#سیاهنمایی/ 29
منو نداشتین،چه می کردین؟!
گفت: برخی از خبرهای روز رو که خوندم یاد یه حکایت جالبی افتادم.
گفتم: چه خبرهایی؟
گفت: وقتی حکایت رو بشنوی،خودت می فهمی چه خبرهایی رو میگم!
گفتم: خب،پس حالا بگو کدوم حکایت؟
گفت: در روستایی گاوی داشتن که چند خانواده از شیر اون استفاده می کردن و منبع روزیِ اونا بود. یه روز گاو سرشو کرد توی یه خمره بزرگی آب بخوره، ولی سرِ گاو توی خمره گیر کرد. مردم روستا اول می خواستن خمره رو بشکنن، ولی گفتن نزد کدخدا بریم ، شاید راه چارۀ بهتری داشته باشه.
کدخدا گفت سر گاو را ببرید! رفتن و سرِ گاو رو بریدن.دیدن حالا سرِ گاو بیرون نمیاد! برگشتن و گفتن یا کدخدا هنوز سر گاو در خمره مونده! حالا چه کنیم؟گفت حالا خمره رو بشکنید! و چنین کردن.
کدخدا رفت و ناراحت و غمگین در گوشه ای نشست! بهش گفتن ای کدخدا ناراحت نباش! هم گاو و هم خمره فدای سرِ شما.
کدخدا گفت: من ناراحتِ گاو یا خُمره نیستم! از این ناراحتم که اگر شما منو نداشتین امورات زندگیتون رو چطوری می چرخوندید!
گفتم: ای ناقلا! حالا فهمیدم منظورت کدوم خبرها بود!چرا از اول خبرها رو نگفتی؟!
گفت: اگر جرات داری خودت بگو!تو که میگی فهمیدی!
گفتم: خب،حالا هیچی منو و هیچی تو! بگذریم! ولی اینو بهت بگم که باز هم یه جورایی #سیاهنمایی کردی ها!!
#شفیعی_مطهر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: سیاه نمایی
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1438)
«تحمُّلِ فشار» و «تحوُّلِ ماندگار»
برای «انسانِ آزاده» و «جوانِ بااراده»،
همیشه «تحمُّلِ فشار» به «تحوُّلِ ماندگار» می انجامد.
«زغالِ سنگ» بر اثرِ فشار به «الماسِ آذرنگ» تبدیل می شود.
هیچ «انسانِ بافرهنگ» کمتر از «زغالِ سنگ» نیست!
بنابراین بیاییم «از آن چه می خواهیم باشیم»،«تندیسی از خویش بتراشیم»
و در «ضمیرِ خویش» یک «تصویرِ بی تشویش» بیافرینیم
و آن را در «گذرانِ زندگانی» برای «زمانِ طولانی» حفظ کنیم.
«با تاکید» و «بی تردید» در آینده
همان «شخصیّتِ مطلوب» و «هویّتِ محبوب» در ما تبلوُر می یابد.
#شفیعی_مطهر
----------------------------
آذرنگ: روشن،فروغ
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1437)
«آزادی انسان» و «آبادی جهان»!
در هر «زمان» و در هر «زمین»،
هر ایدِئولوژی آن گاه که «حکومت» و «حاکمیّت» را در دست بگیرد،
«خالفان را دستبوس می انگارد» و «مخالفان را جاسوس می پندارد» .
بنابراین نه «ظرفیّت» دارد و نه «ظرافت»،
که «سبزکیشان را دریابد» و «دگراندیشان را برتابد».
«انتقاد را سیاه نمایی» می نامد و «نقّاد را سودایی».
در حالی که اندیشه نه «سقف» را برمی تابد و نه «سقیف» را.
مرغِ اندیشه «مِهری گران» دارد و «سپهری بی کران» می طلبد.
«قفسِ هیچ حاکمیّت» و «محبسِ هیچ حکومت»،
نمی تواند این «پروینِ پیشتاز» و «شاهینِ تیزپرواز» را
از «اوج گیری» و «موج پذیری» بازدارد.
مرغِ اندیشه به جای «بال»،«استدلال» دارد
و به جای «پرواز»،«راز»!
دریغ اگر این «پرنده را به بند» کشیم و «فرازنده را به کمند»!
آزادی اندیشه را نه با «فرمانِ همایونی» می توان سرکوب کرد
و نه با «پیمانِ قانونی»؛
زیرا هدف از وضعِ قانون نیز «تامینِ آزادی انسان» است و «تضمینِ آبادی جهان»!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------------
خالف: گول،احمق
ظرافت: زیرکی، مهارت، خوش زبانی ، نکته سنجی ،خوش اندامی ، زیبایی
سودایی: تندخوی، تندمزاج، عصبی
سقیف: سقف،آسمان خانه
پروین:ثریا، صورتی فلکی که بالای شاخ صورت فلکی گاو قرار دارد
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
ثروت ملی ما و ژاپن
#شفیعی_مطهر
مرحوم نوربخش رئیس کل اسبق بانک مرکزی ایران نقل کردند .
زمانی همتای ژاپنی من برای دیدار و مذاکره به ایران آمده بود ، او را به بازدید موزه ملی و جواهرات سلطنتی بردم و به ایشان گفتم :
این جواهرات و طلاها پشتوانۀ پول کشور ماست .
پس از مدّتی وقتی من از ژاپن دیدار داشتم، اظهار علاقه کردم که از ذخائر ارزشمند و پشتوانۀ اقتصادی ژاپن بازدید کنم . ایشان مرا به یک ساختمان و برج بلند برد . به ایشان گفتم :
معمولا ذخائر پولی و جواهرات را در نقاط بلند یک برج نمی گذارند .
اما ایشان بدون توضیحی در طبقه آخر برج چند نفر پیرمرد را به من نشان داد و گفت :
این ها ذخائر ارزشمند و پشتوانۀ اقتصاد ما هستند !
یعنی نیروی انسانی متخصص بالاترین ثروت و سرمایۀ ملی ما محسوب می شود .
اینجا بود که این ارقام در ذهنم تداعی شد که تولید ناخالص ژاپن در سال 1951 میلادی یک سوم بریتانیا و یک بیستم امریکا بود .
در سال 1992 این نسبت ها به 3برابر بریتانیا و نزدیک به دو سوم آمریکا رسید .
تا سال 1987 ژاپنی ها فقط 4جایزه نوبل در علوم گرفته بودند . حال آن که در امریکا این رقم به 142 رسیده بود .
در 1992 ژاپن از نظر نسبت دانشمندان و مهندسان با صلاحیت در راس کشورهای جهان قرار داشت .( حدود 60هزار نفر در یک میلیون) تقریبا 800هزار نفر ژاپنی در حوزۀ تحقیق و توسعه کار می کردند که بیش از مجموع این افراد در بریتانیا، فرانسه ، و آلمان بود .
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: روزنوشت
|
|
|
موضوعات مرتبط: سیاه نمایی
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1436)
«حراست» و «سیاست»
در هر جامعه ،رسالتِ «تامینِ آمال» و «تضمینِ استقلال» ،
بر دوشِ نیروهایِ «نظامی» و «انتظامی» است.
ولی این نیروها آن گاه می توانند نقشِ «برازندگی» و «بازدارندگی» داشته باشند،
که «پشتوانۀ توده» و «گُمانۀ ستوده» یاریگر آنان باشد.
وقتی یک «سالارِ نظامی» یا «سردارِ انتظامی»،
«صلاحِ احساسی» را در ورود به یک «جناحِ سیاسی» می پندارد،
«عنقریب» در برابر جناحِ سیاسیِ «رقیب» قرار می گیرد.
در این صورت «وِجهۀ زیبای قداست» را فدای «جبهۀ فریبای سیاست» می کند!
نیروهای مسلّح آن گاه می توانند «پایگاهِ مردمی» و «جایگاهِ تهاجمی» داشته باشند،
که «حراست را به سرداران» و «سیاست را به سیاستمداران» بسپارند.
#شفیعی_مطهر
-------------------------------------
گُمانه:گمان ، حدس، چاه با نقبی که مُقنّی پیش از کندن قنات در محلی که گمان آب می رود حفر می کند
جناح:بال، هر یک از دو طرف
وِجهه: طرف ، جانب، اعتبار، آبرو
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
#سیاهنمایی/26
این مشکل توست، ربطی به ما ندارد!!
گفت: ما مردم به چه جُرم و گناهی به بهانه پیشگیری از بیماری کرونا محکوم به حصر خانگی خودخواسته شده ایم؟ ما محکوم به حصری شده ایم که در صورت مرگ احتمالی حتّی بستگان ما به علت رعایت اصول پیشگیری ناگزیرند بدون هیچ مراسم و تشریفاتی در خفای کامل فقط لاشۀ آلودۀ ما را زیر خاک کنند و از شرِّ ما راحت شوند!
گفتم: ما قطعاً معصوم نیستیم،ولی من فکر نمی کنم همۀ ما مردم جُرم یکسانی مرتکب شده باشیم که به مجازات یکسانی محکوم شده باشیم.
گفت:همۀ ما دقیقاً مرتکب یک گناه مشترک شده ایم!
گفتم: چه جُرم و گناهی؟
گفت: وقتی بیش از 9 سال است چند نفر را بدون هیچ گناهی و بدون محاکمه در هیچ محکمه ای محکوم به حصر خانگی کردند،ما حداقل بی تفاوت با آن برخورد کردیم! آیا این یک گناه بزرگ مشترک نیست؟!
گفتم: این مشکل ما نیست و ربطی به ما ندارد!
گفت: موشی در مزرعه،تله موش دید. به مرغ و بُز و گاو خبر داد،همه گفتند:
تله موش مشکل توست،به ما ربطی ندارد.
ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید، از مرغ برایش سوپ درست کردند و گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند، گاو را برای مجلس ترحیم کشتند و تمام این مدت موش از سوراخ دیوار می نگریست و به مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکر می کرد.
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!
#شفیعی_مطهر
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: سیاه نمایی
|
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1434)
«بنده» یا «نماینده»؟
خودکامه در «اوج طغیان و تباهی» و بر «موج گُمان واهی»،
می کوشد تا خدا را به «دام اندازد» و «استخدام سازد».
او خود را نه تنها «سایه» که «همسایه» خدا می نامد.
بنابراین او برای خدا نه تنها «سخنگوی ویژه» ،که «بازوی آویژه» است.
او تنها حقِّ شهروندان را «ابراز پرستش» می داند،نه «جواز پرسش»!
در حالی که خدا، «خدای ناس» است نه «هُدای خنّاس».
در «پیشگاه رب» و «نگاه مذهب»،
تنها ارادۀ «توده» است که «ستوده» است.
«صدای صادق» و «ندای خالق»،
از «نای خلق» شنیده می شود نه از «مدّعای دلق».
خداوند نه با «زبان زر و زور» سخن می گوید و نه از «دهان تزویر».
او «خدای سپهر» است و با «ندای مهر» سخن می گوید.
خدا در زمین «بنده» دارد، نه «نماینده».
هر انسان در «زمین» برای خدا «جانشین» است.
او می تواند بدون «واسطه» با خدای خویش «رابطه» داشته باشد.
سرانجام، هر «خودکامۀ دون» در «جامۀ جنون»،
«بی رحمانه خون می ریزد»،تا ناگزیر «ذلیلانه بگریزد» !
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
آویژه: ویژه ، خالص ، معشوق ، یار یا دوست نزدیک
هُدا: رستگاری ، راهنمایی
خنّاس: شیطان،اهریمن
دلق: خرقه؛ پوستین؛ جامۀ درویشی؛ لباس ژنده و مرقع که درویشان به تن میکنند
تزویر: مکر کردن ، فریب دادن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.