دل دیدنی های شهر سرب و سراب (302)

   من همه کسانی را که عوض شدنشان را بعید می دیدم، عوضي شدنشان را قطعي ديدم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در روزگاری که در قاموس آن، دروغ یک واقعیت عمومی است؛ به زبان آوردن حقیقت را یک اقدام انقلابی دیدم.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من رسالت انسان را نه« بی مشکل زیستن»، که « با انگیزه زیستن» دیدم.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 من هماره شك هايم را باور و به باورهايم شك كردم؛ اما از پل شك ها گذشتم و به سرزمين سرسبز باورها رسيدم.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
من سودمند بودن را نه در زيبايي، كه زيبايي را در سودمند بودن ديدم.

ادامه دارد...

                                   شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 13 خرداد 1392 | 20:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

           دل دیدنی های شهر سرب و سراب (301) 

 

من صاحبان اخلاق را روح جامعه خود ديدم.(با الهام از سخن امرسون)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من برنامه ريزي را براي مديران به منزله آوردن آينده به زمان حال ديدم؛ زيرا امروز مي توان بذري را كاشت و فردا محصولش را برداشت.(با الهام از سخن آلن لاكين)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من زمان را ديدم و با او قرار همزيستي مسالمت آميز گذاشتم ؛ بدین قرار كه نه او مرا مرتبا دنبال كند و نه من از او فرار كنم. سرانجام روزي به هم خواهيم رسيد.

(با الهام از سخن ماريو لاگو)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در باره عيب يابي خود، ژرف نگرانی دقیق تر و عیب جویانی عمیق تر از دشمنان خود نديدم.پس آنان را قدر بدانیم و بر صدر نشانیم!

(با الهام از سخن بنيامين فرنكلين)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org  

من جوان امروز را دیدم آویخته از ابرهای ابهام و آمیخته با اسطوره های اوهام.

ادامه دارد...

                                  شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 13 خرداد 1392 | 6:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 

  آیینه های وارونه نما

قصه های شهر هرت / قصه سی و پنجم


اعلی حضرت هردمبیل کم کم پای به دوران پیری می گذاشت و چون هر سالمندی دیگر، کهنسالی بر حرص و طمعش می  افزود و بیشتر دل به دنیا می بست.

ریشه نخل کهنسال از جوان افزون تر است

بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را

  غبار پیری هر چه بیشتر بر سر او می نشست چون همه جهان خواران،خواب غفلتش سنگین تر می شد.


آدمی پیر چو شد حرص جوان می گردد 

خواب در وقت سحرگاه گران می گردد 

پیری و کهنسالی نه بر تجارب و آگاهی او ، که بر حرص و شهوت قدرت طلبی اش می افزود.

 

گفتم از پيری شود بند علايق سست‌تر 

قامت خم حلقه‌ای افزود بر زنجير من

او چون همه دیکتاتورها هر روز هوس می کرد که بر دایره قدرت و آتش شهوت خود بیفزاید.

هر چند گرد پيری بر رخ نشست ما را 

مشغول خاك‌بازی است دل برقرار طفلی  


مستی جاه طلبی و غرور قدرت خواهی،چشم عقلش را کور کرده و شعور را از او ربوده بود. دوستان ناصح را  طرد و دشمنان چرب زبان و متملق و چاپلوس را هر روز بیشتر به دور خود جمع و جذب می کرد.

پيری و طفل مزاجی به هم آميخته‌ايم 

تا شب مرگ به آخر نرسد بازی ما 

                                                                (تک بیتی ها از صائب تبریزی)

دوستان حکیم و خیرخواهان فهیم او را صادقانه اندرز می دادند و کارهای احمقانه او را نقد می کردند. هردمبیل از انتقاد آنان می آزرد و می رنجید.

روزی یکی از دوستان حکیم به او گفت:

پیامبر اکرم(ص) می فرماید:«صدیقک من صدقک لا صدقک»؛

دوست واقعی تو کسی است که به تو راست بگوید،نه این که هر کار تو تصدیق کند.

هردمبیل به شدت از او رنجید و او را برای همیشه طرد و خانه نشین کرد.

شیادان و عوامفریبان وقتی حاکمیت دروغ و فریب و ریاکاری را بر جامعه مسلط دیدند،پر و بال گشودند و عرصه اجتماع را زیر سیطره جهنمی خود گرفتند.


یکی از شیادان چون خودشیفتگی اعلی حضرت هردمبیل را دید،موقعیت را مغتنم شمرد و با کمک شیاطین  حق ستیز آیینه ای ساخت که بر خلاف همه آیینه ها حق را باطل،زشت را زیبا و پیر  را جوان نشان می داد.

نصیحتگران و دلسوزان جامعه با ارائه آیینه های واقعی و نقدهای راستین ،می کوشیدند پیری ها،زشتی ها،ضعف ها و کژی های هردمبیل را به او بنمایانند و او را از خواب غفلت بیدار کنند؛ اما عوامفریبان و شیادان متقابلا با بیان جملات چاپلوسانه و تملق آمیز او را می فریفتند و قلب او را می ربودند.

هردمبیل احمق خودشیفته وقتی در آیینه وارونه نمای شیاد خود را می نگریست و خود را جوان و زیبا می دید،چون کودکان ذوق زده می شد و بر جاه و جلال چاپلوسان چرب زبان می افزود.


 

 شیادان آیینه ای قلابی نیز برای ملکه پیر و عجوزه دربار ساخته بودند که او نیز هرگاه در آن می نگریست، خود را جوان و شاداب می دید و هنر شگفت انگیز این شیادان را نزد اعلی حضرت می ستود.

 

هردمبیل نه سوادی داشت و نه چندان درس خوانده و کتاب خوانده بود، اما شیادان او را در کسوت استادان و لباس فرهیختگان نشان می دادند و او را بیشتر در خواب عمیق خودشیفتگی فرومی بردند.

او کم کم چنان در خواب خودشیفتگی فرورفته بود که ناخودآگاه خود را دانشمندی بزرگ و محققی سترگ می پنداشت و هر روز گروهی از استادان و  دانشمندان و نویسندگان و شاعران را به دربار فرامی خواند، به حضور می پذیرفت! و در باره همه چیز از ادبیات گرفته تاریاضیات ، و از پزشکی تا ستاره شناسی و از علوم انسانی تا ادبیات و علوم پزشکی درباره همه چیز نظر می داد و انتظار داشت همه دانشمندان و پژوهشگران نظریات او را در صدر همه نظریه ها با آب طلا بنویسند و چون قانون آسمانی به آن ها عمل کنند.


ملکه عجوزه نیز که هوس های جوانیش بازشکفته شده بود،هر لحظه در گوشش نجوا و خواسته های خود را ارضا می کرد .

هر چه دلسوزان جامعه گفتند و نوشتند،هیچ گاه آهن سردشان در دم گرم او اثر نکرد؛ تا این که ....

آری...او نیز سرانجام چون همه دیکتاتورها در منجلاب خودشیفتگی فروافتاد،اما هزینه های همه غفلت های این اسطوره های استبداد از جیب ملت هایی برداشت می شود که این سلطه جهنمی را تحمل می کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قصه هاي شهر هرت

تاريخ : چهار شنبه 8 خرداد 1392 | 6:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (300)

من هرگز در مسيرهاي پيموده و راه هاي فرسوده به هدف تازه اي نرسيدم؛ زيرا اين هدف هماني است كه ديگران هم بدان رسيده اند.

(با الهام از سخن الكساندر گراهام بل)  

 بنياد هستي تو چو زير و زبر شود              در دل مدار هيچ كه زير و زبر شوي


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من سينه هاي خالي از ذكر خدا و دل های فارغ از فکر هدا را چون دادگاهي بدون داور ديدم.(با الهام از سخن هانري روسو)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مديران بي برنامه و نگارشگران خودكامه را ديدم كه در هر سطر بي سرانجام و واژه بي پيام مي توانند نقطه پايان بگذارند.(با الهام از سخن ريچارد تمپلر)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من رضايت وجدان و استواري ايمان را بالاترين مسرت و والاترين فضيلت ديدم.

(با الهام از سخن ژول سيمون)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من هیچ صاحب اراده و استقامت را نديدم كه روي شكست را ديده باشد.

(با الهام از سخن موريس مترلينگ)

ادامه دارد...

                                    شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 6 خرداد 1392 | 9:10 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |



 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (299)

 

من انسان را بدون اميد و رويا مرده اي مايوس و افسرده اي گرفتار كابوس ديدم.

(با الهام از سخن سقراط)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من آن گاه كه همه نيروهاي جسمي و ذهني را متمركز ديدم، احساس كردم كه توانايي ام براي حل مشكلات به گونه اي حيرت انگيز چند برابر شده است. 

(با الهام از سخن نورمن وينست پيل)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من واژه«غير ممكن» را تنها در فرهنگ ديوانگان ديدم.(با الهام از سخن ناپلئون بناپارت)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من خشم را ديدم كه با ديوانگي آغاز شد و با پشيماني به پايان رسيد.

(با الهام از سخن فيثا غورث)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من هرچه نور را بيشتر ديدم ، سايه را عميق تر يافتم.(با الهام از سخن گوته)

ادامه دارد...

                                   شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 4 خرداد 1392 | 10:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (298)

 

من هر انديشه ذهن گستر را که ديدم، در زندگيم لباس واقعيت پوشيد.

(با الهام از سخن برايان تريسي)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من صبر و اميد را يگانه تسكين دهنده آرزوهاي طلايي ديدم.

 (با الهام از سخن الكساندر دوما)  


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من معيار و مقياس ارزش هر انسان را به اندازه اهميتي ديدم كه او براي وقت خود قائل است.(با الهام از سخن رالف امرسون)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من كساني را كه از رسيدن به ريشه مي هراسند، گرفتار در دام روزمرگي ديدم.

(با الهام از سخن ارد بزرگ)


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من ارزش هر هدف را به اندازه سختي ها و دشواري هايي ديدم كه ناگزير در راه نيل بدان هدف تحمل كردم.(با الهام از سخن ارد بزرگ)

ادامه دارد....

                            شفیعی مطهر

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : چهار شنبه 1 خرداد 1392 | 5:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (296)

 

من بدن انسان را بزرگ ترين زندان در درازاي زمان و پهناي زمين ديدم ، زيرا ميليون ها سلول زنده و یاخته ارزنده دارد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در اين شهر سرب و سراب و جامعه جعل و جهل و جار و جنجال های بی جواب تنها  درمانگر  همه كمي ها و كاستي ها را اداره آمار ديدم !!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 من ريشه هاي نهال مهر و محبت را در ژرفاي جان و عمق اذهان چنان استوار ديدم كه احساس كردم حتی ضعيف ترين محبت از كم حافظه ترين ذهن زدوده نمي شود.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 من رنج ها و سختی ها را برای بشر بهترین یار و یاور دیدم به شرطی که انسان بداند و بتواند از آن ها به خوبی سود جوید و راه بهره وری را بپوید.

 تصاویر دختری زیبا که شیطان پرست شد ! 

من سرهای پر باد دیروز را در دست های آزاد امروز دیدم؛ سرهايي كه به جاي داشتن مغز و بيان سخنان نغز، تنها سمند كام مي راندند و بذر ابهام مي افشاندند.

ادامه دارد...

                          شفیعی مطهر

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1392 | 6:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (295)

 

من کودکی از تبار مردان فردا را دیدم که چون اسارت در بند اندیشه های انگاره و افکار سنگواره را برنمی تابید، قاب زمان را درهم شكست و رشته های اسارت را از هم گسست.

 

من انسان هاي كامياب و سالكان شاداب را ديدم كه رهايي از دره بدبختي ها را در پيكار با صخره سختي ها مي ديدند. 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در شهر سرب و سراب تنها زباله هايي را قابل بازيافت ديدم كه در زباله داني تاريخ ريخته بودند!!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من آن قدر نرخ رياكاري را بالا ديدم كه نرخ بيكاري را پوشش مي داد.به ديگر سخن تنها عامل كاهش نرخ بيكاري ،افزايش نرخ رياكاري بود.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من گوهر حكمت را چنان در درياي محبت آفرينشگر حكيم متبلور ديدم كه بارها خدا را سپاس گفتم كه برخي از دعاهايم را مستجاب نكرده است. 

ادامه دارد...

                               شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392 | 5:14 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


  دل دیدنی های شهر سرب و سراب (294)

 

 

من زماني را ديدم كه گنجشگ ها را رنگ مي كردند و به جاي قناري مي فروختند، ولي اكنون هوس را رنگ مي كنند و به جاي عشق مي فروشند.آن روزها مال باخته مي شديم و اين روزها دل باخته!


 من هرگز در میان موجودات آفریده ای را ندیدم که برای کبوتر شدن آفریده شده باشد، ولي کرکس شود.
این خوي و خصلت در میان هیچ یک از آفريدگان نیست مگر آدمیان !
( با الهام از سخن ویکتورهوگو )

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



من نگهبانان هر چیز را که بیشتر ديدم ، نگه داريش را استوار تر يافتم ،مگر “راز” را که نگه دار آن هرچه زیادتر باشد ، حفظ آن دشوارتر و عمق آن آشکار تر مي شود . . .
(با الهام از سخن افلاطون)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

من در بستر بینش و دفتر آفرینش  یک قانون طبیعی را حاکم دیدم  با این مضمون که به هر موضوعی فکر کنید، به سمت شما جذب خواهد شد.

 

من در این دیار سرب و سراب کسانی را آزاد از قاب نقاب و رها از فریب سراب دیدم که نه امیدی به وعده دارند و نه بیمی از وعید.

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : سه شنبه 24 ارديبهشت 1392 | 6:51 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (293)

 

 

من رای دادن مردم را ديدم كه چیزی را تغییر نمی‌داد،بنابراين فهميدم در شهري كه آزادي نيست،اگر راي دادن چيزي را تغيير مي داد،اجازه راي  دادن را به مردم  نمي دادند.

(با الهام از سخن مارك تواين)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من مشکل دنیا را در این ديدم که احمق ها کاملاً به خود یقین دارند، در حالی که دانایان، سرشار از شک و تردیدند !(با الهام از سخن برتراند راسل) 

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من حکیمی سیاستمدار را دیدم که مردم را نه با عینک سیاست که با مردمک مروت می نگریست.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من در این شهر دیدم هر کس روی پای خود می ایستد و بالا می رود، هزاران نفر به او آويزان مي شوند تا او را پايين بياورند؛ در حالي كه در آن سوي درياها هزاران نفر مي كوشند تا يكي را بالا ببرند تا بر بالاي او ببالند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من آینده را پنهان و خدا را عیان دیدم. مهم نیست. مهم این است که خدا راه را می بیند و من خدا را ....و همین کافی است.تا دستم در دست اوست، همه چيز نيكوست.

ادامه دارد...

                             شفیعی مطهر 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 23 ارديبهشت 1392 | 6:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 201 202 203 204 205 ... 241 صفحه بعد