دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۹۲)

من ساده ترین کار را در جهان این دیدم که « خودم » باشم و سخت ترین کار این که کسی باشم که دیگران می خواهند. 

من در وجود انسان سه احساس ترس،خشم و اندوه را ديدم كه كنترل اين سه احساس منجر به احساس چهارمي مي شود به نام احساس شادي!

  

من بزرگراه زندگی را بدون دوربرگردان دیدم ؛ بنابراين فهميدم كه در گزينش راه خيلي بايد دقت كرد. 

 

 من رود را ديدم كه با همه ژرفاي اندك ،جوشان و خروشان مي رفت ، ولی دريا را ديدم گسترده و ژرف ،  اما ساكن و ايستا... 

من شاخساران گل سرخ را پر از خار ديدم ، گفتم: اي نهال گل سرخ چرا اين همه خار گزنده داري؟ پاسخ داد: چرا نمي گويي اي نهال خاردار چرا گل سرخ داري؟ 

ادامه دارد.... 

          شفیعی مطهرخود.


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
برچسب‌ها: سرب و سرابخودگل سرخدريابزرگراه زندگي

تاريخ : چهار شنبه 2 آذر 1390 | 6:57 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 241 صفحه بعد