دل دیدنی های شهر سرب و سراب(276)


 

 
 
 

 دل دیدنی های شهر سرب و سراب (279)



من قصه شکم را درازتر از غصه مغز دیدم.آن بر عرایز حیوانی می افزاید و این بر فضایل انسانی.


 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من شهری را دیدم که آگاهی را نه با اندوختن که با فروختن نشر می دادند.در این معامله  آن چه مطرح نیست رشد آگاهی محور و شکوفایی باور.

 

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

من کرامت و شخصیت له شده انسان را در زیر گام های  نخوت و خودخواهی انسانی دیگر دیدم.در این تعامل نه محکوم به کمال می رسد و نه حاکم به آمال.

 

من کسانی را دیدم که عنصر تخیل را بیش از تفکر ارزش می نهادند.اینان هماره راه های سراب را می پوییدند و به قله های حباب می رسیدند.


 من گل خورشید را دیدم که در دست های عارفی روشنگر و اندیشمندی هنرور شکفت.

ادامه دارد...

                            شفیعی مطهر

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : پنج شنبه 15 فروردين 1392 | 6:45 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |