آرمان شهر بهمن

آرمان شهر بهمن

 

 #شفیعی_مطهر

 

   از زندگي كه نه، از بردگي در تنگناي لانه‌هاي باريك شقاوت و آشيانه‌هاي تاريك عداوت خسته شده، در آرزوي زندگي در فراخناي قصرهاي مُصادقت و كاخ هاي مُرافقت بوديم.

   از تنفّس در فضاي تيره و تار ستم و هواي نكبت‌بار اندوه و غم به ستوه آمده، در جستجوي نسيمِ سحرِ آزادي و شميم معطر شادي بوديم.

   از گام ‌زدن در كوچه‌هاي ظلمتِ ظلم و ضلال و بن‌بست‌هاي قيرگون پُر قيل و قال به تنگ آمده و به دنبال يافتن عرصه‌هاي وسيع سعادت و قُلّه‌هاي رفيع كرامت بوديم.

  از پوسيدن در منجلاب تملّق و چاپلوسي و گنداب ريا و سالوسي دلمُرده و افسُرده شده، در پي يافتن چشمه‌ساران زلال عزّت و آبشاران روشن شهامت بوديم.

  این گونه بود كه ما قطره‌هاي تنها و چكّه‌هاي جدا از هم، به هم پيوستيم و بر سر پيمانة عشق، مصادقت را پيمان بستيم. 

از جويباران بيداري گذشتيم و رود هشياري را پشت سر گذاشتيم، از پيوستن جويبارها در پهناي رود جوشيديم و در فراخناي دريا خروشيديم. 

از جنبش جمعيت و خيزش خلق، شهر خروشيد. از كوچه‌هاي احساس گذر كرديم. به خيابان هاي خَرَد رسيديم. در ميدان همايش گرد آمديم. «استقلال» و «آزادي» را فرياد كرديم، تا «جمهوري اسلامي» را ايجاد كنيم.

با حميّت اسلامي خلق را به حمايت از حق برانگيختيم و با باطل درآويختيم.

با هم نشستيم تا ايستادگي را پيمان ببنديم و ايستاديم، تا گرد ذلّت بر سيماي سرخمان ننشيند.

شهر شقاوت و شرارت و شهوت را در هم كوبيديم، تا مدينة فاضلة فقاهت و فطانت و فراست را بنا كنيم. 

كوچه‌هاي تنگِ ننگ و عار را خراب كرديم، تا خيابان‌هاي پهن عزّت و افتخار را بسازيم.

تنديس طاغوت را شكستيم تا تقديس لاهوت را زمزمه كنيم.

كوخ هاي پستي و پليدي و پلشتي را ويران كرديم، تا كاخ هاي پاكي و پارسايي و پايداري را برافرازيم. 

در رَزم آزادي و بهروزي جنگيديم، تا در بزم شادي و پيروزي عزم را جزم كنيم، كه بر خرابه‌هاي شهر طاغوت و طغيان، شهري بسازيم از ياقوت ايمان، شهري پر از غنچه‌هاي قناعت و شكوفه‌هاي شرافت. شهري بسازيم كه سنگفرش خيابان هاي «استقلال» و «آزادي» آن با لعلِ محبت و مرواريد مودَّت پوشيده شده، در جويبارانش زلال سخاوت و گلاب حلاوت جاري باشد.

در اطراف خيابان هايش نهال‌هاي مساوات و درختان مؤاخات بكاريم.

مسجدهايي بسازيم كه سنگ‌هايش از زمرّد عرفان و زَبَرجدِ ايمان، و گنبدش از آبگينه عشق باشد. 

از گلدسته‌هايش دسته گل هاي محمدي بچينيم، و از مناره‌هايش شكوفه‌هاي نور ببوييم.

فرش هايي از پَرَندِ معنويت و پرنيان روحانيت در آن بگستريم. از گُل هاي قالي‌هاي آن رايحة جود و عطر سجود بتراود. از سقف گنبدش چلچراغي بياويزيم از الماس اخلاص و عقيق تحقيق.

و در محرابش سجاده‌اي بيفكنيم از اطلسِ خضوع و ديباي خشوع، تا بر روي آن تنديس امامت و مجسمة ولايت بر آستان الوهيت سربسايَد.

در بازارهاي شهر ما رايحة انصاف و عطر عفاف بپراكند و بازاريان صداقت بفروشند و قناعت بخرند.

ميدان‌هايي بسازيم پر از فوّاره‌هاي خوش رنگ راستي و چراغ‌هاي رنگارنگ درستي. در كشتزار مدرسه‌ها بذر تربيت بيفشانيم و شكوفه‌هاي انسانيت بچينيم. صدف نوباوگان را در مدرسه‌ها بپروريم و گوهر فطرت را در آن بيابيم و صحن و سراي شهرمان را با آن آذين بنديم.

براي اداره شهرمان تصميم گرفتيم شهد كياست را با عطر سياست آميخته، در غربال ديانت ريخته، با فطانت آن را بيخته، به عنوان خون‌نامه ميثاق ملّي بر فراز شهرمان آويخته، خُرد و كلان در برابرش يكسان باشيم.

بر اساس «اِنِ الحُكمُ اِلّا لِله»، جز حاكميت «الله» را نپذيريم و جز حكومت «الله» را گردن ننهيم. 

اخيارمان را به امارت برگزينيم و اشرارمان را به حقارت بسپاريم.

شهرياران درهاي مِهرباني و عطوفت را به سوي شهروندان گشايند. از سكوي صداقت با مردم سخن گويند و شهروندان شكوفه‌هاي وفا و غنچه‌هاي صفا نثار شهرياران كنند.

آیا اکنون به چنین آرمان های نخستین و هدف های دیرین رسیده ایم؟!

آیا به سوی آن اهداف روانه ایم؟ یا در جهت خلاف آن ره می سپریم؟!

بیاییم بار دیگر هدف ها را بازنگریم و بر آن چشم انداز نگاریم!

آیا «نظام موجود»، همان «اسلام موعود» است؟

داوری با شما!

امید که با «دادوری»،«داوری» کنیم!

   سالروز پيروزي انقلاب اسلامي مستضعفان زمين و آزادگان زمان را به همه پويندگان راه عدالت و آزادي تبريك و تهنيت مي گويم.

  به اميد تحقّق همه اهداف و آرمان هاي انقلاب !

                                  در كسب رضاي حق موفق باشيد

 

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
 

                         



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 12 بهمن 1396 | 18:14 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |