دل دیدنی های شهر
سرب و سراب(۱۳۷)
من پنج نسل از روسای جمهور کشوری را دیدم. ما آنان را نماد همه بدی ها و ضد ارزش ها می دانیم. آنان هنوز دست در دست یکدیگر نهاده برای پیشرفت میهن خود می کوشند؛ اما چرا در ميهن ما هر كس قدرت را در دست مي گيرد، همه گذشتگان را خائن و ....مي نامد؟!
من سیمای زیبای خدا را هم در آیینه دل کودکان دیدم و هم در گنجینه ذهن بزرگسالان؛ اما خداي دل كودكان را زيباتر و به حقيقت نزديك تر ديدم.
من زندگي بدون كار و تلاش را مرگ پيش از مردن و پرپر شدن پيش از پژمردن ديدم.
من هر احمقي را ديدم به دنبال احمق بزرگ تري مي گشت تا او را بستايد و در سايه سارش بياسايد.
من خودكامگاني را ديدم كه ايستاده بر كرانه بركه شب ، بي تاب از روشنگري مهتاب و بيزار از تابش آفتاب. چون دستشان به مهر و ماه نمي رسيد، مي كوشيدند تا تصويرشان را در آيينه آب درهم بريزند و اين گونه با روشنگري بستيزند.
ادامه دارد...
شفیعی مطهر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.