تعاریف اصلاحات
اصلاحات ، مبانی ، معانی و تعاریف --------------------------------------------- درباره " اصلاحات " تعاریف زیادی از سوی صاحب نظران و اندیشمندان گوناگون مطرح شده است .اصلاحات از آن گونه مفاهیمی است که در تعریف آن اختلاف نظرهای زیادی دیده می شود . البته هر کس حق دارد هرگونه تعریف یا باور از هر پدیده از جمله اصلاحات داشته باشد . نظر هر کس در جای خود محترم است . در باور بسیاری از شهروندان ایرانی آقای سید محمد خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات شناخته می شود . گرچه خود ایشان چنین داعیه ای ندارند . امروز می خواهیم تعریف و مفهوم اصلاحات را در آیینه نگاه ایشان به تماشا بنشینیم . مفهوم اصلاحات محورهاي تعريف شده از اصلاحات توسطسيد محمد خاتميدر نشست هاي مربوط به " تبيين مباني اصلاحات" : 1- يكي از اصول مهم اصلاح طلبي احترام به باز بودن فضاي بحث و نظر و بي هزينه بودن اظهار نظر كردن و آزادي بيان و فكر است. 2- در جريان بحث و گفت و گو است كه مي توان تكميل شد و بهبود و اصلاح پيدا كرد. 3- رسالت اصلاحات در نظر عبارت است از بازسازي ذهن اجتماعي و تاريخي جامعه به گونه اي كه مردم به عنوان "ملت" بتوانند خود را باز يابند و قادر باشند كه در عرصه حيات سرزميني ، منطقه اي و جهاني به طور فعال حضور داشته باشند. 4- درك مقتضيات و تلاش براي رهايي جامعه از غفلت زدگي تاريخي و غفلت زدگي معاصر ، كار بزرگي است كه اصلاحات انجام مي دهد. 5- اصلاحات حركتي در جهت درمان دردهاي مزمن و كهنه جامعه از يك سو و دردهاي جديد و تازه آن از سوي ديگر است. سه درد شاخص و قابل لمس ما درد استبداد، درد استعمار و وابستگي و سلطه بيگانه بر سرشت و سرنوشت كشور و منطقه و درد عقب ماندگي است . آنچه معتقدم كه جدي است و اگر حل شود بسياري از مسائل ديگر حل مي شود، اين است كه به جاي استبداد، آزادي و به جاي وابستگي ، استقلال و به جاي عقب ماندگي ، پيشرفت قرار گيرد و نيز در همه مراحل ، عدالت در جامعه برقرار شود. 6- اين كه ما مهندسي اجتماعي كنيم از نظر علمي غلط است . البته هدايت جامعه از سوي مربيان صالح، امر ديگري است. 7- اصلاحاتي كه ما مي گوييم اين است كه اگر مردم سالاري، جامعه مدني و پيشرفت و توسعه مي خواهيم، راه اين ها از طريق دين است. 8- من" انقلاب" اسلامي را بزرگ ترين فراز "اصلاحات" 150سال گذشته در ايران مي دانم. 9- در دنياي امروز، دوري اخلاق از سياست فاجعه بار بوده است. 10- مردم سالاري يك تقدير الهي و فرمان تاريخي براي جامعه ماست كه براي ملت در اين برهه خاص تاريخ صادر شده است و برآمده از وجدان بيدار و آگاه جامعه است و نيز مقتضاي روح زمانه ماست. 11- وقتي از عدالت و اخلاق صحبت مي كنم، نمي خواهم به بيان كلي اين مطلب اكتفا كنم ، بلكه مي گويم اگر اين دو مورد مهم هستند، بايد در قوانين آن نظام نيز تجلي داشته باشد. 12- ليبرال دموكراسي هاي كنوني، همزمان، همراه و مستلزم ايجاد نظام سلطه بين المللي شده است. در اينجاست كه دين مي تواند چاره ساز باشد. *** (منبع: ضميمه هفتگي شماره 3 روزنامه اعتماد ملي، 28/11/87)

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: روزنوشت

تاريخ : یک شنبه 30 خرداد 1395 | 7:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |