سخن گفتن با زبان توده مردم هزينه دارد!

 سخن گفتن و نوشتن برای خواص و نخبگان به اصطلاح کلاس گوینده و نویسنده را بالا می برد؛ اما پرسش اصلي و تاريخي كه معمولا همواره بي پاسخ مي ماند، اين است كه چه قشري از اقشار فكري و فرهنگي جامعه نيازمند ارشاد و ارتقاي فرهنگي و اجتماعي هستند؟

 تاريخ ما حد اقل در اين ۱۵۰ - ۱۰۰ اخير نشان مي دهد كه بارها با تلاش و مجاهدات نخبگان، علما و روشنفكران اين مرز و بوم نهضت ها و جنبش هاي رهايي بخش تا نزديكي هاي قلل پيروزي و تا مرز توسعه يافتگي و استقرار دموكراسي پيش رفته ايم ، ولي هر بار توسط مشتي عوام و عوام زده چون شعبان بي مخ ها!! دوباره به اعماق دره اختناق و استبداد سقوط كرده ايم.

  رشد دادن اقشار عامي و فرودست فرهنگي جامعه كه هميشه مستعدترين وسيله ، آلت دست و ابزار پيشبرد مطامع خودكامگان قرار مي گيرند، كاري سخت و دشوار است؛ اما گذركردن از اين عقبه سخت ناگزير است، حتي اگر به گذشتن از جان و آبرو بينجامد.

گویند روزی ملاصدرا استادش میرداماد را در خواب می بیند و از وی می پرسد: 

 چطور است من با این که ادامه دهنده اندیشه های توأم؛ مردم مرا کافر پنداشته و تو را تکریم می کنند؟ میر در پاسخ می گوید: 

 از آن روی که من حرف هایم را جوری می زدم که فقط خواص و عالمان می فهیمدند و تو جوری که کوچه و بازاری هم آری...

 بهـــــار دين و آزادي و انصاف           طــــراوت گر نبخــشد اين چمن را

خروسان را بگو ديگر نخــوانند           كه صبحي نيست ديگر اين وطن را

                                                            شفيعي مطهر


موضوعات مرتبط: مقالات
برچسب‌ها: توده مردمنخبگانميردامادملاصدراارتقاي فرهنگي

تاريخ : یک شنبه 5 تير 1390 | 6:5 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 241 صفحه بعد