هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1374

 

«سخن گُفتن» و «لجن جُستن»!

«زاغ های سیاه» و «کلاغ های دُژآگاه»،

در «درازای باغ» و «فراخنای راغ»،

«آزاد» از جور هر «صیّاد» ،

«پر و بال را می گشایند» و «سینۀ سپهر را می پیمایند».

ولی «طوطی های سخنگو» و «لوطی های هالو»،

در «تنگنای قفس» و «زوایای محبس»،

«قربانی بیان» و «زندانی زبان» هستند! 

زیرا اینان «سخن می گویند» و آنان «لجن می جویند»!

«گفتن،هزینه» دارد و «نهفتن،گنجینه»!

آن جا که مرغِ «حق را پَر» و «ذیحق را سَر» می بُرند،

باید «هزینه پرداخت» و «سینه سپرساخت» ، 

و نه تنها با «آژوی سخن»،که با «نیروی همۀ جان و تن»،

«باطل را به زیر راند» و «حق را بر زبَر نشاند»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

دُژآگاه: بداندیش،بدخوی،خشمگین،بی رحم

لوطی:جوانمرد و باغیرت،رند،بی باک

هالو: ساده دل، خوش باور 

آژو: کوشش،همت و غیرت

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 23 آبان 1398 | 5:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1373

«نه دُشمن» ، «نه اهریمن»

«مخالف» ممکن است «خالف» باشد،

ولی لزوماً «دُشمن» یا «اهریمن» نیست!

بلکه انسانی است که جهان هستی را متفاوت با ما «می بیند»

و متناسب با آن «می اندیشد».

باورهای هر انسان «فرایندِ دیده ها» و «برایندِ شنیده ها»ی اوست.  

«عیارِ ارزش» و «معیارِ پذیرشِ» هر نظریه برای هر انسان

«استکمالِ مبانی» و «استدلالِ عقلانی» است.

با این شاخص «همیشه» هر «اندیشه» باید آزاد باشد.

وقتی «تفکُّر» و «تدبُّر» را می ستاییم،

باید «مهاد» و «برونداد» آن را هم بپذیریم.

اگر خردورزان را به جای «ارشاد» از «بندِ انقیاد» آزاد کنیم،

خود «طریقت را می یابند» و به سوی «حقیقت می شتابند».

#شفیعی_مطهر

--------------------------------- 

خالف: گول، احمق ،بسیار خلاف، بی خبر

استکمال: تمام کردن، به کمال رساندن، کامل کردن

فرایند: مجموعة عملیات و مراحل لازم برای رسیدن به یک هدف مشخص 

مهاد: بستر،بساط

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 22 آبان 1398 | 6:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1372

 

نه «شیفتۀ باران» و نه «فریفتۀ یاران»! 

 

انسان های «خوب» و «محبوب»،

نه چون «دُهُل های توخالی»،که چون «گُل های قالی» هستند.

نه «شیفتۀ باران» اند و نه «فریفتۀ یاران»! 

نه به «دیده شدن،حسّاس» اند و نه از «چیده شدن،هراس» دارند.

«غمّاز» اند و «چشم نواز»!

امّا نه «توقُّعِ پاداش» دارند و نه «تصنُّعِ شاباش»!

چون «رنگین کمان می درخشند» و به «خانمان صفا می بخشند».

نه خود را با «هَمال می سنجند» و نه  از «پایمال می رنجند» .

«خاکسار» اند و «اهلِ انکسار» 

و به «تفاخر می ارزند»،ولی «تکبُّر نمی ورزند»!

زنهار که این «گُل های لطیف» را با «تجاهُل های سخیف» برنجانیم 

و «محبّت شان را پاس نداریم» و «مودّت شان را سپاس نگزاریم»!

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

دُهُل: طبل،طبل بزرگ،کوس

غمّاز: اشاره کننده با چشم و ابرو،غمزه کننده

هَمال: همتا،انباز،برابر،قرین،مثل و مانند

انکسار:شکستگی، فروتنی

سخیف: سست،سبک،ضعیف،ناقص

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 21 آبان 1398 | 5:23 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1371

 

«قرارِ صداقت» و «استقرارِ عدالت»

حکومت های «پُر مدّعا» و «اقتدارگرا»؛

«کبریاییِ اقتدار» را در «برپاییِ دار» می پندارند.

در حالی که اقتدارِ هر «حُکمرانیِ خوب» و «فرمانرواییِ مطلوب»،

«قرارِ صداقت» و «استقرارِ عدالت» است. 

در حکومتِ مُقتدر هر «شهروندِ بی پناه» و هر «دردمندِ بی گناه»،

می تواند بدون «هراس» و «تَلواس»، 

فارغ از هر «هیاهو» در برابر هر «زورگو» بایستد

و با «زبانِ رسا» و «بیانِ گویا»،

در عرصۀ «اجتماع» از حقوقش «دفاع» کند!

در جامعۀ مقتدر،مردم «عزیز»اند و «اهلِ تمییز».

فصل الخطاب همۀ «خلاف ها» و «اختلاف ها»،

نه «رایِ قدرتمندان»،که «آرایِ شهروندان» است.

«روشِ رفتار» و «گویش و گفتارِ» حکومت با مردم

بر «پایۀ مهر و مدارا» و در «نمایۀ تقاضا و تمنّا» است.

مردم «ولی نعمت» اند و حاکم ،«در خدمت»!

«ادارۀ امور» بر پایۀ «ارادِۀ جمهور»است،

نه «مِیلِ شهریار» و «خِیلِ دربار»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

قرار: آرام گرفتن،پابرجاشدن،آرامش،پایداری،عهد و پیمان 

استقرار:برقرار کردن ، پابرجا شدن ، قرار یافتن

کبریا: غرور،تکبُّر

اقتدار:توانمند شدن ،توانایی ، قدرت . ج . اقتدارات .

تَلواس: اندوه، اضطراب، بی تابی، بی قراری

اهل تمییز: اهل تشخیص،باهوش و بافراست،اهل بازشناسی

جمهور: توده ، گروه ، جماعت مردم . ج . جماهیر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 20 آبان 1398 | 4:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1370

 

سکوت، «شکوهمندترین یاد» و «بلندترین فریاد»

 

سکوت، نه همیشه «بهانۀ حمایت» و «نشانۀ رضایت» است؛ 

که گاه بیانگرِ «دردی جانکاه» و «شگردی دادخواه» است؛

دردی که دل را «سوخته» و لب ها را به هم «دوخته»است!

گاه «بارِ اندوه» چنان «انبوه» است،

که نه «زبان را یارای گفتن»است و نه «بیان را سودای نهفتن»!

گاه سکوت، «شکوهمندترین یاد» و «بلندترین فریاد» است.

و گاه «زبانِ گویا» و «بیانِ پویا»؛

در برابر «ریای ورّاج» با «ادّعای احتجاج»،

«لال» از هر گونه «استدلال» می مانَد! 

گاه درد هم «جانسوز»است و هم «لب دوز»،

نه «می باید گفت» و نه «می شاید نهفت»!

چه خوش می سراید سخنسرای سرافراز،سعدی شیراز:

مرا دردی است اندر دل اگر گویم زبان سوزد 

اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد

منجّم کوکب بخت مرا از برج بیرون کن  
که من کم طالعم ترسم ز آهم آسمان سوزد

بیاییم بگشاییم «پنجره های سکوت» را به روی «حنجره های مسکوت»؛

تا بشنویم «نهفته های رازآمیز» و «ناگفته های دل انگیز» را!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

شگرد: روش طریقه فن و طرز عمل

یارا: توان، نیرو ،جرات، زهره،توانایی

وِرّاج: پرحرف، پرگو، بیهوده گو

احتجاج: حجت آوردن،دلیل آوردن

مسکوت: خاموش شده

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 17 آبان 1398 | 6:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1367

«مرگ» و «برگ»

هر «انسانِ یگانه» سه «گونه» مرگ دارد. 

یکی مرگِ «وجدان» و دیگری مرگِ «روح و روان».

و سومین «قِسم»، مرگِ «جِسم» است.

آن گاه که ما از وجودِ «انسانی پاک» با «وجدانی تابناک» ،

«بدون تشویش» به «نفعِ خویش» سوءِ استفاده می کنیم، 

و در «پیشانی» هیچ «پشیمانی» احساس نمی کنیم،

در آن لحظه در ما «جان، افسرده» و «وجدان، مُرده» است.

آن گاه که یک «غدّار،غرورت را درهم می کوبد»  

و با «شعار،بر شعورت برمی آشوبد» ،

در وجودت چیزی به نام «روح»،«مجروح» می شود!

...و سومین و آسان ترین «مرگِ بی گریز» چون ریزشِ «برگ در پاییز» است.

بیاییم تا در این «قفس»،«نَفَس» می کشیم،

گر چه «بسی زاریم»،«کسی را نیازاریم»!

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

غدّار: بی وفا، در فارسی به معنی مکار، حیله گر، پیمان شکن 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 11 آبان 1398 | 5:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1366

«نورِ جود» از «نارِ وجود»

«خورشید»،«سرچشمۀ شید» است.

او  هر «آن» و هر «زمان»  

چون «تنور»،«نور» می افشانَد و از «سرور»،«سور».

او هر لحظه «بدونِ تشویش» از «هستیِ خویش» می کاهَد

و از «نارِ وجود»،«نورِ جود» می پراکَنَد.

این «مهرِ فروزان» بر سینۀ «سپهرِ سوزان» هماره می درخشَد،

و همۀ هستی را «بی دریغ» و «بی دروغ» نور و نار می بخشد.

بنابراین هر «روشنگرِ آگاه» و «هنرورِ دادخواه»،

که جامعه را «نواندیش می خواهد» باید چون خورشید از «جان خویش بکاهد»

و «شمع جان را بسوزد» تا «جمعِ جانان را بیفروزد»!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

شید: نور،روشنایی،آفتاب 

سور: بزم، جشن، عروسی، عیش

افروختن: روشن کردن،(بیفروزد: روشن کند)

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 10 آبان 1398 | 6:17 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1365

«سکوتِ انزجار» یا «باروت پیش از انفجار»؟!

برخی از «شهریارانِ مغرور» در میانِ مُحاصرۀ «یارانِ بی شعور»،

در  زیرِ «هوارِ تباهی» به این «پندارِ واهی» می رسند،

که «سربه زیریِ شهروندان» و «ستم پذیریِ دردمندان» 

 «جاودانۀ بی نهایت» است و «نشانۀ رضایت»  .

در حالی که «آستانۀ تحمُّل» و «پایانۀ تامُّل»،

«ظرفی محدود» است و «ظرفیّتی معدود» دارد.

این «بهانۀ خاموشی»،«نشانۀ فراموشی» نیست.

این «سکوتِ انزجار» و «باروت پیش از انفجار» است. 

«تَنِشی زیرِ بستر» و «آتشی زیر خاکستر» است.

روزی «زبان دَرمی کَشَد» و «زبانه بَرمی کَشَد»!

سکوتِ «پِستۀ دهن بسته» و «انسان مسکوتِ دل شکسته»،

نه به خاطر «زبانِ الکَن» است،که بس «دندان شکن» است!

#شفیعی_مطهر

--------------------------- 

انزجار: دوری کردن ، رمیدن، بیزار بودن ، رمیدگی ، نفرت 

هوار: آوار، آنچه از سقف یا دیوار خانه فرومی ریزد،صدای فروریختن

زبان دَرکَشیدن: دم فروبستن،خاموش شدن،ساکت شدن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 9 آبان 1398 | 5:52 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1364

«شهروندِ مترقّی» برای «ترقّیِ شهر»

در هر «نظامِ بیداد» و «کُنامِ استبداد»،

برای این که بتوانند «مردُمِ سلیم» را «تسلیم» کنند،

از آنان «مزدورانی ذلیل» و «مهجورانی سفیل»می سازند.

انسانِ «گُجستۀ حقیر»،خود را «شایستۀ تحقیر»می داند؛

بنابراین با «سرمستی» تن به هر «پستی» می دهد*.

او در بیان هر «استدلال»،«لال» است

و در «پرواز» به سوی «فضای باز» 

برای هر «بال»،«وبال» است.

وجود این افرادِ «دون پایه» و «فرومایه»،

برای «جامعۀ آزاد» بدترین «فاجعۀ فساد» است.

بیاییم برای «ترقّیِ شهر»،«شهروندِ مترقّی» بسازیم. 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

* فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ ۚ (زخرف،54)

فرعون مردمش را تحقیر کرد تا مطیع او شدند.

کُنام: جایگاه حیوانات،آشیانه،لانه

مهجور: جدامانده،دورافتاده

سفیل: پست، زبون، بدبخت

گُجسته: پلید و ناپاک، خبیث، ملعون،ضد خجسته

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 4 آبان 1398 | 5:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1363

«تاکتیک فرهنگ» یا «شلّیک تفنگ»؟!

هر «سفیر» در هر «سفر»، 

چون هر «روندۀ پویا» و «کاوندۀ جویا»،

ناگزیر است هر «زمان» و در هر «مکان»،

با «سلاحِ تدبیر»،به «اصلاحِ مسیر» پردازد.

اصلاحات،نه «روندی زمانی»،که «فرایندی جاودانی» است.

«بستن راه اصلاح»،«درهم شکستن فرگاه فلاح» است.

«ایجادِ انسداد» در «مهادِ سداد»،

در هر «جامعه»،«فاجعه» است.

مردم آن گاه که احساس کنند «نهالِ اصلاح» با «استدلال و صلاح» 

و با «روش رام و آرام» و «کُنش گام به گام» به ثمر نمی نشیند،

ناگزیر جز «انتخابی بنیادین» یعنی «انقلابی خونین» پیش روی خویش نمی یابند.

خودروی که با انحراف از «راهِ هدف» به سوی «چاهِ تلف» می شتابد، 

قطعاً از «دارِ بهبودی» به «درّۀ نابودی» می افتد.

برای او تنها راهِ «نجات از تدمیر»،«اصلاحِ مسیر» است.

وااسفا اگر «خردمندان» و «ورجاوندان»،

راهی را که می توانند با «تاکتیک فرهنگ بپیمایند»،

با «شلّیک تفنگ بگشایند»!
 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------- 

سفیر:فرستاده،سفرکننده

کاونده: جستجوکننده،کنجکاو

فَلاح: رستگاری،پیروزی،نجات،صلاح حال

مهاد: بساط، بستر، گهواره، زمین پست

سداد: راست و درست بودن،راستی و درستی،استقامت

تدمیر: هلاک کردن،نابودی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 | 6:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1362

«اِخلاص»،تنها «راهِ خلاص»!

«افرادِ سَیّاس» ، «استادِ اختلاس»اند،

با دست هایی که با «شیبِ توهُّم» در «جیبِ مردُم» می کنند،

هرگز «تمیز» و «بدون دستاویز» بیرون نمی آورند.

این «دستانِ کثیف» با هیچ «دستانِ سخیف» ،

«پاکیزه» و «استریلیزه» نمی شود.

با این دست ها نه «دعا»،که تنها «ادّعا» می توان کرد.

دستان گناه نه به دردِ «قوتِ حلال» می خورد و نه «قنوتِ ذوالجلال». 

سرانجام همه «سرمست های خیالی» با «دست های خالی»،

«راهیِ گور» و «تباهیِ قبور» می شوند.

تنها «راهِ خلاص»،«اخلاص» است.

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

سَیّاس: سیاستمدار حیله گر

دستان اول: جمع دست

دستان دوم: مکر،حیله،تزویر

استریلیزه: عاری از میکرب،چیزی که با وسایل علمی میکرب هایش را کشته باشند،

قوت(بر وزن توت): روزی، خوراک، خوردنی،طعام

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 29 مهر 1398 | 5:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1360

 «سلایقِ گونه گون» و «علایقِ ناهمگون»

هر «نقّاش» با «نهایتِ تلاش»

برای آفرینش هر «منظرۀ قشنگی» به هر «رنگی» نیاز دارد.

هر مداد، «رنگی ویژه» و «آرنگی آویژه» دارد. 

همه در «لاف»،«اختلاف» دارند،

هر یک «مستقل»،ولی «مکمِّلِ» یکدیگرند. 

مدادهای گوناگون می توانند با «هماهنگی»یک تابلوی «رنگی»بیافرینند.

انسان ها نیز «مدادهای رنگی» و «امدادهای فرهنگی» هستند.

همه با هم نه «مخالف»،که «مختلف»اند.

هر یک با «ایده ای» و «عقیده ای» خاص اند. 

ولی هر جامعۀ «سرافراز» به همه «نیاز» دارد.

هیچ «انسانِ فهمیده» به خاطر «بنیانِ عقیده» نباید طرد شود.

یک «مدیر خوب» با «مدیریّت مطلوب» می تواند 

همۀ «سلایقِ گونه گون» و «علایقِ ناهمگون» را به کارگیرد*.

ما برای بنای جامعۀ فردا به «امدادِ» همۀ «مداد» ها نیاز داریم.

مبادا «جان ها را زیاد بتراشیم» و «روان ها را با عناد بخراشیم»!

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

* پیامبر اکرم(ص):«خَیرالوُلاهِ مَن جَمَعَ المُختَلِفَ وَ شَرُّالوُلاهِ مَن فَرَّقَ المُوتَلِفَ»

بهترین مدیران و فرمانروایان کسانی هستند که استعدادها و سلیقه های گوناگون را در زیر چتر مدیریت گردآورد و بدترین مدیران کسانی هستند که مجموعه همسو و هماهنگ را متفرّق سازند.  (الی سبیل انهاض المسلمین،ص410)

آرنگ: گونه،روش

آویژه :ویژه،خاص،خالص

لاف: گفتار بیهوده و گزاف،خودستایی 

عناد: دشمنی، ستیزه کردن،گردنکشی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 25 مهر 1398 | 5:12 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1359

«یارِ خوب» و «غمخوارِ مطلوب»

برای شکستن یک شیشه، «یک سنگ» 

و برای شکستن یک دل ،«یک نیرنگ» کافی است.

ولی یک «یارِ خوب» و «غمخوارِ مطلوب»،

«مایۀ زندگی» و «سرمایۀ ارزندگی» برای یک عمر است.

زنهار اگر دلِ دوستانِ «یک رنگ» را با «نیرنگ» بیازاریم.

مبادا این «سرمایۀ ماندگار» را با یک «کنایۀ دل آزار» از دست بدهیم!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 24 مهر 1398 | 4:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1358

دو گروهِ «پَست» و «همدست»!

در همۀ «آنات» در میان همۀ «حیوانات»،

تنها حیوانی که نه «صدایی» دارد و نه «نوایی»؛

نه به «رنگ زیبایش می بالد» و نه از «آرنگ انزوایش می نالد»! 

این «اسطورۀ بی گناهی»،«ماهی» است!

ماهی از همه «می گریزد» و با هیچ کس «نمی ستیزد».

نه «از سرما اعراض» می کند و نه «به گرما،اعتراض»!

نه «از گرسنگی، داد» می زند و نه «از تشنگی،فریاد»!

«زبانش گُنگ» است و «زندانش تُنگ»،

اما نه از آن «کنایه ای» دارد و نه از این،«گلایه ای»!

هر «تحمیل را تحمُّل» می کند و هر «تحویل را تحوُّل»می داند.

چه همانند اند «ملّت های مظلوم» با این «ماهیان معصوم»!

تا آن گاه که «مردمی ستمکش» باشند،«خودکامگانی سرکش» هم هستند.

هر دو «پَست اند» و هر دو «همدست اند»!

#شفیعی_مطهر

--------------------------------- 

آن: لحظه،هنگام،وقت،لحظه،دم،جمع: آنات

آرنگ: رنگ،گونه،روش

اُسطوره: افسانه،قصه،حکایت

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 23 مهر 1398 | 5:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1356

«تذلُّلِ اسارت» و «تحمُّلِ حقارت»

من در هند نه «ناوی اطلس»،که «گاوی مقدَّس» را دیدم،

که با «کمالِ میل» روی «روالِ ریل» آرمیده بود.

و در برابرش قطاری با «انبوهی از مردم»و با «اندوهی سردرگُم» 

 «ساده می نگریستند» و «ایستاده می گریستند»!

نه «فردی بصارت» داشت و نه «مردی، جسارت» ،

که گاو را «برخیزانَد» و به بیرون از ریل «برانَد». 

این «رفتارِ احمقانه» و «کردارِ ابلهانه»

چه بسیار«شباهتی دقیق» دارد با «سفاهتی عمیق»

 در سرنوشت بسیاری از «مللِ واپس مانده» با «دُوَلِ دست نشانده» .

در این جوامع نیز برخی از سیاستمدارانِ «خودخواه» و «دُژآگاه»

چون «گاوی» بدون هیچ «واکاوی»،

از «روی میلِ سعه» ،«روی ریلِ توسعه» می خوابند

و جلوی «شکوفایی استعداد» و «راه رُشد و رشاد» را برای یک ملت می بندند.

باید زنجیرهایِ «تذلُّلِ اسارت» و «تحمُّلِ حقارت» را گسست

و این «بُت واره های واهی» و «انگاره های تباهی» را درهم شکست!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

تذلُّل: خواری،ذلت پذیری

ناو: کشتی ،کشتی جنگی

اطلس: خاکستری، خاکسترگون،هر چیز تیره رنگ

روال: روش، اسلوب ،نظم و ترتیب

سعه: وسعت گشادگی ،توانگری، توانایی، فراخی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 21 مهر 1398 | 5:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1355)   

از «باریکۀ حقارت» تا «اریکۀ قدرت»

هر  «معمار» برای بنای هر «ساختار»،

در نخستین «نشست» به «ساختِ داربست»می اندیشد.

پس از «تکمیل آسمانخراش» و «تعطیل تلاش»،

نخستین «نهیبِ سرپرست»، «تخریب داربست» است.

چه «شباهتی تام» و «وجاهتی تمام» وجود دارد

بین این «برنامۀ معمار» و «خودکامۀ ستمکار». 

هر «ملیکۀ جبّار» نیز پس از نشستن بر «اریکۀ اقتدار»،

نخستین «کار» و «ابتکارِ» او 

تخریب داربستی است که او را از «باریکۀ حقارت رهانده» 

و به «اریکۀ قدرت رسانده» است!

#شفیعی_مطهر

--------------------------

نهیب: ترس ، بیم ،هیبت ، عظمت، آواز مهیب ، تشر

ملیک(ملیکه): صاحب ملک،پادشاه،خودکامه

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 20 مهر 1398 | 4:1 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1354

 

«بهای جان» و «رضای جانان»

 

افرادِ «دون پایه» و «فرومایه»،

تنها «خویش را دیدند» و «تشویش را خریدند»،

تا در میان سر ها «سری برآرند» و کمی «سرسری بخوانند»!

ولی انسان های «فرزانه» ،همواره «جاودانه» می مانند،

زیرا چون شمع «افروختند» و خویش را «نفروختند»!

اینان «هایِ انسان» و «بهایِ انسانیّت» را فهمیدند ، 

بنابراین در جهان برای «بهای جان» جز «رضای جانان» نیافتند.

این شخصیّت ها نه در «پروارِ قامت»،که در «بازارِ قیامت»، 

«قدر می بینند» و «بر صدر می نشینند»

و «قدر و قیمت می یابند» و «غنیمت را درمی یابند».

بیاییم «رستگاریِ جاودانه» را به «گاریِ بیگانه» نفروشیم !

#شفیعی_مطهر

----------------------------- 

سرسری: سخن بیهوده و یاوه و نسنجیده

های: وای،آه

پروار:چاق،فربه،گاو و گوسفند چاق

گاری:وسیلۀ نقلیه که به الاغ یا اسب می بندند.هر چیز ناپایدار و بی ثبات و بی مدار

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 18 مهر 1398 | 6:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1353)   

 

«یوغ سازان» و «دروغ پردازان»

در این «شهر شلوغ» و «دهر دروغ»،

برخی از بزرگانی که «ناروا بر صدر می نشینند» و «با ریا قدر می بینند»، 

چون «سخن می گویند»،گویی «سمن می بویند».

نه «رفتارشان» تناسبی با «گفتارشان» دارد

و نه «درک شان» با «مدرک شان»!

در گفتار ،هر «کارِ خوب» و «ابتکارِ مطلوب» را می ستایند،

ولی «شیوایی گفتارشان» هیچ تبلوری در «زیبایی رفتارشان» ندارد. 

در حالی که مردم  نه در «وهم اند»،که خوب «می فهمند»،

و آن چه را با «روایت می گیرند» و با «درایت می پذیرند»،

«نهفته های نهانی» و «ناگفته های پنهانی» است! 

تا هنگامی که ما از «بازارِ دروغ»،«خریدارِ یوغ» باشیم،

بازار «یوغ سازان» و «دروغ پردازان» همچنان گرم است!

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

یوغ: چوبی که هنگام شخم زدن زمین بر گردن گاو می گذارند

دهر: روزگار، زمانه ،عهد، دوره

سمن: گل سفید خوشبو،گل یاسمن،یاسمین

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 17 مهر 1398 | 4:51 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1352

 

«سازه» یا «آوازه»؟!

برخی انسان ها چون «چکادِ کوه»،«بشکوه» اند. 

عظمت کوه آن گاه جلوه گر می شود که از «ژرفای مِهاد»،«بلندای چکاد» را بنگریم.

 امّا چون بر بلندای کوه «برآییم» و پای بر فرقِ آن «بساییم»،

زیر پای ما بسی «حقیر» است و شایستۀ «تحقیر».

«بلندی» و «شکوهمندی» بعضی انسان ها نیز به این است

که باید از دور به آنان «نگریست»،ولی نمی توان از نزدیک با آنان «زیست»! 

در ساختار شخصیّتِ آنان «سازه» با «آوازه» همخوانی ندارد.

گویی شخصیّتشان انباشته از «هوای حُباب» است،نه «صفای آب»!  

آوازۀ آنان چون «آوازِ دُهُل» بر «فرازِ پُل» است ،

که تنها شنیدنش از «دور» و از «دهانۀ شیپور» خوش است!

بیاییم بر  «افرندی سازه» بیفزاییم،نه بر «بلندی آوازه».

زیرا آن «جاودانه می پاید» و این با یک «تکانه می فرساید»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------------

مِهاد: بستر،  زمین پست

سازه:  ساختار، ساختمان

آوازه: صیت ، شهرت ،صوت ، آوا، نغمه ، ترانه

افرند:  فر و شکوه، زیبایی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 16 مهر 1398 | 6:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1351

 

«روزگار» یا «آموزگار»؟!

 

اگر انسان با «دیدۀ دل» به هر «پدیدۀ مشکل» بنگرد،

در هر «عبارتی»،«عبرتی» می بیند و در هر «سخافتی»،«آفتی»! 

در این صورت هر «ندای روزگار»،«صدای «آموزگار» است.

این در «دبستان» است و آن در «ادبستان»!

این با «صبر» می آموزد و آن با «جبر»!

این با «سخن» درس می دهد و آن با «مِحَن»!

از این«درس» می آموزیم و از آن «ترس»!

«درس این شیرین» است و «ترس از آن،نمادین»!

هر کس درسِ «خوب زیستن» و «مطلوب نگریستن» را 

در «دبستان شهر از آموزگار نیاموزد»،

ناگزیر باید تجربه را در «ادبستان دهر از روزگار بیندوزد»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------

سخافت: کم عقل بودن،کم عقلی

مِحَن: محنت ها،رنج ها و سختی ها

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 14 مهر 1398 | 4:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1350

 

«فرجاد» و «باسواد»کیست؟

 

امروز سواد نه به معنی «خواندن و نوِشتن» و «نگاشتن و نهِشتن» است،

بلکه امروزه کسی را «فرجاد» و «باسواد» می نامند،

که در وجودِ خویش «دانایی تنویر» و «توانایی تغییر» دارد.

کسی که «انباری از نگاشته ها» و «تلَنباری از انباشته ها»در ذهن دارد،

ولی همۀ این «محفوظات» و «ملحوظات»؛

نتوانسته «شیوۀ زندگی» و «میوۀ ارزندگی» او را بهبود بخشد،

او نه «دانایی ورجاوند»،که «چارپایی بر او کتابی چند»است!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------  

سواد: سیاهی،نوشته، رونوشت ، شبح ،سیاهی شهر که از دور دیده شود، در فارسی به معنای خواندن و نوشتن ، معلومات

فرجاد: فاضل و انشمند

نهشتن: نهادن ،گذاشتن،نهستن، نشاندن؛نصب کردن

ورجاوند: ارجمند، گران قدر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 12 مهر 1398 | 4:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1348

 

«آژوی برتر» و «آرزوی بهتر»

 

هر «قطرۀ آب» و «شطرۀ سحاب»، 

جز «رَستن از حصار» و «پیوستن به جویبار»،

هیچ «آژویی برتر» و «آرزویی بهتر» ندارد،

و هر «جویبار جاری» در هر «مجاری»،

هدفش در هر «فراز و فرود»،«پیوستن به رود» است.

نیز هر «چشمۀ جوشان» و «رود خروشان»،

«پیمانی فراتر» و «آرمانی پویاتر» از این ندارد،

که با «خروشِ خامِ پویا» در «آغوشِ مامِ دریا» بیارامد. 

بیاییم «لال» و «زلال»،

از چشم چشمه ها «بجوشیم» و در بستر رودها «بخروشیم»

و «دریایی از پیوستگی» و «اتوپیایی از همبستگی» را به نمایش بگذاریم!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------- 

آژو: کوشش، همت و غیرت(واژه اوستایی)

شطر(شطره): جزو، پاره، نیمة چیزی 

اتوپیا: مدینه ی فاضله،آرمان‌شهر (در زبان‌های غربی utopia).
مفهوم‌های مشابهی از این واژه در آرای فلاسفه یونان باستان (افلاطون و ارسطو) عرضه شده و در فلسفهٔ اسلامی از آن به عنوان «مدینه فاضله» یاد شده است.

آرمان‌شهرخواهی (به انگلیسی:utopianism) عبارت است از دلبستگی به ایجاد یا خیال‌پردازی دربارهٔ یک نظم اجتماعی آرمانی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 10 مهر 1398 | 4:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1347

 

«سکوت»،«گران ترین یاقوت»!

ماهی آن گاه در «صَیدِ صَیّاد» و «شَیدِ شَیّاد» اسیر می شود،

که «دهان می گُشایَد» تا «طعمه ای بربایَد». 

ماهی برای «بیوسیدنِ آب» لب می گشاید،نه برای «بوسیدنِ قُلّاب».

امّا با «کمالِ حقارت» به «وبالِ اسارت» درمی آید.

بنابراین «زبان» و «دهان» را 

به «گاهِ سخن» باید از «نگاهِ اهریمن» محافظت کرد.

برای نادان،«گران ترین یاقوت»،«سکوت» است.

«سخنِ نهُفته، کانی گران» است و «سخنِ گفته، پیکانی بُرّان». 

زنهار که از این «کانِ سازنده»،«دکانِ بازنده» «بسازیم»

و یک «عُمر خردورزی» را به یک «لحظه زبان هرزی» «ببازیم»!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------- 

یاقوت: از سنگ های معدنی گران بها به رنگ های سرخ ، زرد، کبود

صَید: شکار کردن، شکار، آن چه که شکار کنند

شَید: در فارسی به معنای مکر و حیله 

بیوسیدن: امیدداشتن،توقع داشتن،طمع به چیزی داشتن

وبال: سختی، عذاب،سوء عاقبت

کان: معدن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 31 شهريور 1398 | 4:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1346

 

«قهرمان گویا» یا «راژمانِ پویا»؟!

 

من «راننده ای آزاد» را با «دنده ای مازاد» دیدم 

که خودروی خویش را «به هر سوی می رانَد» و «به هر کوی می دوانَد».

او با سرعتی «بیش و کم» هر «پیچ و خم» را می پیماید

و در هر «چشم انداز»، هر «دست انداز» را می گذرانَد.

من او را «رها دیدم» و «بارها سنجیدم»

با «راهبر قطار» در «همۀ اَقطار»،

که نه از «روی مِیل» ،که باید ناگزیر از «روی رِیل» برانَد.

زیرا راه آهن را بر پایۀ «سیستمی مُنسجِم» و «ساختاری مُنقسِم» ساخته اند.

ولی جادّه های آزاد چون «پیچ اند» و به هر سوی «می پیچند»!

حکومت هایی که در «جهانِ سیاست» با «توانِ کیاست»

می توانند «ساختاری ستوندار» و «راژمانی قانونمدار» بناکنند،

خود را در برابر سلطۀ هر «خودکامۀ ذمیمه»،«بیمه» می کنند.

آن چه ملّت ها را از « دار سختی» به «مدار خوشبختی» می رساند

نه یک «قهرمانِ گویا»،که یک «راژمانِ پویا» است!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

راژمان: ساختار،سیستم،دستگاه،نظام،سامانه

اَقطار: اقلیم، ناحیه(جمع قُطر)

مُنسجِم: همآهنگ ، سازگار، بانظم

مُنقسِم: قسمت شده بخش بخش شده

کیاست: زیرکی هوشیاری،دانایی،تیزهوشی،فراست

ذمیمه: نکوهیده ،زشت، ناپسند

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 30 شهريور 1398 | 6:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1345

 

«حنجره» یا «پنجره»؟!

 

در «بیشۀ بشری» و در «اندیشۀ پژوهشگری »،

هر یک از ما انسان ها «هالی پوینده» و «نهالی روینده»ایم.

نیز هر یک از ما «جاری بلند» و «نجّاری فرهمند» هستیم.

ما می توانیم در «کارگاهِ هستی» و در «پناهِ حق پرستی»،

از نهالِ وجودِ خویش «چوبۀ دار» بسازیم یا «پنجرۀ رو به گُلزار». 

بیاییم برای «فریادِ حق،حنجره» و در برابرِ «انسدادِ فلق،پنجره»باشیم!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

هال:قرار، آرامش ، صبر، میله های ساخته شده از سنگ و گچ در کناره های میدان چوگان بازی 

جار: فریاد،بانگ 

انسداد: بسته شدن ،بندشدن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 28 شهريور 1398 | 6:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1344

 

«پیامِ حق» یا «کلامِ ناحق»؟!

 

خداوند به هر انسان یک «زبانِ گویا» داده است و دو «گوشِ شنوا»؛

تا از دیگران هم «پیامِ حق» را بشنود و هم «کلامِ ناحق» را،

ولی چون خود «سخن می گوید» جز «راهِ حق نپوید»!

هر کس یک ابزار دارد برای «گفتن» و دو ابزار برای «شنُفتن».

اگر دوست ،سخنِ باطل گفت و دشمن،سخنِ حق

هر دو را باید «با گوش شنید» و «با هوش سنجید»!

همیشه سخنِ باطل،«مردود» است و «مطرود»،

گر چه گوینده «دوست» و «نکوست».

و سخن حق «شنُفتنی» و «پذیرُفتی» است،

گر چه گوینده «دُشمن» و «ضدِّ من» است.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 27 شهريور 1398 | 5:25 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1343

 

«رؤيت آب» یا «رؤياي سراب»؟!

 

ز برگِ عشق و گلبرگِ شقايق 

ببايد ساخت يك گلگونه قايق

ز شهرِ هيچ و پوچِ مُلكِ هستي

تواني رفت تا شهرِ حقايق

در هر «پگاه» هر چيز نو مي شود، جز «نگاه»

پس بايدمان هر «پگاهِ نو» را با «نگاهِ نو» بياغازيم.

بكوشيم تا طراوت را در «نگاهِ نگارین» ببينيم، نه در «پگاهِ بهارین»، 

هر پگاه، «دستانِ نرمِ نسيمِ بهار»، «برگ هاي سبزِ سپيدار» را ورق مي زند

«رستاخیزِ هر برگ»، «ستيز با مرگ» است

بعضي «چشمِ فريبا» دارند وبرخي «نگاهِ زيبا».

اگر «ريشه هاي نهالِ انسان» از «انديشه های زلالِ وجدان» بنوشند، 

«شاخسارانِ سرسبزِ اين نهال» مي تواند با «میوه های سرخِ کمال»  

بشریت را از «مِهادِ بیگاری» به «چکادِ رستگاری» برساند. 

اين «تصوّري» نيست كه به «تصوير» كشيد ه ام، 

بل بر این باورم که «سعادتِ بشر» مُبتنی بر «مساعدتِ خیر و شر» است .

اين باور «رؤيتِ آب» است ،نه «رؤياي سراب»

آنان كه از «آفتابِ حقيقت» و «مهتابِ واقعیّت» روي «بر مي تابند»، 

ناگزير جز «سايۀ خويش» و «سازمایۀ تشویش» را «نمي يابند»

پس بياييم با «آفتاب بتابيم» و بيش از اين «احتجاب را برنتابيم».

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------

مِهاد: بساط،بستر،گهواره،زمین پست،مهد

چکاد: قلۀ کوه،سر کوه ،پیشانی،میان سر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 25 شهريور 1398 | 6:5 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1343

 

«رؤيت آب» یا «رؤياي سراب»؟!

 

ز برگِ عشق و گلبرگِ شقايق 

ببايد ساخت يك گلگونه قايق

ز شهرِ هيچ و پوچِ مُلكِ هستي

تواني رفت تا شهرِ حقايق

در هر «پگاه» هر چيز نو مي شود، جز «نگاه»

پس بايدمان هر «پگاهِ نو» را با «نگاهِ نو» بياغازيم.

بكوشيم تا طراوت را در «نگاهِ نگارین» ببينيم، نه در «پگاهِ بهارین»، 

هر پگاه، «دستانِ نرمِ نسيمِ بهار»، «برگ هاي سبزِ سپيدار» را ورق مي زند

«رستاخیزِ هر برگ»، «ستيز با مرگ» است

بعضي «چشمِ فريبا» دارند وبرخي «نگاهِ زيبا».

اگر «ريشه هاي نهالِ انسان» از «انديشه های زلالِ وجدان» بنوشند، 

«شاخسارانِ سرسبزِ اين نهال» مي تواند با «میوه های سرخِ کمال»  

بشریت را از «مِهادِ بیگاری» به «چکادِ رستگاری» برساند. 

اين «تصوّري» نيست كه به «تصوير» كشيد ه ام، 

بل بر این باورم که «سعادتِ بشر» مُبتنی بر «مساعدتِ خیر و شر» است .

اين باور «رؤيتِ آب» است ،نه «رؤياي سراب»

آنان كه از «آفتابِ حقيقت» و «مهتابِ واقعیّت» روي «بر مي تابند»، 

ناگزير جز «سايۀ خويش» و «سازمایۀ تشویش» را «نمي يابند»

پس بياييم با «آفتاب بتابيم» و بيش از اين «احتجاب را برنتابيم».

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------

مِهاد: بساط،بستر،گهواره،زمین پست،مهد

چکاد: قلۀ کوه،سر کوه ،پیشانی،میان سر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 25 شهريور 1398 | 6:5 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1341) 

 

«تا زِنده ایم» ، «تازَنده ایم»!

 

«روندِ پیری» و «فرایندِ زمینگیری» ،

«افزودنِ اندوه» است و «پیمودن کوه».

انسان در کوه هر چه «فراتر» و «بالاتر» می رود،

«نیرویش می فرساید» ولی بر «اُفُقِ دیدش می افزاید».

آن که از«فرازِ کوه»،«چشم اندازِ بشکوه» را می نگرد،

«دنیایی وسیع تر» را و «سودایی منیع تر»را می بیند.

زندگی چون «دوچرخه سواری»،«استمراری»است.

دوچرخه سوار تا «رکاب» می زند،«شتاب» دارد.

آن گاه از «پایایی» فرومی افتد که از «پویایی» بازمی مانَد.

کسانی با «سایه»،«همسایه» می شوند،

که بیش از همه نیازمندِ «آفتاب اند»،ولی ناآگاهانه از آن «روی برمی تابند».

به جای این که «کفش و لباس را همرنگ» کنیم،

بیاییم «عقل و احساس را هماهنگ» سازیم.

بیاییم «برگ های تقویم» را با «گلبرگ های قویم»بیاراییم.

 «تقویم ،سال» را می شمارد و «قویم،کمال» را. 

بیاییم با «جوانیِ دل»،«ناتوانیِ شمایل» را به تاخیر اندازیم

و با «امیدِ بهروزی» و «نویدِ پیروزی»،

نه تنها در «گفتار»،که در «رفتار» نشان دهیم که

«تا زنِده ایم» ، «تازَنده ایم»!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

قویم: راست و درست،معتدل،استوار،خوش قامت 

سودا: عشق و جنون و آرزو

منیع: استوار،بلند،جای بلند و سخت که دستیابی به آن دشوار است

شمایل: خوی ها، طبع ها، شکل و صورت

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 23 شهريور 1398 | 5:2 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1340

 

«مارهای قیام» و «طومارهای حُکّام»

در «حکومتِ زور» و «حاکمیّتِ سانسور»،

هرگاه مردم از «شدّتِ فشار» و «حدّتِ انزجار»،

«عرصه را تنگ» و «صحنه را شبرنگ» ببینند،

ناگزیر «بر نیرنگ برمی آشوبند»،ولی حاکمان آنان را «باتفنگ سرمی کوبند».

اینان باید بدانند همیشه «پاسخِ آشوب»،«سرکوب» نیست. 

می توان «صداها را خاموش کرد»،ولی نمی توان «نداها را فراموش کرد».

 هیچ گاه «عاملِ فریاد»،«فرایاد» نمی رود.

 «سرکوبِ اندیشه» نمی تواند «مطلوبِ همیشه» باشد؛

زیرا «ستُردنِ باور با زور» چون «فشُردنِ فنر با دستور» است.

روزی که این «خَمِ فنرِ فشُرده،باز» شود و «پرچمِ باورِ پژمُرده در اهتزاز» درآید،

«مارهای قیام»،«طومارهای حُکّام» را درهم می پیچد.

در این جا «زنهار» از «مهار»! 

بترسیم از روزی که مردم،«انزجار را جار» بزنند و «کارگزار را به دار»!

آن گاه که «تداومِ انزجار» به «تهاجُمِ انفجار» می انجامد،

دیگر نه از «تاک،نشان» می مانَد،نه از «تاک نشان»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

طومار: نامه ، دفتر، نوشتة دراز

حدّت:  تندی ، تیزی ،خشم ، غضب

انزجار: دوری کردن ، رمیدن ،بیزار بودن ، رمیدگی ، نفرت

ستُردن: تراشیدن ،خراشیدن،زدودن، محوکردن

اهتزاز: به حرکت درآمدن ،جنبیدن ،شادی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 22 شهريور 1398 | 6:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1339)  

«نگار» یا «زنگار»؟!   

انسان های «خوب» نزدِ همه «محبوب» اند.

اینان «کانِ زر» اند،نه «دکانِ ضرر».

همۀ وجودشان برای «خلق،جود» است و برای «خالق،سجود». 

اینان راهِ «بهشتی برین را می آغازند» 

و برای خویش «سرنوشتی نوین را می سازند».

ولی افرادِ «بددهن» چون «آهن» اند.

آن قدر در «پیلۀ تنهایی» و «حیلۀ هیولایی» می مانند، 

تا از بسیاریِ «نیرنگ»،«زنگ» می زنند

و سرانجام «میله های قفس را می بوسند» و در «پیله های محبس می پوسند»!

هر انسان، «عیار بینش» دارد و «اختیار گزینش»،

یا «نگار» را و یا «زنگار» را!

یا «از زر،زریر» می سازد، یا «از شر،شریر»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

نگار: معشوق،محبوب، نقش و نگار 

زنگار:زنگ،زنگِ آهن،اکسید مس

زریر: انسان تیزهوش و سبک روح

شریر: بدکار،بد،صاحب شر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 16 شهريور 1398 | 5:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1336

 

«چکادِ کوه» ، «نمادِ شکوه»

 

زندگی «راهی هموار» و «همراهی هوادار» نیست.

هم «دست انداز» دارد و هم «فرود و فراز».

هم «پیچ و خم» دارد و هم «بیش و کم».

هم «گره» دارد و هم «گریوه»!

آن را «باید گشود» و این را «باید پیمود».

زندگی نه «بالشی نرم»،که «چالشی گرم» است،

که باید  با «فروغ عقل» و «نبوغ نقل»،

«چالش ها را با تحمُّل» و «آغالش ها را با تامُّل» درمان کرد. 

آن گاه که از «دلِ دریا» و «صحنِ صحرا» 

 «فراز بلند» و «چشم انداز شکوهمند» را می نگریم،

«چکادِ کوه» را «نمادِ شکوه» می بینیم؛

ولی آن گاه که «عزم» را «جزم» می کنیم

و «گُسل را می پیماییم» و «قُلل را می گشاییم»،

«زیباترین دشت ها» و «فریباترین گُلگشت ها» را 

زیر پای خویش،«فرودین» و «پُرآذین» می بینیم.

بیاییم با «خداوندباوری» و «بلندنظری»،

«برای همیشه»،«افُقِ اندیشه» را،

از «وَرِ پستی بپالاییم» و به «زیورِ اَلَستی بیاراییم»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------

گریوه: پشته،گردنه،تپه

چالش: جنگ و جدال،جولان و حمله

آغالش: دشمنی

وَر :بر ،کنار ،جانب، پهلو، سینه

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 11 شهريور 1398 | 6:18 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1334

 

«فرمانِ ایست» یعنی «پایانِ زیست»!

 

کسی که «رمز پویایی را بیاموزد» می تواند تجربۀ «راز پایایی را بیندوزد». 

آن که «اندیشه ای پویا» دارد،قطعاً «ریشه ای پایا»  دارد.

او همواره از «قاموسِ دانش» و «اقیانوسِ پژوهش» می نوشد،

و به «آرمین دست می یابَد»،ولی «یقین را درنمی یابَد».

انسانی که چون «مِهرِ دانش» بر «سپهرِ پژوهش» پَر می کشد،

هرگز حتّی با «دامِ تلقین» بر «بامِ یقین» نمی نشیند.

زیرا «رازِ این رونده» و «پروازِ این پرنده» در پویایی است.

یک لحظه «فرمانِ ایست» به «پایانِ زیست» می انجامَد.

هر «باورِ یقینی» می تواند انسان را در یک «محورِ زمینی» زمینگیر کند. 

ماندن در یقین،«پایانِ پویایی» و «کتمانِ پایایی» است.

انسانِ پویشگر هر یقین را «پلّه ای از پلّکانِ حقیقت» 

و «نرده ای از نردبانِ واقعیّت» می داند. 

او یقین و شک را «پُلی برای عبور» می داند و «تامُّلی برای شعور».

در هیچ یک «نمی مانَد» و خود را به پلّکانی بالاتر «می رسانَد».

«پلّکان برای پیمودن» است و «نردبان برای درنَوَردیدن»،

بنابراین «ایستایی»،همان«میرایی» است.

پژوهشگر به «ایمان» و «اطمینان» می رسد،

زیرا با «ایمان به رامش» می رسد و با «اطمینان به آرامش»!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------

قاموس: میانۀ دریا

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 9 شهريور 1398 | 5:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1333

 

«مردمی رشید» یا «سلطانی سدید»؟!

من شهریاری را دیدم با یک «نورِ چَشم» و صد «تنورِ خَشم».

او با «قهرِ فکوران» بر «شهرِ کوران» فرمان می راند.

کسانی به سلطۀ سلطان یک چشم «تن می دهند» و «گردن می نهند» 

که خود «کور» و «فاقد شعور»اند.

افرادِ «زار از تفکُّر» و «بیزار از تدبُّر» ،

آنان که «بصر» دارند و «بصیرت» ندارند،

«بینایی» دارند و «بینش» ندارند،

نه تنها به «خودکامگی»،که به هر «فرومایگی» تن می دهند.

برای رهایی از سلطۀ «بیداد» و «استبداد»،

باید «مردمی رشید پرورید»،نه تنها «سلطانی سدید برگزید»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------- 

سدید: محکم و استوار،راست و درست

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 7 شهريور 1398 | 5:43 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1332

 

«کارِ گِل» یا «اِنکارِ دِل»؟!

من انسان را دیدم «رها از بند زمان» و «جدا از قید مکان».

او در «عرصۀ بی کران ازلیّت» و «صحنۀ بی پایانِ ابدیّت»،

با  «پر و بالِ راز» در «سپهر آمالِ دلنواز» پرواز می کرد.

از «خاکسترِ فنا رمیده» و در «بسترِ بقا آرمیده» بود.

او از آن هنگام «اسیرِ خاک» شد،که «سیر از افلاک» شد.

چون «به خاک دل بست»،از «رشتۀ افلاک گسست».

دنیای «محدودِ مکان» و «محصور زمان»،

«پر و بالش را بست» و «آمالش را درهم شکست».

آن جا «دِل، فرمان می رانَد» و این جا «گِل، جان می ستانَد».

امروز نیز «راهِ رهایی» و «شاهراهِ شکوفایی»،

این است که نباید «کارِ گِل» به «اِنکارِ دِل» بینجامَد.

آن «داروی خواب» است و این «نوشداروی سهراب»!

 خوشا آنان که در مکتب عشق از «درمان»،«در امان»اند!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 6 شهريور 1398 | 5:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1331

 

«بارِ دانش» و «بافتارِ بینش»

 

 برخی از «اَحبابِ عالی» چون «حُبابِ خالی» اند.

«مغرور از بزرگی» و «مسرور از سترگی»،

با درونی «انباشته از هوا»، ولی «پنداشته از غنا»!

بنابراین باید بدانیم هر گاه خود را از هر «مِهتر»،«بهتر» پنداشتیم،

این نشانۀ «طغیانِ غرور»است و «فقدانِ شعور».

نشانه بزرگی و بزرگواری،«فروتنی» و «خودشکنی» است،

نه «فرنشینی» و «خودبزرگ بینی»!

بیاییم بر «بارِ دانش» و «بافتارِ بینش» بیفزاییم.

تا «محبوبِ اندیشمندان» باشیم،گرچه «مغضوبِ خودپسندان» گردیم!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 5 شهريور 1398 | 9:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1330

 

«دارِ عدم» یا «سایه سارِ ستم»؟!

 

چه بسیار «شهریارانِ خودکامه» را در میانِ «یارانِ سیه نامه» دیدم،

که چون «بلندیِ سایه» و «فرهمندیِ سازمایه» را می دیدند،

آن را «نشانۀ شکوه» و «پایانۀ اندوه» می پنداشتند!

غافل از آن که این «غروبِ روایی» و «رسوبِ فرمانروایی» است،

که بر «درازایِ سایه» و «پهنایِ پایانه»افزوده است!

 غروب هم بر «طولِ سایه ها» می افزاید و هم بر «اُفولِ پایه ها»!

اینان باید بدانند «سایۀ بلند» و «همسایۀ آزمند» ،

نشانۀ «پایانِ روز و روزی» است،نه «دورانِ بهروزِ پیروزی»!

 «سایه سارِ ستم»، «دارِ عدم» است.

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

فرهمندی: شکوه،شوکت

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 3 شهريور 1398 | 6:14 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1329

 

«سکّۀ زرّین» و «سَبیکۀ سیمین»

 

محبّت،«سکّه ای زرّین» است و «سَبیکه ای سیمین» ،

که افرادِ «مهربان و فاضل» آن را در «قُلّکِ دل» می افکنَند.

بیرون آوردن این «سکّۀ محبوب» از «قُلّکِ قُلوب»،

جز با «شکستنِ دل ها» و «خَستنِ محفل ها» امکان پذیر نیست.

انسانِ مهربان «بهارانی مُشکبیز» است و نامهربان،«خزانی برگریز».

این، آسمانِ انسانیّت را «تاره» می بیند و او «پُرستاره». 

مهربان ،«رنگی خدایی» دارد و «فرهنگی هُدایی».

مهربان چون «گنجینۀ مهر» بر «سینۀ سپهر» «می درخشد»

و همۀ «ابرار» را «نور و نار» «می بخشد».

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

سَبیکه: قطعة طلا یا نقره ای که آن را گداخته و در قالب ریخته باشند. 

خَستن: آزردن،مجروح کردن

تاره: تار،تاریک

هُدا: رستگاری ، راهنمایی 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 2 شهريور 1398 | 5:55 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1328


«سر در آخُر» یا «اسیرِ تحجُّر»

چه سخت است «فهماندنِ حقیقت» و «نمایاندنِ واقعیّت» 

به کسی که برای «نفهمیدنِ حق» و «ندیدنِ ذیحق»،

«پولی کلان» و «تیولی بی کران» می گیرد!

دو گروه یا «نفهم»اند و یا در «وهم»اند:

آنان که «سر در آخُر»اند یا «اسیرِ تحجُّر»اند.

«رویاندنِ گلستان در کویر» آسان تر است از «فهماندن به نادانِ اجیر»!

«بهترین زمینه» و «برترین زمانه» برای رشد و رویش این گونه افراد

«حکومتِ بیداد» و «حاکمیّتِ استبداد» است! 

چه زیبا سرود این «واعظ سرافراز»،«حافظِ شیراز»:

فلک به مردم نادان دهد زمام مراد       

تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------- 

آخُر: جای علف خوردن چهارپایان،طاقچه ای که در کنار دیوار می سازند و علوفه در آن می ریزند

تحجُّر: سنگ شدن ، مانند سنگ سخت شدن

تیول: واگذاری زمین و ملک به کسی از طرف پادشاه که آن شخص از طریق مالیات آن ملک برای خود درآمدی فراهم می آورد

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 1 شهريور 1398 | 5:44 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1326

 

«روندِ تفکُّر» و «کمندِ تحجُّر»

من سرزمینی را دیدم «آباد» و پر از «استعداد».

در این «بوم و بر» و بر «بام هر باور»،

«آبادی ها ،پویا»بود و «آزادی ها،پایا».

در هر «مکان ،کان» بود و در هر «کوه ،شکوه»؛

امّا «شهریارانِ ناشی» با «نهایتِ کلّاشی»،

در هر «زمین،مین» کاشتند و در هر «کمین،کین»! 

از «نعمت»ها،«نقمت» ساختند و از «فضیلت»ها،«رذیلت»!

دین را «ابزار»کردند و دینمَداران را،«زار».

«عدالت،آلت» شد و «شرافت،آفت».

« شهامت، شرار دل ها»شد و «شجاعت، شوری در سرها ».

« شرار » را با « شرارت » خاموش کردند و « شور »را با « شر»!

« شهامت » را « شناعت » نامیدند و « شجاعت » را « جسارت » . 

آینده سازان را «راندند و کوچ»کردند و بعضی «ماندند و پوچ» شدند. 

به تدریج انسان ها از «درون،دون»شدند و از «بُرون،زبون»!

در نتیجه برای این جامعه راهی جز «تلاشی» و «فروپاشی»نماند.

همیشه هرزه گیاهِ «بیداد» و «استبداد» 

در جوامعی «می رویَد» و راهِ رُشد را «می پوید»،

که در آن «دهان ها را بسته اند» و «قلم ها را شکسته اند».

توسعه نایافتگی از «داد،بیداد» می سازد و از «وداد،استبداد».

بیاییم «روندِ تفکُّر» را از «کمندِ تحجُّر» «برهانیم»،

و میهن را از «تنگنای کاد» بر «بلندای چکاد» «برسانیم»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------------

کلّاشی : مفتخوری

نِقمت: عقوبت،عذاب

تلاشی: از هم پاشیده شدن

کاد:رنجور، محنت کشیده و سختی دیده در طلب چیزی، مشقت و رنج

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 28 مرداد 1398 | 7:13 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 130 صفحه بعد