هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1363

«تاکتیک فرهنگ» یا «شلّیک تفنگ»؟!

هر «سفیر» در هر «سفر»، 

چون هر «روندۀ پویا» و «کاوندۀ جویا»،

ناگزیر است هر «زمان» و در هر «مکان»،

با «سلاحِ تدبیر»،به «اصلاحِ مسیر» پردازد.

اصلاحات،نه «روندی زمانی»،که «فرایندی جاودانی» است.

«بستن راه اصلاح»،«درهم شکستن فرگاه فلاح» است.

«ایجادِ انسداد» در «مهادِ سداد»،

در هر «جامعه»،«فاجعه» است.

مردم آن گاه که احساس کنند «نهالِ اصلاح» با «استدلال و صلاح» 

و با «روش رام و آرام» و «کُنش گام به گام» به ثمر نمی نشیند،

ناگزیر جز «انتخابی بنیادین» یعنی «انقلابی خونین» پیش روی خویش نمی یابند.

خودروی که با انحراف از «راهِ هدف» به سوی «چاهِ تلف» می شتابد، 

قطعاً از «دارِ بهبودی» به «درّۀ نابودی» می افتد.

برای او تنها راهِ «نجات از تدمیر»،«اصلاحِ مسیر» است.

وااسفا اگر «خردمندان» و «ورجاوندان»،

راهی را که می توانند با «تاکتیک فرهنگ بپیمایند»،

با «شلّیک تفنگ بگشایند»!
 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------- 

سفیر:فرستاده،سفرکننده

کاونده: جستجوکننده،کنجکاو

فَلاح: رستگاری،پیروزی،نجات،صلاح حال

مهاد: بساط، بستر، گهواره، زمین پست

سداد: راست و درست بودن،راستی و درستی،استقامت

تدمیر: هلاک کردن،نابودی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 | 6:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1362

«اِخلاص»،تنها «راهِ خلاص»!

«افرادِ سَیّاس» ، «استادِ اختلاس»اند،

با دست هایی که با «شیبِ توهُّم» در «جیبِ مردُم» می کنند،

هرگز «تمیز» و «بدون دستاویز» بیرون نمی آورند.

این «دستانِ کثیف» با هیچ «دستانِ سخیف» ،

«پاکیزه» و «استریلیزه» نمی شود.

با این دست ها نه «دعا»،که تنها «ادّعا» می توان کرد.

دستان گناه نه به دردِ «قوتِ حلال» می خورد و نه «قنوتِ ذوالجلال». 

سرانجام همه «سرمست های خیالی» با «دست های خالی»،

«راهیِ گور» و «تباهیِ قبور» می شوند.

تنها «راهِ خلاص»،«اخلاص» است.

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

سَیّاس: سیاستمدار حیله گر

دستان اول: جمع دست

دستان دوم: مکر،حیله،تزویر

استریلیزه: عاری از میکرب،چیزی که با وسایل علمی میکرب هایش را کشته باشند،

قوت(بر وزن توت): روزی، خوراک، خوردنی،طعام

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 29 مهر 1398 | 5:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

شعار یا شعور؟ 

(جُستاری کوتاه به بهانۀ اربعین حسینی)

#شفیعی_مطهر

 

 

یکی از ویژگی های جوامع توسعه نیافته تکیه بر "تحریک احساسات " به جای "برانگیختن عقلانیّت" یا  "قشری نگری" به جای "ژرف نگری" و خالی شدن شعارها از شعور ، فهم ، اندیشه ، تفکّر و تدبّر است . 

پیامِ محوری حماسۀ کربلا و انقلاب عاشورا دفاع از عزّت ، شرافت ، حُرّیّت و کرامت انسان بود . اما قشری نگری و تکیه بر عواطف و احساسات از حماسۀ افتخارآمیز عاشورا  فاجعه ای تاسُّف انگیز آفرید که گویی عمده دعوا سر آب و تشنگی بوده است !!

استاد مطهری این چالش تاسف آور تاریخی را "تبدیلِ حرکت به بنیاد " می نامد . ایشان می گوید :

"...گاهی یک جریان موج خیز و حرکت زای اجتماعی روح خود را از دست می دهد و از آن جز یک سلسله آداب و تشریفات بی اثر باقی نمی ماند . 

امیرالمومنین (ع) فرمود :

 اسلام به دست اموی ها مانند ظرفی كه وارونه شود و محتوایش بیرون بریزد و جز خود ظرف باقی نماند، وارونه می شود و از محتوای خود خالی می شود :

"یکفا الاسلام کما یکفا الاناء " 

و ما با شما همراهی کرده نام این پدیده اجتماعی را "تبدیل حرکت به بنیاد " می نهیم .

با ذکر یک مثال توضیح می دهم :

عزاداری سُنّتی امروز امام حسین علیه السّلام تبدیل حرکت به بنیاد است . این عزاداری که به حق درباره اش گفته شده :

 "من بکی او ابکی او تباکی وجبت له الجنّه " که حتی برای تباکی (خود را شبیه گریه کن ساختن) هم ارزش فراوان قائل شده ، در اصل  فلسفه اش تهییج احساسات علیه یزیدها و ابن زیادها و به سود حسین ها و حسینی ها بوده است . در شرایطی که  حسین به صورت یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معین و نفی کننده راه و روش موجود معین دیگری است ، یک قطره اشک برایش ریختن واقعا نوعی سربازی است . در شرایط خشن یزیدی  در حزب حسینی ها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی از خود گذشتگی است . 

اینجا است که عزاداری حسین بن علی (ع) یک حرکت است ، یک موج است،  یک مبارزۀ اجتماعی است . امّا تدریجاً روح و فلسفه این دستور فراموش می شود و محتوای این ظرف بیرون می ریزد و مسئله شکل یک عادت به خود می گیرد که مردمی دور هم جمع بشوند و به مراسم عزاداری مشغول شوند،  بدون این که نمایانگر یک جهت گیری خاص اجتماعی باشد و بدون آن که از نظر اجتماعی عمل معنی داری به شمار رود ، فقط برای کسب ثواب (که البته دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود )، مراسمی مجرد از وظایف اجتماعی و بی رابطه با حسین های زمان و بی رابطه با یزید ها و عبیدالله های زمان بپا دارند . اینجاست که حرکت تبدیل به بنیاد، یعنی عادت شده و محتوای ظرف بیرون ریخته و ظزف خالی باقی مانده است . 

در چنین مراسمی است که اگر شخص یزید بن معاویه هم سر از گور به در آورد، حاضر است که شرکت کند ، بلکه بزرگ ترین مراسم را بپا دارد . در چنین مراسم است که نه تنها "تباکی " اثر ندارد ، اگر یک من اشک هم نثار کنیم، به جایی بر نمی خورد !!!   

 (نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر-صص ۸۰-۷۹ )

امام حسین (ع) در منزلگاه "بیضه"در برابر لشکریان خود و سپاه "حُر"  یک سخنرانی تاریخی ایراد کردند. ایشان فرمودند :

"...اَیُّهاالنّاس اِنَّ رسول الله (ص) قالَ :مَن رَای سُلطاناً جائِراً...

ای مردم !رسول خدا (ص) فرمود :

هرکس حاکم بیدادگری را ببیند که حرمت های خدا را حلال می شمارد و عهد و پیمان پروردگار را می شکند و از سنّت رسول خدا منحرف می گردد و در میان بندگان خدا به گناه و ستم عمل می کند ، پس با عمل و گفتار خود او را باز ندارد و روش ناپسند و سرزنش آمیز او را تغییر ندهد، بر خدا لازم است که این شخص ساکت را با آن حاکم ظالم به یک جا(جهنّم) ببرد .

 (وَاتّقوا فتنه لا تُصیبَنّ الّذینَ ظَلَموا مِنکُم خاصّه وَاعلَموا انّ الله شَدیدُ العِقاب ). 

 (سوره انفال.آیه ۲۵ ).

بدانید که این بیداد گران راه شیطان را در پیش گرفته اند و فرمان او را می برند و از اطاعت خدای روی گردانیده ،دست به تبه کاری گشوده اند ، حدود الهی را تعطیل کرده و مال خدا را به خود و یاران خود اختصاص داده اند. حرام خدا را حلال و حلال او را حرام کرده اند و اکنون بیش از همه کس من وظیفه دارم (چون آگاه تر هستم) که این بدعت ها را تغییر دهم و دست ستمکاران را کوتاه نمایم . 

نوشته ها و فرستادگان شما رسید که از بیعت و پایداری شما در راه حق حکایت می کرد . اکنون اگر بیعت خود را به پایان برید و از آنچه نوشته اید که دست از یاری من برندارید، برنگردید،  به خوشبختی و سعادت خواهید رسید .

من حسین فرزند علی و فاطمه دختر رسول خدا هستم . خود با شما در راه جانبازی همراهم و زنان و فرزندانم نیز با زنان و فرزندان شمایند و شما را شایسته است که از من پیروی کنید . و اگر کوتاهی کرده و پیمان خود را برهم زدید و بیعت مرا از گردن های خود فرونهادید، به جانم قسم که از شما مردم بعید نیست ، چه این که همین کار را با پدرم علی و برادرم حسن و پسرعمویم مسلم بن عقیل کردید و فریب خورده آن کسی است که به وعده های شما مغرور گردد. ولی بدانید که بهره سعادت خود را از دست دادید و نصیب خوشبختی خود را ضایع نمودید و آن کسی که پیمان را بشکند، به زیان خود اقدام کرده و به زودی خدا مرا از شما بی نیاز خواهد ساخت  والسلام..." 

کارل پوپر جمله ای بدین مضمون دارد:

«اکثریت مردم دنیا را با تحریک احساست می توان فریب  داد،ولی از راه عقلانیت چنین کاری امکان ندارد.»

   عزيزان من ! ارادتمندان خاندان عزّت و كرامت و اهل بيت عصمت و طهارت ! 

  اكنون که ما در اربعین شهادت سرور آزادگان در اين روز سراسر عشق و عرفان و مجالس پر از روح و ريحان گردهم مي آييم تا در رفتار و كردار - نه تنها گفتار و شعار - گامي به سوي حسين (ع) - اين سرچشمه عزّت و آزادگي - برداريم.  

از درگاه خداوند منّان براي همه شما فرازمندان ، عمر با عزّت و موفّقيت روزافزون مسئلت دارم. 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : شنبه 27 مهر 1398 | 7:14 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1360

 «سلایقِ گونه گون» و «علایقِ ناهمگون»

هر «نقّاش» با «نهایتِ تلاش»

برای آفرینش هر «منظرۀ قشنگی» به هر «رنگی» نیاز دارد.

هر مداد، «رنگی ویژه» و «آرنگی آویژه» دارد. 

همه در «لاف»،«اختلاف» دارند،

هر یک «مستقل»،ولی «مکمِّلِ» یکدیگرند. 

مدادهای گوناگون می توانند با «هماهنگی»یک تابلوی «رنگی»بیافرینند.

انسان ها نیز «مدادهای رنگی» و «امدادهای فرهنگی» هستند.

همه با هم نه «مخالف»،که «مختلف»اند.

هر یک با «ایده ای» و «عقیده ای» خاص اند. 

ولی هر جامعۀ «سرافراز» به همه «نیاز» دارد.

هیچ «انسانِ فهمیده» به خاطر «بنیانِ عقیده» نباید طرد شود.

یک «مدیر خوب» با «مدیریّت مطلوب» می تواند 

همۀ «سلایقِ گونه گون» و «علایقِ ناهمگون» را به کارگیرد*.

ما برای بنای جامعۀ فردا به «امدادِ» همۀ «مداد» ها نیاز داریم.

مبادا «جان ها را زیاد بتراشیم» و «روان ها را با عناد بخراشیم»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

* پیامبر اکرم(ص):«خَیرالوُلاهِ مَن جَمَعَ المُختَلِفَ وَ شَرُّالوُلاهِ مَن فَرَّقَ المُوتَلِفَ»

بهترین مدیران و فرمانروایان کسانی هستند که استعدادها و سلیقه های گوناگون را در زیر چتر مدیریت گردآورد و بدترین مدیران کسانی هستند که مجموعه همسو و هماهنگ را متفرّق سازند.  (الی سبیل انهاض المسلمین،ص410)

آرنگ: گونه،روش

آویژه :ویژه،خاص،خالص

لاف: گفتار بیهوده و گزاف،خودستایی 

عناد: دشمنی، ستیزه کردن،گردنکشی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 25 مهر 1398 | 5:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1359

«یارِ خوب» و «غمخوارِ مطلوب»

برای شکستن یک شیشه، «یک سنگ» 

و برای شکستن یک دل ،«یک نیرنگ» کافی است.

ولی یک «یارِ خوب» و «غمخوارِ مطلوب»،

«مایۀ زندگی» و «سرمایۀ ارزندگی» برای یک عمر است.

زنهار اگر دلِ دوستانِ «یک رنگ» را با «نیرنگ» بیازاریم.

مبادا این «سرمایۀ ماندگار» را با یک «کنایۀ دل آزار» از دست بدهیم!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 24 مهر 1398 | 4:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1358

دو گروهِ «پَست» و «همدست»!

در همۀ «آنات» در میان همۀ «حیوانات»،

تنها حیوانی که نه «صدایی» دارد و نه «نوایی»؛

نه به «رنگ زیبایش می بالد» و نه از «آرنگ انزوایش می نالد»! 

این «اسطورۀ بی گناهی»،«ماهی» است!

ماهی از همه «می گریزد» و با هیچ کس «نمی ستیزد».

نه «از سرما اعراض» می کند و نه «به گرما،اعتراض»!

نه «از گرسنگی، داد» می زند و نه «از تشنگی،فریاد»!

«زبانش گُنگ» است و «زندانش تُنگ»،

اما نه از آن «کنایه ای» دارد و نه از این،«گلایه ای»!

هر «تحمیل را تحمُّل» می کند و هر «تحویل را تحوُّل»می داند.

چه همانند اند «ملّت های مظلوم» با این «ماهیان معصوم»!

تا آن گاه که «مردمی ستمکش» باشند،«خودکامگانی سرکش» هم هستند.

هر دو «پَست اند» و هر دو «همدست اند»!

#شفیعی_مطهر

--------------------------------- 

آن: لحظه،هنگام،وقت،لحظه،دم،جمع: آنات

آرنگ: رنگ،گونه،روش

اُسطوره: افسانه،قصه،حکایت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 23 مهر 1398 | 5:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1357

 

«به روز دیدن» و «بهروز اندیشیدن»!

 

پیروی «مغرورانه» و «کورکورانه»

از هر «سخنِ ستَروَن» و از هر «سُننِ کهن» ،

نه به معنی زنده بودنِ «مُردگان» و «جان سپردگان» ،

بلکه به منزلۀ «میرایی اندیشه» و «ایستایی خردپیشه» است.

«خوی پیشینیان» نمی تواند «اُلگوی پسینیان» قرار گیرد؛

زیرا آنان «ساختی ناسب»،با «شناختی متناسب» داشتند.  

آنان به اندازۀ بلندای افق خویش «زیسته اند» و «نگریسته اند»

درک و فهم آنان متناسب با «زمان» و «مکان» خودشان بوده،

در حالی که امروزه «اُفُقِ باز»،اندیشه ها را به «تحقُّقِ پرواز» فرا می خواند.

باید «جیرهای تابو را شکست» و «زنجیرهای خودرو را گسست»». 

باید «به روز دید» و «بهروز اندیشید»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------------- 

ستَروَن: نازا،عقیم

ناسب: برازيدن , درخور بودن , مناسب بودن

جیر: خشم و غضب 

تابو: تحریم اجتماعی یک عمل یا یک کلمه به طور رسمی ،شخص ، چیزی یا جایی که برای افراد یک قبیله تحریم شود ،هر چیز نذری یا مقدسی که نزدیک شدن و دست زدن به آن ممنوع باشد.

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 



تاريخ : دو شنبه 22 مهر 1398 | 5:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1356

«تذلُّلِ اسارت» و «تحمُّلِ حقارت»

من در هند نه «ناوی اطلس»،که «گاوی مقدَّس» را دیدم،

که با «کمالِ میل» روی «روالِ ریل» آرمیده بود.

و در برابرش قطاری با «انبوهی از مردم»و با «اندوهی سردرگُم» 

 «ساده می نگریستند» و «ایستاده می گریستند»!

نه «فردی بصارت» داشت و نه «مردی، جسارت» ،

که گاو را «برخیزانَد» و به بیرون از ریل «برانَد». 

این «رفتارِ احمقانه» و «کردارِ ابلهانه»

چه بسیار«شباهتی دقیق» دارد با «سفاهتی عمیق»

 در سرنوشت بسیاری از «مللِ واپس مانده» با «دُوَلِ دست نشانده» .

در این جوامع نیز برخی از سیاستمدارانِ «خودخواه» و «دُژآگاه»

چون «گاوی» بدون هیچ «واکاوی»،

از «روی میلِ سعه» ،«روی ریلِ توسعه» می خوابند

و جلوی «شکوفایی استعداد» و «راه رُشد و رشاد» را برای یک ملت می بندند.

باید زنجیرهایِ «تذلُّلِ اسارت» و «تحمُّلِ حقارت» را گسست

و این «بُت واره های واهی» و «انگاره های تباهی» را درهم شکست!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

تذلُّل: خواری،ذلت پذیری

ناو: کشتی ،کشتی جنگی

اطلس: خاکستری، خاکسترگون،هر چیز تیره رنگ

روال: روش، اسلوب ،نظم و ترتیب

سعه: وسعت گشادگی ،توانگری، توانایی، فراخی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 21 مهر 1398 | 5:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1355)   

از «باریکۀ حقارت» تا «اریکۀ قدرت»

هر  «معمار» برای بنای هر «ساختار»،

در نخستین «نشست» به «ساختِ داربست»می اندیشد.

پس از «تکمیل آسمانخراش» و «تعطیل تلاش»،

نخستین «نهیبِ سرپرست»، «تخریب داربست» است.

چه «شباهتی تام» و «وجاهتی تمام» وجود دارد

بین این «برنامۀ معمار» و «خودکامۀ ستمکار». 

هر «ملیکۀ جبّار» نیز پس از نشستن بر «اریکۀ اقتدار»،

نخستین «کار» و «ابتکارِ» او 

تخریب داربستی است که او را از «باریکۀ حقارت رهانده» 

و به «اریکۀ قدرت رسانده» است!

#شفیعی_مطهر

--------------------------

نهیب: ترس ، بیم ،هیبت ، عظمت، آواز مهیب ، تشر

ملیک(ملیکه): صاحب ملک،پادشاه،خودکامه

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 20 مهر 1398 | 4:1 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

خاطره ها و مخاطره ها

چرا فرهنگ تکریم شخصیّت انسان نهادینه نمی شود؟!

#شفیعی_مطهر

در روزهای اشتغال در وزارت آموزش و پرورش به عنوان مشاور معاون وزیر، عضو کمیسیون اقلیت های دینی هم بودم. روزی نامه ای از وزیر وقت آموزش و پرورش دریافت کردم که مرا به عنوان کارشناس امور اقلیت های دینی به شورای معاونان در ساعت 16 آن روز دعوت کرده بودند.

من در ساعت مقرر در دفتر وزیر حاضر شدم. رئیس دفتر ضمن خوش آمدگویی مرا دعوت به نشستن کردند و به خدمتگزار دستور چای و پذیرایی دادند. پس از دقایقی از ایشان پرسیدم:

مگر نشست شورای معاونان شروع نشده؟ کی من باید در نشست شرکت کنم؟

ایشان گفتند: بله،نشست شروع شده،ولی فعلا موضوع دیگری در دستور کار است. شما تشریف داشته باشید. هر وقت موضوع اقلّیّت های دینی در دستور کار  قرار بگیرد،شما را صدامی زنند.

من گفتم: پس من باید اینجا بیکار بنشینم،تا هر وقت مرا صدا بزنند،بروم داخل؟

گفتند: بله!

گفتم: پس نباید مرا برای ساعت 16 دعوت می کردند. باید موضوعات خود را طوری برنامه ریزی و زمانبندی می کردند و مرا برای همان ساعت دعوت می کردند. من این گونه دعوت کردن را توهین به خود می دانم.آیا وقت یک انسان این قدر بی ارزش است که باید پشت درِ اتاق وزیر بنشیند،تا هر وقت با او کار دارند،او را صدا بزنند؟ ما به عنوان معلم وظیفه داریم تکریم شخصیّت انسان و وقت شناسی را عملاً به شهروندان بیاموزیم؛نه این که خود ناقض آن باشیم!

این مطالب را گفتم و با وجود اصرار بسیار مدیر دفتر مبنی بر حضور در آن جا،با اعتراض دفتر وزیر را ترک کردم. 

فردای آن روز مطّلع شدم که آقای«ع.ا.م» مدعوّ دیگر نشست نیز بعد از من به دفتر وزیر آمده و تا ساعت 19 با همین وعده منتظر نشسته،ولی به علّت تعدُّد موضوعات شورای معاونان،نوبت به موضوع اقلّیت ها نرسیده است!

آن وقت بود که به پاسخ این پرسش رسیدم که :

«چرا تکریم شخصیّت انسان و روند حقوقمداری شهروندان به عنوان یک فرهنگ در ایران نهادینه نمی شود؟!»

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: خاطرات

تاريخ : جمعه 19 مهر 1398 | 6:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1354

 

«بهای جان» و «رضای جانان»

 

افرادِ «دون پایه» و «فرومایه»،

تنها «خویش را دیدند» و «تشویش را خریدند»،

تا در میان سر ها «سری برآرند» و کمی «سرسری بخوانند»!

ولی انسان های «فرزانه» ،همواره «جاودانه» می مانند،

زیرا چون شمع «افروختند» و خویش را «نفروختند»!

اینان «هایِ انسان» و «بهایِ انسانیّت» را فهمیدند ، 

بنابراین در جهان برای «بهای جان» جز «رضای جانان» نیافتند.

این شخصیّت ها نه در «پروارِ قامت»،که در «بازارِ قیامت»، 

«قدر می بینند» و «بر صدر می نشینند»

و «قدر و قیمت می یابند» و «غنیمت را درمی یابند».

بیاییم «رستگاریِ جاودانه» را به «گاریِ بیگانه» نفروشیم !

#شفیعی_مطهر

----------------------------- 

سرسری: سخن بیهوده و یاوه و نسنجیده

های: وای،آه

پروار:چاق،فربه،گاو و گوسفند چاق

گاری:وسیلۀ نقلیه که به الاغ یا اسب می بندند.هر چیز ناپایدار و بی ثبات و بی مدار

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 18 مهر 1398 | 6:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1353)   

 

«یوغ سازان» و «دروغ پردازان»

در این «شهر شلوغ» و «دهر دروغ»،

برخی از بزرگانی که «ناروا بر صدر می نشینند» و «با ریا قدر می بینند»، 

چون «سخن می گویند»،گویی «سمن می بویند».

نه «رفتارشان» تناسبی با «گفتارشان» دارد

و نه «درک شان» با «مدرک شان»!

در گفتار ،هر «کارِ خوب» و «ابتکارِ مطلوب» را می ستایند،

ولی «شیوایی گفتارشان» هیچ تبلوری در «زیبایی رفتارشان» ندارد. 

در حالی که مردم  نه در «وهم اند»،که خوب «می فهمند»،

و آن چه را با «روایت می گیرند» و با «درایت می پذیرند»،

«نهفته های نهانی» و «ناگفته های پنهانی» است! 

تا هنگامی که ما از «بازارِ دروغ»،«خریدارِ یوغ» باشیم،

بازار «یوغ سازان» و «دروغ پردازان» همچنان گرم است!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

یوغ: چوبی که هنگام شخم زدن زمین بر گردن گاو می گذارند

دهر: روزگار، زمانه ،عهد، دوره

سمن: گل سفید خوشبو،گل یاسمن،یاسمین

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 17 مهر 1398 | 4:51 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1352

 

«سازه» یا «آوازه»؟!

برخی انسان ها چون «چکادِ کوه»،«بشکوه» اند. 

عظمت کوه آن گاه جلوه گر می شود که از «ژرفای مِهاد»،«بلندای چکاد» را بنگریم.

 امّا چون بر بلندای کوه «برآییم» و پای بر فرقِ آن «بساییم»،

زیر پای ما بسی «حقیر» است و شایستۀ «تحقیر».

«بلندی» و «شکوهمندی» بعضی انسان ها نیز به این است

که باید از دور به آنان «نگریست»،ولی نمی توان از نزدیک با آنان «زیست»! 

در ساختار شخصیّتِ آنان «سازه» با «آوازه» همخوانی ندارد.

گویی شخصیّتشان انباشته از «هوای حُباب» است،نه «صفای آب»!  

آوازۀ آنان چون «آوازِ دُهُل» بر «فرازِ پُل» است ،

که تنها شنیدنش از «دور» و از «دهانۀ شیپور» خوش است!

بیاییم بر  «افرندی سازه» بیفزاییم،نه بر «بلندی آوازه».

زیرا آن «جاودانه می پاید» و این با یک «تکانه می فرساید»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------------

مِهاد: بستر،  زمین پست

سازه:  ساختار، ساختمان

آوازه: صیت ، شهرت ،صوت ، آوا، نغمه ، ترانه

افرند:  فر و شکوه، زیبایی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 16 مهر 1398 | 6:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1351

 

«روزگار» یا «آموزگار»؟!

 

اگر انسان با «دیدۀ دل» به هر «پدیدۀ مشکل» بنگرد،

در هر «عبارتی»،«عبرتی» می بیند و در هر «سخافتی»،«آفتی»! 

در این صورت هر «ندای روزگار»،«صدای «آموزگار» است.

این در «دبستان» است و آن در «ادبستان»!

این با «صبر» می آموزد و آن با «جبر»!

این با «سخن» درس می دهد و آن با «مِحَن»!

از این«درس» می آموزیم و از آن «ترس»!

«درس این شیرین» است و «ترس از آن،نمادین»!

هر کس درسِ «خوب زیستن» و «مطلوب نگریستن» را 

در «دبستان شهر از آموزگار نیاموزد»،

ناگزیر باید تجربه را در «ادبستان دهر از روزگار بیندوزد»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------

سخافت: کم عقل بودن،کم عقلی

مِحَن: محنت ها،رنج ها و سختی ها

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 14 مهر 1398 | 4:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

#سیاه_نمایی/4 

شباهت رای دادن با هُل دادن خودرو!

گفت: از این پس تا نظارت استصوابی لغو نشود و مطمئن نشوم که انتخابات مهندسی نمی شود، در انتخابات شرکت نمی کنم.

گفتم: مشارکت مردم در انتخابات نماد فرهنگ و تمدّن یک ملّت و از ارکان دموکراسی است.بدون شرکت مردم در انتخابات اصلاً مردم سالاری تحقّق نمی یابد.

گفت: وقتی حکومت انتخابات را مهندسی کند،نمایندگان وامدار قدرت اند،نه مردم!

کار حاکمان شبیه کار راننده است که  خودروش خاموش شده و به هُل دادن عدّه ای نیاز دارد. 

وقتی مردم جمع می شوند و با هُل دادن خودروی او را روشن کردند،راننده گازش را می گیرد و می رود تا چهار سال دیگر!!

دیگر کاری با مردم ندارد!

گفتم: باز هم #سیاه_نمایی کردی؟

 

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط:

تاريخ : شنبه 13 مهر 1398 | 5:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1350

 

«فرجاد» و «باسواد»کیست؟

 

امروز سواد نه به معنی «خواندن و نوِشتن» و «نگاشتن و نهِشتن» است،

بلکه امروزه کسی را «فرجاد» و «باسواد» می نامند،

که در وجودِ خویش «دانایی تنویر» و «توانایی تغییر» دارد.

کسی که «انباری از نگاشته ها» و «تلَنباری از انباشته ها»در ذهن دارد،

ولی همۀ این «محفوظات» و «ملحوظات»؛

نتوانسته «شیوۀ زندگی» و «میوۀ ارزندگی» او را بهبود بخشد،

او نه «دانایی ورجاوند»،که «چارپایی بر او کتابی چند»است!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------  

سواد: سیاهی،نوشته، رونوشت ، شبح ،سیاهی شهر که از دور دیده شود، در فارسی به معنای خواندن و نوشتن ، معلومات

فرجاد: فاضل و انشمند

نهشتن: نهادن ،گذاشتن،نهستن، نشاندن؛نصب کردن

ورجاوند: ارجمند، گران قدر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 12 مهر 1398 | 4:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1348

 

«آژوی برتر» و «آرزوی بهتر»

 

هر «قطرۀ آب» و «شطرۀ سحاب»، 

جز «رَستن از حصار» و «پیوستن به جویبار»،

هیچ «آژویی برتر» و «آرزویی بهتر» ندارد،

و هر «جویبار جاری» در هر «مجاری»،

هدفش در هر «فراز و فرود»،«پیوستن به رود» است.

نیز هر «چشمۀ جوشان» و «رود خروشان»،

«پیمانی فراتر» و «آرمانی پویاتر» از این ندارد،

که با «خروشِ خامِ پویا» در «آغوشِ مامِ دریا» بیارامد. 

بیاییم «لال» و «زلال»،

از چشم چشمه ها «بجوشیم» و در بستر رودها «بخروشیم»

و «دریایی از پیوستگی» و «اتوپیایی از همبستگی» را به نمایش بگذاریم!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------- 

آژو: کوشش، همت و غیرت(واژه اوستایی)

شطر(شطره): جزو، پاره، نیمة چیزی 

اتوپیا: مدینه ی فاضله،آرمان‌شهر (در زبان‌های غربی utopia).
مفهوم‌های مشابهی از این واژه در آرای فلاسفه یونان باستان (افلاطون و ارسطو) عرضه شده و در فلسفهٔ اسلامی از آن به عنوان «مدینه فاضله» یاد شده است.

آرمان‌شهرخواهی (به انگلیسی:utopianism) عبارت است از دلبستگی به ایجاد یا خیال‌پردازی دربارهٔ یک نظم اجتماعی آرمانی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 10 مهر 1398 | 4:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

اصلاحات در آموزش و پرورش 

#شفیعی_مطهر

امروز سال تحصیلی 99-1398 آغاز می شود. به نظرم رسید گوشه ای از دغدغه های نیم قرن تلاش آموزشی و پرورشی خود را برای دردآشنایان تعلیم و تربیت با قلم ناتوان خود به تصویر کشم .باشد که مورد عنایت دست اندرکاران امر قرار گیرد.

*************

هر نهضت با خیزش همگانی مردم علیه هنجارهای پوسیده و غیرقابل اصلاح آغاز می شود. پس از استقرار نهادها و تحقّق ارزش های جدید،عوامل متعدّدی دست به کار تحریف یا کمرنگ کردن ارزش ها می شوند،مسیر انقلاب را به گونه ای نامحسوس تغییر می دهند که تحقّق اهداف و آرمان های آن دشوار و عملاً غیرممکن می شود.

نخبگان،متفکّران،اندیشه ورزان و بهتر از همه توده مردم پس از سرخوردگی و نومیدی از نیل به آرمان ها،دو راه در پیش پای خویش می بینند:

1- انجام اصلاحات در عرصه های فرهنگی،سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و.....

و در صورت عدم امکان انجام اصلاحات ناگزیر به راه حل دوم توسُّل می جویند.

2- راه حل دوم روی آوردن به انقلاب بعدی برای تحقّق آرمان های تحقّق نیافته.

حال با توجه به هزینه ها و خسارات بسیار سنگین انقلاب،که جبران آن گاهی قرن ها و نسل ها عمر جامعه را تلف می کند، باید کوشید تا با انجام اصلاحات- گر چه همراه با صرف هزینه های مالی سنگین باشد- جلوی انقلاب بعدی را گرفت؛زیرا بهترین انقلاب،آخرین انقلاب است.

تعریف 

با توجه به این که هنوز برای کل روند اصلاحات در جامعه امروز ایران تعریف جامع،مانع و پذیرفته شده ای عرضه و ارائه نشده،تعریف اصلاحات در آموزش و پرورش دشوار به نظر می رسد؛ امّا من می توانم باور خود از پدیدۀ اصلاحات در این نهاد را این گونه تعریف کنم:

اصلاحات در آموزش و پرورش عبارت است از انجام کلّیه تغییرات لازم و مطلوب در حوزۀ ساختار،تشکیلات،مدیران،معلمان،متون و برنامه های درسی و...به گونه ای که این نهاد قادر به تعلیم و تربیت نسلی طراز جامعه مدنی گردد.

هدف کلّی

هدف کلی اصلاحات در آموزش و پرورش عبارت است از پرورش شهروند طراز جامعه مدنی .چنین شهروندی ویژگی هایی دارد از جمله: جامعه گرا و جامعه پذیر،متدیّن و متخلّق به اخلاق انسانی،نقّاد و انتقادپذیر،مبتکر و دارای تفکُّر خلّاق،بردبار و باگذشت،مسئول و متعهّد،مشارکت جو و مشارکت پذیر،پاسخگو و پرسشگر،متخصص و ماهر،مطّلع و آگاه،عزّتمند و باکرامت انسانی،توسعه گرا،آزاده،هنجارباور،ستم ستیز،نوع دوست و بافرهنگ،غیر خرافی و دارای تفکُّر مردم سالارانه،سیاسی و اجتماعی و عمل عاقلانه.

اهداف جزئی

برای تحقق این هدف کلی باید اصلاحات لازم و مطلوب در حوزه های زیر اِعمال شود:

الف- اصلاح ساختار و تشکیلات

 به منظور شکوفاشدن و باروری استعدادها و خلّاقیّت ها و ابتکارات بدنه این نهاد عظیم باید سیستم «تمرکز» به تدریج و گام و به گام به سوی «عدم تمرکز» نسبی پیش رود. این روند تا آن جا باید ادامه یابد که کم کم تصدّی گری دولت و حاکمیّت به حدّاقل کاهش یافته،فقط به سیاست گذاری و انجام امور ستادی و هماهنگی، سنجش گری(منظور نظارت است) و پایش(monitoring) و تشویق و تنبیه دستگاه های زیرمجموعه بسنده کند.

به عنوان نمونه آموزش و پرورش ژاپن که جمعیتی دو برابر جمعیت دانش آموزی و دانشجویی ایران را پوشش می دهد و در همه زمینه ها و رشته های تحصیلی از جمله پزشکی و مهندسی فعالیت دارد و همه مقاطع تحصیلی از پیش دبستانی تا آخر دانشگاه را اداره می کند،فقط در یک ساختمان استقرار دارد.

ب - استقرار نظام شایسته سالاری در انتصاب مدیران اصلاح باور

توصیه من گزینش همه مدیران از یک جناح سیاسی خاص نیست،اما به شدت بر این باور و نکته پای می فشرم و تاکید می ورزم که تنها مدیرانی قادر به پیش بردن روند اصلاحات در آموزش و پرورش هستند که قلباً و عملاً لزوم اصلاحات را باور داشته باشند و بتوانند در مدت زمانی معین نتایج اقدامات خود را برای مدیران بالاتر گزارش دهند. البته تاکید بر تفکر اصلاح طلبی هیچ ربطی به مواضع سیاسی برخی به اصطلاح اصلاح طلبان ندارد.

ج - اصلاح متون درسی و برنامه های آموزشی

متون درسی و محتوای کتاب های درسی باید متناسب با روند اصلاحات تغییر یابد،از نظر علمی و اجتماعی به روز و تازه شود و بتواند جوابگوی نیازها و اقتضائات جدید دنیا و نسل امروز باشد. حجم مطالب نیز باید به حدّ اقل کاهش یابد تا  دانش آموز غیر از درس خواندن، فرصت فکرکردن نیز داشته باشد.

د- اصلاح روش ها 

اصلاح روش ها در دو عرصه باید اِعمال شود:

1- اصلاح روش های مدیریت و علمی شدن آن باید به گونه ای باشد که با استقرار مدیریت مشارکتی،بوروکراسی و روش های آمرانه و تحکُّم آمیز جای خود را به مشارکت پذیری و به کارگیری همه توان ها در حلّ مشکلات بدهد.

2- اصلاح روش های تدریس مبتنی بر فعّال کردن دانش آموز و تکریم شخصیت و تحریک و تحریض و تقویت قوه تفکر خلاق او.

کودک و نوجوان باید خود رشد کند و تربیت شود.والدین ،معلم و مربی فقط باید با رفع موانع،زمینه های رشد و باروری او را فراهم سازند.

ه- بازسازی شخصیت و ارتقای منزلت اجتماعی معلمان

اِعمال هر گونه راه حلی که به ارتقای منزلت اجتماعی و تکریم شخصیت معلمان نینجامد،حصول نتیجه،یعنی پرورش شهروند طراز جامعه مدنی را عملاً با مشکل رو به رو می کند.در این باب ضمن تاکید بر نقش محوری و زیربنایی تامین معیشت معلمان،اذعان می کنم که برای ارتقای منزلت معلمان،تامین معیشت شرط لازم هست،اما کافی نیست.

(برخی از راه های ارتقای منزلت اجتماعی معلم را در مقاله ای جداگانه در فرصتی دیگر تقدیم می کنم،ان شالله.)

تذکر مهم!

به منظور عملیاتی کردن اصول و محورهای فوق و ارائه راه کارهای اجرایی و تهیه و تدوین منشور اصلاحات در آموزش و پرورش باید در این نهاد کمیته ای متشکّل از صاحب نظران ،استادان،متفکّران و اندیشه پردازان و معلّمان مجرّب تشکیل شده،این مهم را به انجام برسانند. 

البته لازم است از تجارب کشور هایی که در زمینه اصلاح آموزش و پرورش پیشرفته هستند(مانند فنلاند) با رعایت ارزش ها و فرهنگ ملی استفاده شود.

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : دو شنبه 1 مهر 1398 | 4:34 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |