من فرومایه و وقیح را دیدم و دانستم که نباید با او جدل کنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روح را تباه می کند .
من حسود را ديدم و دانستم بايد از او دوری کنم، چون حتی اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم، باز هم از من بیزاراست.
من کودک را ديدم و فهميدم كه نبايد با او بحث كنم ، چون مرا با دانش خویش می سنجد و هم سطح خویش می پندارد.
من دشمن را دیدم .برای رویارویی با دشمنی های او با دوست بیشتر مهربانی کردم.
من افراد موفق را دیدم که کارهای متفاوت انجام نمی دهند؛ بل كه كارها را به گونه اي متفاوت انجام مي دهند.
ادامه دارد....
شفیعی مطهر
دل دیدنی های شهر
سرب و سراب(۱۷۷)
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.