دل دیدنی های شهر سرب و سراب (271)
من سیمای حقیقت را نه در رویاهای رنگین که در درایت های بنیادین دیدم.
من عروسی را دیدم با لباسی بافته از تارهای احساس و تافته از پود اسکناس. عروس بس نگران بود و لباس عروسی بسي گران؛ اما همه اين دلارهاي مكنت به فداي جرعه اي از زلال محبت.
من سه هزار پر طاووس را در تار و پود لباسي ديدم كه مي كوشيد تا تن عروسي را از برهنگي بپيرايد و با پوششي زيبا بيارايد؛ اما...
من ۹۹۹۹ گل رز سرخ را روييده بر تني سيمگون و اندامي موزون ديدم؛ هر گل پيامي از سپهر و گلبرگ كلامي از مهر در بر داشت. اما....
من در عرصه آفرينش هر انسان را قطعه اي از پازل جهان هستي ديدم. مهم شكل پازل نيست، بل كه مهم اين است كه هر كس جاي شايسته خود را به خوبي بشناسد و از پذيرش نقش خود نهراسد.
ادامه دارد...
شفيعي مطهر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.