دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد459
من عدم تعادل بين عقل و احساس را موجب تباهي حيات و سياهي صفات ديدم. دل را بايد نواخت و خرد را بايد شناخت.
من پرندگان زاده شده در قفس را مرغاني ديدم كه پرواز نه نماد رهايي ،كه نمود فنايي مي پنداشتند؛بنابراين خيلي دشوار ديدم باوراندن آزادي را به مردمي كه در فضاي استبداد، نفس و در باور، نقش قفس مي كشند.
من كساني را شايسته همنشيني در روشن ترين روزها ديدم كه در تاريك ترين شب ها تنهايم نگذارند و به بلايم نسپارند.
من همه ناله ها و گلايه ها را برآمده از دردهاي كوچك و غم هاي اندك ديدم؛درد و اندوه از حد كه گذشت، زبان لال مي شود و بيان،زوال مي پذيرد.
من دولت هاي نالايق را ديدم كه جايي براي نگه داري انسان هاي لايق جز زندان ندارند. (با الهام از سخن گاندی)
ادامه دارد...
شفیعی مطهر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.