )
«شادی دل»،«آزادی از گِل»
شادي «گلي معطّر» و «سُنبُلی مُعنبر» است
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد643 )
«بهترین نوید» و «برترین امید»
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
چکاد: سرِکوه،قلّه،بالای کوه
حدّ: کرانه،مرز
فرنام: عنوان،لقب
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد642 )
«نیرو» یا «آبرو»؟
برای «انسان کریم» و «مسلمان رحیم»
هیچ «ورزشی سودمندتر» و هیچ «ارزشی شکوهمندتر» از این نیست،
که «ایستاده ای» دستِ «افتاده ای» را بگیرد
و «توانمندی»،«نژندی» را بپذیرد!
سخاوت نه تنها «نیاز فرودست»،که «کارساز فرادست» است.
بیش از آن چه «فرودست به نواختن احتیاج» دارد
«فرادست به پرداختن محتاج» است!
آن با نوازش «آبرو» می دهد و «نیرو» می پذیرد
و این با پردازش «نیرو» می دهد و «آبرو» می گیرد!
#شفیعی_مطهر
---------------------------
نژند:اندوهگین،افسرده،پژمرده،خشمگین،سرگشته
نواختن - نوازش :دلجویی
پرداختن - پردازش : پول دادن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد642 )
«نیرو» یا «آبرو»؟
برای «انسان کریم» و «مسلمان رحیم»
هیچ «ورزشی سودمندتر» و هیچ «ارزشی شکوهمندتر» از این نیست،
که «ایستاده ای» دستِ «افتاده ای» را بگیرد
و «توانمندی»،«نژندی» را بپذیرد!
سخاوت نه تنها «نیاز فرودست»،که «کارساز فرادست» است.
بیش از آن چه «فرودست به نواختن احتیاج» دارد
«فرادست به پرداختن محتاج» است!
آن با نوازش «آبرو» می دهد و «نیرو» می پذیرد
و این با پردازش «نیرو» می دهد و «آبرو» می گیرد!
#شفیعی_مطهر
---------------------------
نژند:اندوهگین،افسرده،پژمرده،خشمگین،سرگشته
نواختن - نوازش :دلجویی
پرداختن - پردازش : پول دادن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد642 )
«نیرو» یا «آبرو»؟
برای «انسان کریم» و «مسلمان رحیم»
هیچ «ورزشی سودمندتر» و هیچ «ارزشی شکوهمندتر» از این نیست،
که «ایستاده ای» دستِ «افتاده ای» را بگیرد
و «توانمندی»،«نژندی» را بپذیرد!
سخاوت نه تنها «نیاز فرودست»،که «کارساز فرادست» است.
بیش از آن چه «فرودست به نواختن احتیاج» دارد
«فرادست به پرداختن محتاج» است!
آن با نوازش «آبرو» می دهد و «نیرو» می پذیرد
و این با پردازش «نیرو» می دهد و «آبرو» می گیرد!
#شفیعی_مطهر
---------------------------
نژند:اندوهگین،افسرده،پژمرده،خشمگین،سرگشته
نواختن - نوازش :دلجویی
پرداختن - پردازش : پول دادن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
--------------------------
جِنان: بهشت (جمع جَنّت)
تَوقیر: بزرگ داشتن،تعظیم و احترام
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
غُل: طوق، گردن بند،طوق آهنی که به گردن و دست و پای زندانیان می بندند
قاف: کوه افسانه ای که سیمرغ بر فراز آن آشیانه داشته .بعضی آن را مخفّف قفقاز می دانند
قفا: پشت گردن،پسِ سر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد639 )
«نسیم رامش» و «شمیم آرامش»
آرامش، «زنی دلانگیز» است با «تنی مهرآمیز»
که با «نیکی دلارایی» در «نزدیکی دانایی» منزل دارد.
انسان اگر «ملیکه شوکت» شود و بر «اریکه قدرت» تکیه زند،
تا «رشته دِل» را از «سرشته گِل» برنکَنَد،
و «دل را به دلدار» نسپارد و این «حصار را به انحصار» او درنیاورد،
نه «رامش می گیرد» و نه «آرامش می پذیرد».
بنابراین برای استشمام «نسیم رامش» و «شمیم آرامش»
باید به سوی «کوی دلدار شتافت» و «بوی یار را یافت»!
#شفیعی_مطهر
---------------------------
ملیکه: پادشاه،صاحب ملک
اریکه: سریر،سریر مزین و فاخر،تخت،تخت پادشاهی،اورنگ
سرشته: خمیرشده،آغشته
رامش :آرامش،آسودگی،فراغ و سکون
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.