دل ديدني هاي شهر سرب و سراب(150)

                              http://ravabet.com/img/oscar/1321453335.gif

 

 

                      دل دیدنی های شهر 

                      سرب و سراب(۱۵۰)

                             گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من شيطان را ديدم . از او پرسيدم: بهترين لحظه تسلط تو بر انسان ها چه هنگامي است؟

 گفت: آن گاه كه چون برگ كاه اسير امواج عجب و خودخواهي قرار مي گيرند.

 جايي كه عقل به كار نايد، ديوانگي بايد. 

من بسیاری از کودکان زیرک را دیدم که که به آنان می گفتند: بچه است، نمی فهمد. وقتی نوجوان هم شد، می گفتند: نوجوان است، نمی فهمد. وقتی جوان شد، گفتند: جوان و خام است، نمی فهمد. وقتی بزرگ شد، گفتند: دارد پیر می شود، نمی فهمد ... ... وقتی هم پیر شد، گفتند: پیر است، حالیش نیست، نمی فهمد. فقط وقتی مُرد،آمدند و سر قبرش گفتند: عجب انسان فهمیده ای بود!! 

 من جابه جایی یک کوه و تغییر مسیر یک روخانه بشکوه را آسان تر از تغییر دادن شخصیت و خوی یک انسان دیدم.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید | BestIranGroups 

من درختی را دیدم که بر خلاف همه درختان دیگر ،در آن جريان آب نه از ريشه به سوي شاخه ها، كه از سرشاخه ها به سوي ريشه ها جاري بود. 

 

من افرادي را ديدم كه با پول - ابزار مبادله - به جاي كارسازي، بازي مي كردند. اينان تنها به رقم صفرهاي موجودي مي انديشيدند، نه به خاصيت وجودي.  

ادامه دارد... 

                               شفیعی مطهر



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : یک شنبه 24 ارديبهشت 1391 | 5:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |