نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(فرگرد 391)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من بزرگ ترين هنر انسان را دانايي« ژرف ديدن » و توانايي «عشق ورزيدن»ديدم.

نایت اسکین

من دوستان واقعي را كساني ديدم كه لغزش هايم را «نقد »مي كنند،اما مي بخشند ؛ نه آنان كه خطاها را«نقل» مي كنند، ولي نمي بخشند. زيرا نقد لغزش ها ،انسان را مي سازد،ولي نقل آلايش ها آدم را مي سوزاند.

گروه اینترنتی ایران ســــان | www.iransun.net

من در اين شهر تصوير فقر را نه در سيماي گرسنگي نان و تشنگي آب،كه در چهره كتاب ديدم. اينان آب را در سراب مي بينند و سراب را در كتاب!

نایت اسکین

من سيماي عرفان ناب را در حضور سبز خدا در لحظه لحظه حيات و لمحه لمحه لحظات ديدم.عرفان حقيقي نه در گريز از مردم و ستيز با تنعم ، كه در تعامل با ناس و تكامل درم و احساس است.

نایت اسکین

من زنی را دارای مقامی منیع و جایگاهی رفیع دیدم که در برابر هیچ پسری زانو نمی زند جز در برابر  پسر خود،؛آن هم برای این که بند کفشش را ببندد.

ادامه دارد...

                              شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 30 دی 1392 | 8:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 یک شعر و یک خاطره

زمانی که کلاس ششم ابتدایی بودم،شعری در«در وصف خورشید»سرودم. خیلی دلم می خواست شعرم در جایی چاپ شود. هر دانش آموز بنا به اقتضای سن نوجوانی دلش می خواهد خودشکوفایی را تجربه کند و به خاطر توانمندی های خود ستایش شود. در آن روزها در کاشان نشریه ای به نام «شفق کاشان»به صورت هفته نامه یا ماهنامه(درست به خاطر ندارم)منتشر می شد. این نشریه ستونی به نام «دانش آموزان ما» داشت. مسئول این ستون استاد علی شریف بودند. من این شعر را به وسیله پست برای دفتر این نشریه فرستادم.چون شعر دارای نواقص و ناپختگی های دوران کودکی من بود، خیلی امید چاپ آن را نداشتم. اما در شماره بعدی این نشریه و در ستون دانش آموزان ما،من ناباورانه شعر اصلاح شده خود را دیدم. این شعر با نام خود من چاپ شده بود؛ در حالی که استاد شریف همه عیب های آن تصحیح کرده بودند.

متن این شعر دوران کودکی چنین است: 


سحر چون موکب خورشید پیدا گشت در خاور

تلولو زد چو دریای گهر بنمود بحر و بر

نمایان گشت چون این زورق اندر مشرق عالم

ز نورش شد منور کوهسار و دشت سرتاسر

تو گویی شد جهان زرین طلایی چون گل زردی

چنان آراست اندر گلستان گل ها به صد زیور

نسیم صبح چون باد صبا از روی گل بگذشت

وزید از باغ و بستان بر فلک با عنبر و اذفر

نوای بلبلان از سر گرفت و ناله مرغان

به پرواز اندرآوردند سوی گلستان از سر

تو گویی آسمان دریاست از آبی و بر رویش

به گردان است این زورق چو مرغان می زند پر پر

بتابید و چو مینا گشته گردان گشت بر گردون

به یک ساعت منور کرد دور گنبد اخضر

چو آهنگ میان روز از سر گلدسته ها آمد

ز مشرق سوی مغرب شد به امر خالق داور

چو شد بر عرصه اسما گهر بارید و نار افروخت

جهان را چون گل سرخی نمود از لاله و عنبر

همی رفت از بر گردون و سوی مغرب اندر شد 

گهی تابان و گه مخفی به زیر ابر در منظر

چو شد پنهان به زیر کوه شد عالم چنان تاری

که گویی کوه ناپیدا و عالم گشت چون چنبر

پدید آورد اندر آسمان بس اختران روشن

که گفتی سر بر آورده است خورشید جهان از سر

چه خوش گفتی شفیعی وصف خورشید جهان آرا

که شعرت هست خوش تر از عبیر و شهر و هم شکر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قصيده

تاريخ : پنج شنبه 26 دی 1392 | 7:37 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

چلچراغ کهکشان از جان روشن روشن است  

 

شمع یادت در دل من روشن است        

شعله عشق تو در هر ذره تن روشن است

آسمان بی کران و پهندشت این زمین            

چلچراغ کهکشان از جان روشن روشن است

(شفیعی مطهر)

 

 

 


موضوعات مرتبط: دوبيتي

تاريخ : چهار شنبه 25 دی 1392 | 7:23 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

معرفی آثار و تالیفات (19)

 دانستنی های زندگی(3)

 

شناسنامه کتاب

نویسنده : سیدعلیرضا شفیعی مطهر

ناشر : انتشارات رواق دانش - قم  ( به سفارش خیریه حضرت امام رضا(ع) مهربان)

نوبت چاپ :اول - 1392

شمارگان:۳۰۰۰

قطع و تعداد صفحات : رقعی  - 184 صفحه

این کتاب نوزدهمین اثر منتشرشده این نگارنده و شامل درس هایی زندگی ساز و دانستنی هایی مورد نیاز در قالب حکایت های حکمت آمیز و سروده های جالب و خرد انگیز است.برخی از منابع آثار در پایان اثر ذکر شده و در بقیه موارد چون در سطح فضای مجازی اینترنت به تواتر نشر یافته ،صاحب اثر شناخته شده نیست.
 در پایان هر حکایت نکته ای درس آموز را متذکر شده ام. شما قطعا نکات حکمت آمیز بیشتری درخواهید یافت.

به دنبال تالیف و انتشار کتاب جلدهای اول و دوم «دانستنی های زندگی »  و استقبال شایسته مخاطبان از آن ،مسئولان موسسه خیریه امام رضا(ع) از من خواستند تا نسبت به تالیف جلد سوم آن اقدام کنم. اکنون این کتاب به عنوان جلد سوم آن  شامل مجموعه ای از دانستنی های ضروری زندگی در قالب داستان ها و،سروده ها و سخنان کوتاه حکیمانه است. البته این نگارنده نام«حکایات حکیمانه» جلد ششم را برای این اثر برازنده تر می دانستم؛اما اصرار مسئولان خیریه امام رضا(ع) بر انتخاب نام «دانستنی های زندگی» سبب این نام گذاری شد.

ضمنا وبلاگی تحت عنوان «دانستنی های زندگی» دارم که معمولا هر روزه آپ می شود. در صورت تمایل مراجعه فرمایید به این لینک:

 http://webaran.blogfa.com/

نقدهای سازنده و رهنمودهای ارزنده شما را چشم در راهیم.


موضوعات مرتبط: معرفي تاليفات

تاريخ : دو شنبه 23 دی 1392 | 5:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(فرگرد 390)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من زندگي را راهي ديدم كه بايد آن را پايدارانه پيمود و نيز شعري ديدم كه بايد عاشقانه سرود؛ بنابراين هر انسان شكوفه اي ناشكفته و حرفي ناگفته است.

نایت اسکین

من همه رنگ ها را ديدم و از بين آن ها يك رنگي را برگزيدم،ولي ندانستم كه يك رنگ بودن، چشم و دل برخي را مي زند و تكراري به نظر مي رسد. اين روزها اين رنگين كمان ها هستند كه در این شهر بر سينه سپهر مي درخشند و شهر را جلوه می بخشند!!

والپیپرهای بسیار زیبا با کیفیت فوق العاده

من داد و استبداد را دو سر يك الاكلنگ ديدم.اوج هر يك از آن ها ،افول ديگري را در پي دارد.بنابراین آموختم که نهال«داد» هرگز در شوره زار «استبداد» نمی روید.باید نخست رنگ استبداد را می راند؛سپس نهال فرهنگ داد را نشاند.

 نایت اسکین

من در كوير سترون و ريگزار وطن،بوته خار روشنگری را ديدم كه به سختي مي كوشيد تا دير بپايد و تزوير را بزدايد.اين خار،گل مي داد و صحن و سراي صحرا را عطرآگين مي كرد.

نایت اسکین

من بزرگ ترين درد جانكاه و پليدي گناه را براي انسان در اين ديدم كه نه انديشه اي براي سخن گفتن داشته باشد و نه شعوري براي سخن شنفتن.

ادامه دارد...

                                شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 21 دی 1392 | 6:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(فرگرد 389)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من ارزش مداد را به مغز و ارزش زبان را به سخان نغز دیدم. زبان جٍرمش صغير است و جُرمش كبير.مداد بدون مغز چوبی است که بایسته سوختن است و دهان بدون سخن نغز، شایسته بردوختن!

 

من افراد فرنشین و حاملان مسئولیت های سنگین را هماره در خطر سقوط و بر گذر هبوط دیدم. ... هر که نامش بیش،دامش بیشتر!

نایت اسکین

من جاده هاي دراز  و راه هاي پرنشيب و فراز را با همراهان فرزانه و همسفران يگانه نه طولاني و دشوار ،كه آسان و هموار ديدم.با همسفري ياران موافق و دوستان صادق،جاده ها را بي پايان و سفرها را آژمان دوست دارم.

 نایت اسکین

من در پويش مسير زندگي  كوره راه هاي باريك و جاده هاي تاريك را نه تنها با شادي و شعف،كه با نور و روشني هدف پيمودم.

نایت اسکین

من تحويل هر سال را بدون تحول در حال،نه مبارك و ميمون ديدم و نه همراه با شادي و شگون؛ زيرا سرچشمه هر خوشبختي،تحول حال است ، نه تحويل سال.

 ادامه دارد...

                                      شفیعی مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 18 دی 1392 | 6:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(388)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

من چون برخي افراد را ديدم كه تنها به گاه نياز مرا ياد مي كنند،از غم نناليدم ،بل كه به خود باليدم كه هنوز مي توانم سختي ها را برتابم و چون شمعي در تاريكي بتابم.

 نایت اسکین

من خود را برتر و بهتر از ديگران نديدم؛اما كوشيدم نسبت به خود بهترين باشم -

 

 

 

من زیباترین پارچه ها را بافته هایی دیدم که از رنگ های گوناگون و آژنگ های آتشگون بهره جسته اند؛بنابراین دریافتم که رستگارترین و خوشبخت ترین جامعه،ملتی است که در اداره آن همه علایق گونه گون و سلایق گردون مشارکت داشته باشند.

 

 

 

من تیره و تار دیدم سرنوشت ملتی را که چشم به راه قهرمانی هستند که از ورای زمان و تنگنای زمین به درآید و پلیدی ها و پلشتی ها ر ا بزداید.بلکه خوشبخت مردمانی هستند که خود قهرمانانه به پاخیزند و با سختی بستیزند.

  


من قطرات باران و جوشش چشمه ساران را زلال دیدم. این ،گل و لای زمین و نهرهای گلین است که آب ها می آلایند و بر پلیدی ها می افزایند؛بنابراین فطرت همه انسان ها پاک و جانشان از افلاک است. این،آلایش های روزگار است که جان ها را سیاه و جهان را تباه می کند.

 

ادامه دارد...


                            شفیعی مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 16 دی 1392 | 6:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(387)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من اعتمادكردن به انسان ها را پسنديده ،اما سادگي و زودباوربودن را نكوهيده ديدم.

 

من چون خود را آدمي معمولي و عادي ديدم،كوشيدم خود را چنان كه هستم بنمايم،نه آن گونه كه مي خواهم و مي خواهند.زيرا هر كس بايد يا آن گونه باشد كه مي نمايد،يا آن گونه بنمايد كه هست.


من سكوت را هميشه نشانه رضايت نديدم؛ زيرا دو گونه افراد در برابر سخن ،سكوت مي كنند؛يكي آنان كه از سخن راصي اند و ديگر كساني كه ارزشي براي درك و فهم خود قائل نيستند و تلاشي براي فهميدن نمي كنند.


من تداوم ظاهر زيبا را چند سال ،اما تجسم شخصيت زيبا را يك عمر ديدم.

 

من وجود بسياري از آدم ها را براي خود سرمايه و نعمت، و برخي را مايه عبرت ديدم.

 ادامه دارد...

                            شفیعی مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 14 دی 1392 | 8:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(386)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

 

عکس: به این میگن تبلیغ خدا پرستی!

من انسان را ديدم كه مي خواست انديشه سير و سفر از جنين تا جنان را در باور خود بارور كند...و شاید اندیشه بهشت ، ریشه در سرشت دارد؛زیرا انسان برای زیستن در بهشت آفریده شده،نه گریستن در این سرای خاک و خشت!

عکس های بامزه و خنده دار (59) www.taknaz.ir

من درختي را ديدم كه با سخت جاني ريشه در سنگ و انديشه در فرهنگ فرومي برد، تا زيست شادمانه و حيات جاودانه را تبلور بخشد. من سيماي شهروندان آگاه و انديشگران بي پناه جهان سوم را در آيينه وجود اين درخت يافتم.

عکس های بامزه و خنده دار (59) www.taknaz.ir

 من غازي را ديدم كه در آيينه خيال و گنجينه آمال خود را قويي زيبا و مرغي فريبا مي ديد.بنابراین دریافتم که نیروی تخیل می تواند هم خودشیفتگان را بفریبد و هم استعدادها را بشکوفاند.

 

من كساني را ديدم كه در برابر درهای بسته به جاي عشق و اميد و يافتن كليد، به زمين و زمان برمي آشوبيدند و به درها لگد مي كوبيدند .

 

من بسياري از افراد را ديدم كه بر اين پندار بودند كه بايد انسان هاي خوب را پيدا و آدم هاي بد را رها كرد؛اما من فهميدم كه بايد خوبي هاي انسان ها را پژوهيده و بدي هايشان را ناديده گرفت؛زيرا هيچ كس كامل نيست.

 ادامه دارد...

                          شفیعی مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 13 دی 1392 | 5:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(385)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

 

من دردناك ترين اشك ها را قطراتي نديدم كه از چشم ها جاري مي شوند و صورت را مي پوشانند،بل كه قطرات سرشكي است كه از دل جاري مي شوند و روح را مي پوشانند.

من پيوندها را چون پرندگاني ديدم كه اگر آن ها خيلي محكم بگيرند،مي ميرند و اگر خيلي سست نگه دارند،مي پرند؛ولي اگر آن ها را با دقت و مراقبت نگه دارند،براي هميشه در كنار شان مي مانند.

من احساسات را چون امواج مواج دريا ديدم.از يورش موج نمي توان جلوگيري كرد،اما مي توان بر بهترين آن سوار شد.


من تدين بسياري از دينداران را مبتني بر تعليل ديدم ،نه دليل.انگيزه دينداري بسياري از افراد،تدين پدر و مادر است، نه تحقيق و پژوهش فرد.


من نه شكافتن درياي نيل كه شكفتن تنگناي تحليل را ديدم. اگر رود نيل پارسايان را رهايي بخشيد،نيروي تحليل انديشه را شكوفا مي كند.

ادامه دارد...

                           شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 10 دی 1392 | 7:6 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


دل دیدنی های شهر سرب و سراب(384)

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

من شاعر را كسي ديدم كه از درون سنگ،آسمان را و از آسمان ،درون سنگ را ببيند. 

(با الهام از سخن فريدون مشيري) 

من چيزي را ويرانگرتر از اين نديدم كه انسان دريابد فريب كساني خورده كه باورشان داشته است. 

(با الهام از لئو باسكاليا)  


من بيهوده ديدم جستجوي خود را در دنيايي كه از آن من نيست. 

(با الهام از سخن ايتالو كالوينو) 

من پيوند فكري را مهم تر از پيوند خوني ديدم.   (فريبا وفي)


جملات الهام بخش برای زندگی

من شكستن تخم مرغ را از بيرون ،ممات و از درون آغاز حيات ديدم؛بنابراين دانستم كه بهترين تحول و برترين تامل از درون روي مي دهد. 

ادامه دارد....  

                     شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 8 دی 1392 | 1:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

نایت اسکیننایت اسکین

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(383)


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

 من براي تداوم حيات و استمرار ثبات هيچ چيز را اثربخش تر و توان آفرين تر از تمركز انرژي روي تعدادي محدود از هدف ها نديدم.      (با الهام از سخن نيدو كيوبين) 

من بزرگي انسان ها را نه در منطقه زندگي ،كه در منطق ارزندگي ديدم. 

من بسياري از باورها را براي حقيقت خطرناك تر از دروغ و اسارت بارتر از يوغ ديدم.  

  (با الهام از سخن فردريش نيچه) 

من عشق را چتري باراني ديدم براي دو نفر در زماني كه حتي يك قطره باران هم نمي بارد. 

(با الهام از سخن نادر ابراهيمي) 

من بسياري از انسان ها را از دور محبوب و عزيز ولي از نزديك معيوب و نفرت انگيز ديدم.

     

ادامه دارد..... 

                       شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : جمعه 6 دی 1392 | 3:37 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |