هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1098)

 

«دید عالی» یا «تهدید خالی»؟! 

 

در رویاروییِ «من» با «دشمن»،

آن چه «کار را بیش» و «ابتکار را پیش» می بَرَد،

«دیدِ عالی» است، نه «تهدیدِ خالی».

آن که با «دیده خرد» هر «پدیده نیک و بد» را می نگرد؛

با «شکیبایی» هر «فریبایی» را ارزیابی می کند؛

بنابراین نه «دلبسته تایید» است و نه «درهم شکسته تهدید».

او از هر «تفسیر»،«سیر» است 

و در برابر هر «شمشیر»، «شیر».

«دبیر» ،«تدبیر را می شناسد»،

ولی «وزیر» از «تزویر می هراسد».

زیرا پشتوانه «وزیر،میز» است و «یارانه دبیر،تمییز»! 

پس دشمن را با «نبوغِ عقل» و «فروغِ نقل» باید شناخت، 

نخست بدون بهره مندی از «سلاحِ هیاهو»، با «مصباحِ گفت وگو» ،

او را از «مُشتِ ستیز» به «پُشتِ میز» باید فراخواند.

اگر او به جای «تفاهُم» به «تهاجُم» «پرداخت»،

و بر طبلِ «زورگویی» و «ستیزه جویی» «نواخت»،

آن گاه با «نهایتِ قُدرت» و با «حمایتِ ملّت»،

با «صلابت و آمادگی» از «عزّت و آزادگی» خویش باید دفاع کرد!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------   

دید: بینش،درک و فهم

دبیر: نویسنده،استاد

یارانه: توانمندی،قدرت،یاری و کمک

تمییز: قدرت شناخت و تشخیص و بازشناسی ،جداکردن،فرق گذاشتن

 مصباح: چراغ

صلابت: استواری، درشتی، سختی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 30 آبان 1397 | 4:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1097)

 

«ستایش» و «نیایش»! *

 

خدایا!

به ما توفیق بده:

«تلاش در شکست» و «صبر در بن بست»،

 «جهاد بی ساز و برگ» و «اجتهاد تا لحظه مرگ»،

«پویشِ راه،بی همراه» و «بخششِ گناه،بی گُواه»؛

«کارِ بی پاداش» و «ابتکارِ بی شاباش»؛

«فداکاری در سکوت» و «پایداری در برابر طاغوت»؛

«دینِ بی دنیا» و «دعای بی ادّعا»؛

«خوبی بی نمود» و «جهدِ بی جمود»؛

«عظمتِ بی نام» و «عزّتِ بی فرنام»؛ 

«خدمتِ بی نان» و «رحمتِ بی کران»؛

«ایمانِ بی ریا» و «وجدانِ نامیرا»؛

«گُستاخی بی خامی» و «سنگلاخی پیشگامی»؛

«مناعتِ بی غرور» و «قناعتِ بی قصور»؛

«عشقِ بی هوس» و «آزادیِ بی محبس»؛ 

و چون «شمع» در میان «جمع»

«تنهایی در انبوه» و «شکوفایی در شکوه».

خدایا!ما «بنده» ایم و «شرمنده».

از ما «خطا» خیزد و از تو،«عطا».

همه آن چه را که «گفتیم» و آن چه  را که «نهفتیم»،

نه در «سازه طاقت» و «اندازه لیاقتِ» ما،

که در شَانِ «قاموسِ رحمت» و «اقیانوسِ مغفرتِ» توست،

در این جا ما را «هدایت» و در آن جا به ما «عنایت» فرما!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

*- الهام از یکی از مناجات های زنده یاد دکتر علی شریعتی

اجتهاد: جهدکردن، کوشش کردن،کوشیدن

شاباش: شادباش ،خوش باش،پولی که در مجلس جشن به نوازنده و بازیگر می دهند(کلمه تحسین)

جمود: بسته شدن یخ بستن آب،خشکی و افسردگی

سنگلاخ: سنگستان،زمین پر از سنگ و سنگریزه،(پیشگامان ناگزیر باید باید راه های سنگلاخ نرفته با بگشایند و هموار کنند)

 قاموس: دریا،میان دریا،دریای عظیم

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 | 4:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1096)

 

«چشمِ اوج» و «خشمِ موج» 

 

زندگی چونان «دریای موّاجِ جوشان» پر از «بلوای امواجِ خروشان» است.

«جوانِ جویا» و «انسانِ پویا»،

هماره از «چشمِ اوج» بر «خشمِ موج» می نگرد.

نه بر «اوج می ترسد» و نه از «موج می هراسد»!

او می داند «رازِ بهروزی» و «رمزِ پیروزی»، 

پیکار با «فوجِ خواری ها» و «موجِ دُشخواری ها» است.

«علاجِ شوربختی ها» در پیکار با «امواجِ سختی ها» است.  

امواجِ سختی ها گاه انسان را  از «آفاقِ والا» فرومی کشد 

و به «اعماقِ دریا» می برد.

امّا «اراده های استوار» و «آزاده های هوشیار» می دانند

که «آیشِ ابتکار» در «آمایشِ پیکار» است.

آنان که با «شنا»،«آشنا» هستند، می دانند،

شناکردن در جهتِ مخالفِ «جریانِ آب» و «هیجانِ شتاب»، هنر است.

و گر نه آن «آبزیانِ سوده» و «ماهیانِ آسوده» که بر سطح آب روان اند،

«راهیانِ افسُرده» و «ماهیانِ مُرده» اند!

 «قاموسِ رام،رامش» می بخشد و «اقیانوسِ آرام،آرامش»،

امّا این «دریای مُتلاطِم» با «امواج مُهاجِم» است،

که می تواند از یک «بینوای ناتوان»،یک «ناخدای قهرمان» بسازد!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

دُشخواری: دُشواری،سختی،مشکل

آفاق: کرانه های آسمان،جمع افق

والا: بالا، بلند، بلندمرتبه

آیش: باروری

آمایش:  آمادگی

سوده: ساییده شده،نرم شده،لِه شده

 قاموس: دریا، میانه دریا ،دریای عظیم

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 28 آبان 1397 | 4:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1095)

 

«وهمِ سفیه» یا «فهم فقیه»؟! 

 

آن چه «دین را تلاشی» و «آیین را متلاشی» می کند،

نه «لرزشِ کمرِ دخترِ نونهال»،که «قلمِ قاضیِ کهنسال» است. 

اینان که در جامعه خود را «ارباب» و «مالکُ الرّقاب» می پندارند،

و سال هاست که «شیره عشیره را دوشیدند»،

آیا «سیره عسیره را نیز نیوشیدند؟»

نه «خارها،خوار»اند و نه «مدارها،دار»!

آن گاه که «وهمِ سفیه» به جای «فهم فقیه» می نشیند،

«تحجُّر» جای «تدبُّر» را می گیرد

و واپسگرایی،«سیمای اسلام را می خراشد» و «بنای نظام را فرومی پاشد»!

فردا که «پابرهنگان کوخ ها برآشوبند» و «ارکان کاخ ها را درهم کوبند»،

آنان که باید پاسخگو باشند،«فقیهان مسئول» اند،نه «سفیهان معلول»!

صدای خش خشِ«برگ های ریزریز» از «جفای پاییز»،

«بی افاده» و با «زبان ساده» می گویند،

که «خشکیدنِ درخت» در این «فصلِ سخت»،

از کدام «ریشه،آب»می خورد و از کدام «اندیشه،سراب»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------

وهم: خیال، تصور، گمان، پندار

سفیه: نادان،بی خرد،بی حلم، بدخو

تلاشی: ازهم پاشیده شدن،پراکنده شدن اجزای چیزی،اضمحلال،نیست و نابودشدن 

مالک الرّقاب: مهتر و سَروَر

عشیره: قبیله،طایفه

سیره: رفتار، روش، سنّت، سیرت، هنجار

عسیر(عسیره): دشوار،سخت،مشکل

 بی افاده: بدون خودنمایی و تکبر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 27 آبان 1397 | 6:15 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1094

 

«ماندگاری ایمان» و «استواری بُنیان»

 

 «ساخت هر پدیده» و «شناخت هر عقیده»،

به «بانی شفیق» و «مبانی دقیق» نیاز دارد.

وقتی شناخت ،«عمیق» و از روی «تحقیق» نباشد،

گاه تو را در «سیمای ماه» می بینند و گاه در «ژرفای چاه»!

بسیاری از «خلافات» و «اختلافات»،

در میان «ابنای بشر» در تحلیل «خیر و شر»، 

ریشه در «مبانی شناخت» و «پریشانی پرداخت» دارد.

بیاییم «ساخت اندیشه» را از «شناخت ریشه» بیاغازیم.

نمی توان «عمادِ مدار» را بر «بُنیادِ پندار» بنا کرد.

«ماندگاری ایمان» بر «استواری بُنیان» است.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

شفیق: مهربان،دلسوز

خلاف: ناسازگاری،مخالفت،ضد موافقت 

ابنا: فرزندان،پسران

پرداختن: جلادادن و آراستن،ساختن،مرتب کردن،انجام دادن 

عماد: تکیه گاه،ستون،پایه

مدار: جای دورزدن،جایی که چیزی دور می زند

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 26 آبان 1397 | 4:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1093)

 

«آبِ بقا» و «سرابِ فنا»!

 

چون از «دوران اَلَستی» پای به «جهان هستی» می گذاشتیم،

ما «گریان» بودیم و همه،«خندان».

بیاییم «به گونه ای شایسته» و «نمونه ای بایسته» زیست کنیم،

که «به گاهِ رحیل» در «پگاهِ گُسیل»،

ما «خندان» باشیم و همه ،«گریان».

همه ما «دَمی می آییم» و «بازدَمی می آساییم».

ما «رسالتی بزُرگ بر دوش» داریم و «دلالتی ستُرگ در گوش».

خوشا انسانی که «دلالت را به قَوام» و «رسالت را به انجام» برساند!

این «بازه زمانی» در برابر عمرِ «سازه جهانی»، 

«لحظه ای زودگذر» و «لمحه ای مختصر» است.  

اینجا «سرابِ فنا» است و آنجا «آبِ بقا»!

اینجا «دقایقی عجولانه می شتابیم» و آنجا «حقایقی جاودانه می یابیم»!

بیاییم این «دم را قیمت» و «بازدم را غنیمت» بدانیم!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

رحیل: کوچ کردن،کوچ،کوچیدن

گُسیل: روانه کردن، فرستادن کسی به جایی

پگاه: زود،سر وقت،صبح زود،سحر

دلالت: راهنمایی،راهنمایی به راه راست

قَوام: هدل،اعتدال،راستی،استواری و پایداری،مایه زیست

لمحه: یک بارنگریستن، به شتاب به چیزی نگاه کردن،چشم به هم زدن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 25 آبان 1397 | 4:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1092)

 

«فراموشی» و «خواب خرگوشی»!

 

من «گرگی هار» را «بی مهار» دیدم،

که با «لباسِ میش» بدون «هراس و تشویش»

از «محلّه اَمشاسپَندان» وارد «گلّه گوسپندان» شد.

آمدنِ گرگ را نه «چوپانِ غافل» فهمید و نه «سگِ کاهل»!

ولی برخی «برّه های هشیار» از فراز «درّه های کوهسار»،

گرگِ مکّار را «شناختند»،ولی روحیّه خود را «نباختند»!

برّه های «روشنگر» و «پرده در»، 

هر چه کوشیدند «چوپانِ ناآگاه» و «سگِ دُژآگاه» را 

از «فراموشی» و «خواب خرگوشی» بیدار کنند،

نه «دادشان» اثر کرد و نه «فریادشان».

تا این که گرگِ «حاسِب» در لحظه ای «مُناسِب»،

بر «گلّه مَهجوم»،«هُجوم» آورد

و «گلّه بی سردار» را «تار و مار» 

و خوابِ «چوپانِ خُفته» را «آشُفته» کرد!

این است «سرشتِ خودکامگانِ دون» و «سرنوشت شهروندانِ زبون»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

 هار: درنده و گزنده،مبتلا به بیماری هاری

اَمشاسپند: فرشته،ملک،ملائکه

دُژآگاه: بداندیش،بددل،بدخو،تندخو،نادان و بی تربیت

حاسِب: شمارنده،حسابگر،شمارگننده

مَهجوم: مورد هجوم قرار گرفته،خیمه ای که طناب های آن گسسته و دیرک های آن به روی هم افتاده باشند

تار و مار: پریشان و پراکنده،از هم پاشیده،زیر و زبر شده،نیست و نابود

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 24 آبان 1397 | 6:15 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1091)

 

«ریش های بی ریشه»و«مغزهای بی اندیشه»! 

 

آن جا که «قلمدارها را، دار می زنند»،

«قلمه زارها،زار می زنند». 

«خودکامگانِ دون» و «فرمانروایانِ زبون»،

دستانِ «اصحابِ قلم» را «قلم» می کنند ،

ولی «اندیشمندانِ مُنتقِد» و «خردپیشگان مُتعهِّد»

تا «پای دار»،«پایدار» می مانند! 

جامعه ای که از «صمیمِ ریشه»،«حریمِ اندیشه» را «پاس ندارد»

و «اَصحابِ اندیشه» و «اَحبابِ خردپیشه» را «سپاس نگزارد»،

ناگزیر باید «قربانی تن» و «ویرانی وطن» را بپذیرد.

آن گاه که «مامِ میهن» و «زمامِ وطن»،

به دست «ریش های بی ریشه» و «مغزهای بی اندیشه» افتد،

از آن پس نه «رویی از رستگاری برای هموندان» است

و نه «بویی از بزرگواری برای شهروندان»! 

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

قلمه: قلم مانند،شاخه درخت که آن را به شکل قلم بُریده، در زمین فرومی کنند تا ریشه کند و سبز شود 

صمیم: از روی میل و رغبت و شوق

مام: مادر

زمام: مهار،عنان،افسار

هموند: عضو

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 23 آبان 1397 | 7:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1089

 

 «شیوایی دهان» و «گویایی زبان» 

 

از «فضای ذِهن» تا «تنگنای دَهَن»،

یک «نُقطه نمادین» و یک «نُکته بنیادین» فاصله هست.

بنابراین تا «ذهن، شکوفا» نشود،نباید «دهن ،گویا» گردد.

«سخنِ جاودانه» از «دهنِ بی پشتوانه» برنمی آید.

سخن، «رایحه ای روح انگیز» و «عطری دلاویز» است، 

که از «گلزارِ تفکُّر» در «بهارِ تدبُّر» می تراوَد

و در «غربالِ ذهنِ شکوفا بیخته» و از «استدلالِ دهنِ گویا برانگیخته»می شود. 

بیاییم هر سخن را نخست در «ترازوی خرد»و در این «آژوی مُخلَّد» بسنجیم

و سپس «شیوایی دهان» و «گویایی زبان» را با آن بیاراییم.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

 بیختن: غربال کردن،سنجیدن

آژو: همّت و غیرت،کوشش،(واژه اوستایی)

مُخلَّد: جاویدان،پاینده

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 21 آبان 1397 | 5:50 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1088)

 

«قناعت» و «سعادت» 

 

خوشبختی،احساسِ «کفایت به داشته ها» است،نه «رضایت به انباشته ها».

«داشته های بسیار» و «انباشته های تلنبار»،

برای هیچ «بشر»،«چه خیر و چه شر»،

«بی نهایت» و بی نیاز از «شکایت» نیست.

هر کس هر چه «دارد»،«می انبارد»

و باز «دستِ طلب» و «پای تَعَب» دراز می کند

و باز بیشتر «می خواهد»،هر چند از عزّت و آبرو «بکاهد»!

دنیا چون «آبِ شور» است و «سرابِ سرور» . 

انسان هر چه بیشتر «بنوشد» و در کسب آن «بکوشد»،

باز «تِشنه تر» و برای جگر،«دِشنه تر» می شود!

بنابراین انسان برای «تحمُّلِ سختی» و «احساسِ خوشبختی» در زندگی

گزیری ندارد جز این که ضمنِ «تلاش» برای کسبِ «معاش»،

به هر چه دارد «قناعت» کند، تا احساسِ «سعادت» کند!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------

کفایت: بس کردن، بس بودن، کافی بودن

تلنبار: هر چیز زیاد که روی هم ریخته و انبار شود

تَعَب: رنج،سختی،ماندگی،خستگی،ضدّ راحت

دِشنه: خنجر،کارد تیز و برنده و نوک تیز

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 20 آبان 1397 | 4:48 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1087)

 

«شخص» یا «شاخص»؟!

 

«بهترین عیار» و «برترین معیار»،

برای «ساختِ بینش» و «شناختِ آفرینش»،

«شاخصِ دقیق» است،نه «شخصِ وثیق»!

هیچ «انسان» نمی تواند «میزان» باشد،

هر چند «ترسا» و «پارسا» باشد. 

زیرا هیچ «انسان» از بین «شهروندان»، 

به طور «مطلق»،«برحق» نیست؛

بنابراین نمی توان «تفکُّر را تدفین» و «تحجُّر را جایگزین» کرد.

هر انسان «سهمی ویژه» از «فهمی آویژه» دارد، 

بنابراین برای تشخیصِ «راهِ هدف» از «چاهِ تلف»،

باید با «نورِ خرد»،«دَیجورِ رصد» را روشن کند

و بدون «تلقینِ شخص» به «تبیینِ شاخص» پردازد.

«رمزِ پیروزی» و «رازِ زراندوزیِ» بسیاری از خداوندانِ زور و زر و تزویر،

«پیروی کورکورانه» و «رهروی عامیانه» 

«توده عوام» از «ستوده حُکّام» است.

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------- 

شاخص: نمودار،ماخذ،پایه،راهنما،وسیله سنجش

وثیق: محکم، استوار ،مورد اطمینان و وثوق

میزان: ترازو،اندازه،وسیله سنجش

ترسا: ترسنده،بیم دارنده،راهب

تدفین: دفن کردن،به خاک سپردن

تحجُّر: سنگ شدن،سفت شدن،سخت شدن مانند سنگ

آویژه: ویژه،خاص،خالص

 تلف: هلاک شدن،نیست شدن،تباه شدن

 دَیجور: تاریکی،تیرگی

رَصَد: طریق، راه

تبیین:  بیان کردن،آشکارساختن،توضیح و تفسیر

ستوده: پسندیده،ستایش شده

حُکّام: حاکمان،فرمانروایان،جمع حاکم

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 19 آبان 1397 | 6:28 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1086 )

 

«بودها» یا «نمودها»؟! 

 

 چه زیباست که انسان در «چشمِ مردُم» با «خشم و توهُّم»، 

«بسی فور» و «بسیار منفور» باشد،

به خاطر آن چه که «هست» گر چه با «شکست». 

...و چه زشت است که در «نگاهِ نگران» و حتّی با «اشتباهِ دیگران»،

«بسی خوب» و «بسیار محبوب» باشد،

به خاطر آن چه که «نیست» و آن گونه که «نزیست»!

هر انسان «بَطنی» دارد و «باطِنی»

و «ظَهری» دارد و «ظاهِری».

باطن را «خدا» می بیند و ظاهر را «خلقِ خدا». 

خدا ،«بودها» را می بیند و خلق،«نمودها» را.

انسان اگر «پارسا» باشد و او را «پریسا» پندارند،

بِه که «پریسا» باشد و او را «پارسا» انگارند.

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------

فور: بور، رنگ سرخ کم رنگ 

بَطن: شکم،میانه چیزی

ظَهر: پشت،مقابلِ بطن،مقابلِ رو

پارسا: پرهیزگار،پاکئدامن،زاهد

پریسا: افسونگر 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 18 آبان 1397 | 6:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1084)

 

 «ناره نور» و «مناره شعور» 

 

در «جوامعِ پویا» یکی از بدترین «فجایعِ جانگِزا»،

این است که «صدا و سیما»،در «انزوا» باشد. 

این کُرسی نه «خاطِب» دارد و نه «مُخاطب».

با «شکستنِ دیش ها» و «بستنِ دگراندیش ها»،

نمی توان «گوشِ مُفت» و «حلقه به گوشِ هنگُفت» به دست آورد!

امروزه مردم نه تنها «شور»،که «شعور» هم دارند!

بنابراین نمی توان آنان را با «شعر، فریب» داد و با «شعار،نهیب»!

این «مَنبر» می تواند «مُعَنبَر» باشد،

به شرطی که «ندای ناس»از آن شنیده شود،نه «فرمانِ فرناس».

این تریبون که باید «هم گویا» و «هم شنوا» باشد،

بدون هیچ «فَرنود»،تنها «رهنمود» می دهد.

او نه «چشمی برای دیدنِ حقایق» دارد و نه «گوشی برای شنیدنِ سلایق».

صدا و سیما باید «مِلّی» باشد،نه «حِلّی». 

این کانون باید «اُلگوی گُفتاوَرد» باشد،نه «سخنگوی یک فرد»!

آن گاه که «افیونِ ملّت» و «تریبون قدرت» شود،

از آن پس دیگر «صدا و سیمای میلی» است و «بلای ویلی».

در این صورت نه «اراده مردُم»،که «قلّاده توهُّم» است،

که بر آن «فرمان می راند» و «سُکّان می گرداند».

این «جعبه جادو» است،که با «شعار و هیاهو»،

«سبزکیشان را می فریبد» و «دگراندیشان را برنمی شکیبد».

اگر این تریبون «صدای مردُم» و «سیمای تفاهُم» باشد،

«پیامش بر دل ها می نشیند» و «کلامش محفل ها می آفریند».

 در این تریبون هر «صدایی باید شنیده» و هر «سیمایی باید دیده» شود.

صدا و سیما باید «ناره نور» باشد و «مناره شعور»،

نه در «حصارِ انحصار» و «انکارِ ابتکار».

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------------- 

ناره: زبانه ترازو یا قپان

خاطب: سخنران،خطبه خوان

نهیب: ترس، بیم، هراس ،تشر

مُعَنبر: عنبرین، عبیرآلوده،خوشبو

فَرناس: غافل،نادان،خواب آلود

فرنود: دلیل، برهان ،حجت

حِلّه: محلّه،کوی،(حِلّی: محلّی،زبان بخشی از مردم،نه همه)

گُفتاوَرد: مناظره،گفتگو

افیون: تریاک، شیره خشخاش

ویل: فرارسیدن شر و بدی، هلاک، مصیبت،سختی

قلّاده: گردن بند،آنچه به گردن آویزند،افسار

توهُّم: گمان بردن،خیال و گمان کردن

سُکّان: دنباله کشتی،آلتی در دنباله کشتی برای حرکت دادن کشتی از سمتی به سمتی دیگر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 7 آبان 1397 | 6:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

  

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1083)

 

«جامِ زمان» و «پیامِ زمین»!

 

هر «انسان»،«چه پیر و چه جوان»

و هر «کودک» هر چند «کوچک»،

برای ورق زدنِ «برگ های هدرشده» و «گلبرگ های پَرپَرشده» دفترِ عمر،

نه «تاب»،که بسی «شتاب» دارد.

او «زمانِ حالِ رونده را تلف»می کند و «دورانِ وصالِ آینده را هدف»می پندارد.

گویی «عروسِ هدف» و «وِنوسِ شعف»،

تنها در واپسین «صفحه هستی» از این «صحیفه اَلَستی»، 

«خفته» و «نهفته» است.

غافل از این که «روزهای زندگی» چون «رودهای ارزندگی» 

«نگران» و «شتابان» می گذرد. 

هر قطره از «جامِ زمان را باید نوشید»

و هر واژه از «پیامِ زمین را باید نیوشید».

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------- 

تاب: طاقت،توانایی،قرار و آرام

وِنوس: ربُّ النّوع عشق و جمال در نزد رومی ها و یونانی های قدیم

 شَعَف: خوشحالی، شادمانی،خوشدلی

صحیفه: نامه ،ورق کتاب، کتاب کوچک، روزنامه

اَلَست: روز ازل و زمان بی آغاز

نیوشیدن: گوش دادن،شنیدن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 6 آبان 1397 | 7:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1082)

 

«آمونِ مقدّس» یا «قانونِ دادرس»؟ 

 

من مردمي را ديدم «سکون گریز» و «قانون ستیز»،

كه تنها آن گاه «عُیون» و «قانون» را

با «اعتقاد» به «یاد» می آورند،

که با هم «درمی آویزند» و «می ستیزند»!

 در نگاه آنان ،قانون «خیزی برای کمین» است،نه «دستاویزی برای تمکین»!

قانون تا آن جا «شنُفته» و «پذیرُفته» می شود،

که تنها «سودِ من» را تامین کند،نه «سودای دُشمن» را .

قانون در نگاه اینان،«زار» است و «ابزار».

جامعه آن گاه می تواند از «عادت» بگذرد و به «سعادت» برسد، 

که «برترین عیار» و «بهترین معیار»،

 برای همه «فرادستان» و «فرودستان»،

نه «آمونِ مقدّس»،که «قانونِ دادرس» باشد.

 

#شفیعی_مطهر

 -------------------------------------------

آمون: ربّ النّوع خورشید در نزد مصریان قدیم

عُیون: جمع عین،شغل های بزرگ،کارهای بزرگ

آویز: جنگ،پیکار،نبرد،درآویختن با دشمن 

کمین: پنهان شدن به قصد دشمن یا صید و ناگاه به درآمدن،جای پنهان شدن

تمکین: قبول کردن و پذیرفتن ،فرمان کسی را پذیرفتن

سودا: معامله، داد و ستد،خرید و فروش،خیال و آرزو

زار: بد و خراب، نابسامان،شوریده و درهم

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 5 آبان 1397 | 5:59 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1081)

 

«صدای شنیدنی» و «خطای بخشیدنی»!

 

من نه تنها «افرادِ حَسود»،که حتّی «اشخاصِ عَنود» را 

برای خود نه «ناقلِ حرام»،که «قابلِ احترام» دیدم.

زيرا آنان نه از «بیمِ جَلب»،که از «صميمِ قَلب»، 

بر اين «انگار» و «پندار» هستند، 

كه من از آنان «بسی برتر» و «بسیار بهتر» هستم!!

برای هر انسان، «نفرت و نفرینِ حسدورز»،«بهترین اندرز» است.

زیرا اینان چون «مگس» و «کرکس»، 

بر روی «باشه های عَفِنِ عیوب» و «لاشه های مُتعفِّنِ معیوب»می نشینند

و گویی از «غیب»،محلِّ «عیب» را به انسان «می نمایانند»

و او را برای «دفعِ درد» و «رفعِ نبرد» «یاری می رسانند».

بیاییم با هر گونه «اعتقاد»،«نقد و انتقاد» را بپذیریم،

گر چه با «شگردِ دشمن» و «گُفتاوَردِ اهریمن» باشد. 

دُشمن گر چه «رَیب ها را از پُشت می افزاید»

و «عَیب ها را دُرُشت می نماید»،

ولی کسی که «پیشه صلاح» و «اندیشه اصلاح» دارد،

از دشمن نیز به جای «ترس»،«درس» می گیرد!

«دُشمن» اگر واقعاً «دُشِ من» هم باشد،

«صدای او شنیدنی» و «خطای او بخشیدنی» است!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------

عَنود:ستیزه کار،ستیزنده

ناقل: نقل کننده، جابه جا کننده

حرام: ناروا،گناه،ضدّ حلال

باشه: قوش،پرنده ای شکاری و زردچشم و کوچک تر از باز

عَفِن: گندیده،بدبو

 گُفتاوَرد: مناظره،گفتگو 

رَیب: شک،گمان،تهمت

دُش: ضد،بد و زشت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 4 آبان 1397 | 6:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1080)

 

بستنِ «چشمه نور» با «کرشمه کور»

 

خودکامه ای که هر گونه «سور» را «سانسور»

و «حُقوقِ مردُم» را با «عُقوقِ تهاجُم» پاسخ می دهد،

او «جاه را می طلبد» و «وجاهت را می شکند»! 

ولی افرادی که «سور را تدلیس» و «سانسور را تقدیس» می کنند،

«فاقِد فهم» اند و «مقلِّدِ وَهم».

کسی که «سانسور را می ستاید»،در حقیقت از انسان، «شعور را می زداید».

آن که خود را «لایقِ دانستن» و «شایقِ توانستن» نمی داند،

برای خویش،«فهم را حرام» و «وَهم را مرام» می پندارد!

کسی که «زلالِ فهمیدن را می نوشد» و برای «کمال اندیشیدن می کوشد»،

«شایسته آیش» است و «بایسته ستایش».

ولی فردی که «فهمیدن را جُرم» و «اندیشیدن را گُرم» می انگارد،

«انسانیّتِ خود را انکار» و «به حیوانیّتِ خویش اقرار» می کند.

زیرا تنها «رازِ برتری» و «امتیاز سروَری» انسان بر حیوان،

«ژرف فهمیدن» و «شگرف اندیشیدن» است.

بستنِ «چشمه نور» با «کرشمه کور»،

«دامی پلید» و «اقدامی عَنید» است،

ولی «ستودنِ این کار» و «پالودنِ این انکار»،

«عملی پوسانه» و «اَمَلی چاپلوسانه» است.

مردمی که «دیروز از تزویر حقارت رَستند»،

«امروز زنجیر اسارت را می پرستند»!

در اینجا «دشوارترین کار» و در عین حال «ماندگارترین ابتکار»،

«تنویرِ افکار» و «تغییرِ رفتار» است!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------------

کرشمه: ناز،غمزه،اشاره با چشم و ابرو

سور: مهمانی،بزم ،جشن، جشن عروسی

عُقوق: نافرمانی

وجاهت: زیبایی، عزت،وجیه شدن

تدلیس: عوام فریبی

تقدیس: به پاکی ستودن،پاک و منزه کردن

شایق: علاقه مند،راغب،مشتاق

مرام: مقصود ،آرمان،هدف،مراد

آیش: بارورشدن،میوه دادن

گُرم: اندوه، غم ،دلتنگی

 عَنید: ستیزه کننده، ناسازگار، مخالف حق

پوسانه: چاپلوسی ،چرب زبانی برای فریب

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 3 آبان 1397 | 6:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 


 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1079)

 

«بانی بیداد» و «قربانی استبداد»! 

 

من مردمی را دیدم «بی رگ» و «بی رنگ»،

با «هویّت هایی پیچیده» و «شخصیّت هایی فروپاشیده» .

نه «اصيل» اند و نه «اصولي»؛ 

نه در «خاك، ريشه اي» دارند و نه در «افلاك، انديشه اي»؛

چون خاشاكي به روي «آب» و هوايي درون «حُباب»؛

نه «بندي با اَخلاف» دارند و نه «پیوندي با اَسلاف»؛

حلقه اي جداشده از «مامِ زنجير» و مانده در «دامِ تقدير»؛

گاه چون «خسي اسيرِ موج» اند و گاه چون «کرکسي اجیرِ اوج»؛

نه بر «موج ،اختياري» دارند و نه بر «اوج،افتخاري».

 این مردم خود «بانی بیداد»اند و «قربانی استبداد»!

برای اینان تنها «راهِ رهایی» و «پگاهِ شکوفایی»،

بازگشت به «سلامتِ عقلانی» و «کرامتِ انسانی» است.

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------------

بانی: بناکننده،سازنده،بنیانگذار،موسس

اخلاف: جانشینان،بازماندگان،جمع خلف

اسلاف: گذشتگان،پیشینیان،جمع سلف

مام: مادر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 2 آبان 1397 | 4:55 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1078)

 

«فهمی از حقیقت» و «سهمی از واقعیّت»

 

یکی از «نشان های برجسته»برای «انسان های وارسته»، 

در «عرصه گفتگو» و «عرضه آرزو»،

این است که هیچ گاه «یقین» ندارند و «تلقین» نمی کنند ،

که تنها آنان «بر حق» و دیگران،«احمق»اند.

بلکه می دانند همه «نظرها» و «باورها»،

«فهمی از حقیقت» و «سهمی از واقعیّت» را دارند.

هیچ انسانی به طورِ «مُطلق»،«برحق» نیست،

بلکه همه «پندارها،نِسبی» و «رفتارها،حِسبی» هستند.

بپذیریم که در جامعه خود و در بین «هموندان»و «شهروندان»،

هیچ کس مطلقاً «خوب یا بد» و «صفر یا صد» نیست.

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

تلقین: فهماندن و یاددادن کلامی به کسی،کسی را وادارکردن به گفتن کلامی

حِسبی: به امید اجر و پاداش از خداوند

 هموند: عضو

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 1 آبان 1397 | 4:46 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |