دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۸۴)

به خودمون انرژي مثبت بديم

من خود را انسانی دیدم در میان انسان های دیگر در سیاره زمین که بدون دیگران معنایی ندارم.  

  

من موفقیت را از آن تلاشگرانی دیدم که در بازی زندگی چشم به راه دیگران نمی ماندند. 

 

من انسان باشخصیت را دیدم و فهمیدم که اگر انسان « کسی» باشد، لازم نیست« چیزی » باشد. 

عکسفا - گالری عکس ایرانیان

من عقاب را ديدم كه در آغاز پرواز، پر مي زد ؛ اما چون اوج مي گرفت، ديگر حتي به پر زدن هم نياز نداشت. 

barf

من لحظه هاي گذران زندگي را چونان برفي ديدم كه اگر از آن بهره بگيريم، آب مي شود. 

ادامه دارد...... 

      شفيعي مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
برچسب‌ها: سرب و سرابانسانموفقيتتلاشگرانشخصيتعقاباوج

تاريخ : جمعه 6 آبان 1390 | 7:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

اخلاق گفت و گو 

    فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم الله و اولئک هم اولوا الالباب (الزمر ، ۱۸ )

    زبان و قلم دو پنجره اي است كه نهانخانه دل را به باغ بي كران هستي پيوند مي زند.

    چون دردي سترگ در اين خانه بزرگ سكنا گزيند ، ناگزير رشحات آن از حلقوم قلم و زبان مي تراود.

   نهال «انديشه» چون در بستر « خرد » ریشه کند ، پيوسته زلال « حکمت » را از جویبار هر سخن حکیمانه می نوشد و به تدریج می بالد. رشد و رویش اندیشه در گروی سقایت ریشه است. انسان به مصداق « الحکمه ضاله المومن » تشنه حکمت است و « زبان » و « قلم » دو چشمه ساري و دو جويبار جاري است كه مي تواند با زلال حكمت اين تشنگي معرفت را فرو بنشاند...و نيز هر انسان فكور و فرزانه ناگزير است جوشش چشمه انديشه و افكار خود را به جويبار زبان و قلم خود جاري سازد و ايمان و آرمان خود را گسترش بخشد . اين نياز فطري بشري ايجاب مي كند كه انسان ها با يكديگر ارتباط كلامي برقرار كنند.

   گفت و گوي بين انسان هاي انديشمند بهترين و سالم ترين راه انتقال ، رشد و رويش انذيشه ها ، افكار و آرمان هاست.

  بقيه در ادامه مطلب...


موضوعات مرتبط: مقالات
برچسب‌ها: اخلاق گفت و گوتضارب آرا و انديشهگفت و گوي فرهنگ ها و تمدن هاتعليم و تربيت

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 4 آبان 1390 | 6:46 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

  

 

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۸۳)

من انديشه هاي شايسته و آرمان هاي بايسته را ديدم كه به چهره انسان ها و انسانيت زيبايي مي بخشيد. 

من راز و رمز موفقيت انسان هاي موفق را در كوتاه بودن فاصله « اندیشه» تا « عمل » دیدم.  

 

من می خواستم جایگاهم را در نزد خداوند ببینم،بنابراين به درون خود مراجعه كردم و جايگاه خداوند را دل خود نگریستم و جایگاه خود را یافتم.

من خوشبختي حقيقي را در نزد كساني ديدم كه افكار و تلاش و كوشش خود را صرف خوشبختي ديگران كرده بودند. 

من زندگي را یک «تراژدي» ديدم براي كسي كه« احساس »مي كند و یک « کمدی » دیدم برای کسی که « می اندیشد.» 

ادامه دارد... 

                     شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
برچسب‌ها: سرب و سرابتراژدیکمدیخوشبختیاندیشهموفقیت

تاريخ : سه شنبه 3 آبان 1390 | 5:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

معرفي آثار و تاليفات

۵ - اركان تفكر بسيجي 

 

سیمای یک بسیجی"آن گونه که بایدباشد"دراین کتاب از لسان آیات وروایات و با قلمی ادبی و زیبا به تصویر کشیده شده است . تعداد حروف کلمات عبارت« ارکان تفکر بسیجی» ۱۴ حرف است. چهارده صفت و ویژگی که هر بسیجی واقعی باید دارای آن باشد و حرف اول آن با یکی از این حروف آغاز می شود، در اين كتاب به تصوير كشيده شده است.

برخي از عناوين مطالب اين كتاب عبارتند از: 

 سخن آغازين

زندگي،عشق، شهادت

زادروز بسيج ؟!

رهاتر از موج، فراتر از اوج

آيينه چون شكست به تكثير مي رسد

دو ركعت عشق

ضرورت تعميق فعاليت هاي بسيج

جوان و عقلانيت

عقلانيت در آيينه آيات و روايات

ويژگي هاي بسيجي خردمدار

استنتاج

كرامت بسيج و بسيجي كريم

پيام آوران فكر و فرهنگ

اركان تفكر بسيجي ( ايمان و ديانت - رهبري و ولايت - كوشش و مجاهدت - اخلاص و مودت - نماز و عبادت - تفكر و خلاقيت - فرمانبري و اطاعت حق - كاوش و مشورت - رشادت و شجاعت - سنگر و مقاومت - يگانگي و وحدت - جهاد و شهادت - ياري و كرامت)

این کتاب در۱۱۲صفحه وباقطع وزیری توسط انتشارات عابد در سال ۱۳۸۴چاپ و منتشر شده است. 

بهای روی جلد ۱۱۰۰ریال و مراکز پخش: انتشارات عابد و انتشارات مرسل کاشان است .


موضوعات مرتبط: معرفي تاليفات
برچسب‌ها: اركان تفكر بسيجيعشقشهادتنسيجعقلانيتكرامت

تاريخ : شنبه 30 مهر 1390 | 6:53 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۸۲)

من جاده هاي صاف و مستقيم زندگي را كسالت بار و خواب آور ديدم و جاده هاي پردست انداز و پرپيچ و خم را هشيار كننده و بيدارگر. 

من بهترين مترجم را كسي ديدم كه سكوت ديگران را ترجمه كند. 

مهارت های حل مسئله را بیاموزیمشما در مقابل مشکلات چگونه اید؟

من هفتاد درصد حل هر مسئله اي را در فهم دقيق صورت آن مسئله ديدم. 

 

من همت های عالي و شخصيت های متعالي را ديدم و از خدا خواستم تا بگذارد هماره خواهان انجام كاري بيش از توانم باشم. 

من تنها كسي را كه ديدم تا كنون اشتباهي نكرده، کسی بود كه هيچ كشفي نكرده و چيز تازه ای هم نفهميده بود. 

ادامه دارد... 

                         شفيعي مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
برچسب‌ها: سرب و سرابجادهمترجمسكوتمسئلههمت

تاريخ : پنج شنبه 28 مهر 1390 | 7:40 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 دل ديدني هاي شهر سرب و سراب(۸۱)

 من هیچ فرهنگ و تمدنی را ندیدم که از بیرون درهم شکسته شود، پیش از آن که قبلا از درون نابود شده باشد.  

کتاب مردان سبز

 

من شيطان را ديدم كه در پاسخ به علت سجده نكردن بر آدم هماره و هميشه در متن اعصار و قرون فرياد مي زد: آدمي بيابيد تا بر او سجده كنم!! 

 

 

من در بی کرانه زندگی دو گستره افسونگر دیدم: یکی آبی آسمان که می دیدم و می دانستم که نیست ، و دوم خدايي كه نمي ديدم و مي دانستم كه هست! 

 brain6.jpg

 من ذهن خالي را ديدم و گفتم: اي كاش ذهن خالي هم چون شكم خالي سر و صدا مي كرد تا انسان ها ناگزیر بيشتر به دنبال دانش افزايي می رفتند!! 

 

 من انسان هاي بي هدف را ديدم كه در همه عمر براي انسان هاي هدفمند كار مي كردند.

من انسان هايي را ديدم كه دست هايشان كار مي كرد، نه مغزهايشان و همه عمر در خدمت انسان هايي بودند كه مغزهايشان كار مي كرد، نه دست هايشان. 

ادامه دارد.... 

                   شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
برچسب‌ها: سرب و سرابفرهنگ و تمدنشيطانآسمانرهن

تاريخ : سه شنبه 26 مهر 1390 | 6:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 آزادي در گزينش باور

بسیاری از قشریگران مذهبی بر این پندارند که وقتی باورمندان دینمدار ،در كشور و جامعه اي ،قدرت و حكومت را در دست دارند، مي توانند و بايد كه با زور و قدرت هم كه شده جلوي كفر كافران و گناه گناهكاران را بگيرند و همه مردم را با زبان خوش يا ناخوش به سوي بهشت بكشانند!!

 اما زبان و بيان و مشي و مرام خداوند و پيامبر او چنين نيست . خداوند در سوره يونس،آيات ۹۹ و ۱۰۰ مي فرمايد:

وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لآمَنَ مَنْ فِي الأرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ (٩٩) 

و (اي پيامبر) اگر پروردگار تو اراده مي كرد ( در اين صورت هيچ شكي نبود كه ) همه مردم روي زمين ( از روي اجبار) ايمان مي آوردند ( ولي خداوند نمي خواهد كه مردم اين گونه مومن شوند ، بلكه مي خواهد با اختيار، راه خود را تعيين كنند و مسئوليت انتخاب خويش و عواقب آن را بپذيرند .) آيا تو ( دلگير و نگران هستي و ) مي خواهي مردم با اجبار هم كه شده ايمان بياورند؟

وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ (١٠٠)

( درست است كه انسان ها  مختارند ، اما) هيچ كس نمي تواند ايمان بياورد، جز با اراده و خواست خدا ( و توفيق و ياري و هدايت او به وسيله قدرت عقل كه به او بخشيده و تعاليم پيامبران كه خداوند يكي پس از ديگري براي راهنمايي انسان ها فرستاده است،) با اين وجود اگر كسي از سرمايه فكر و عقل خود بهره نگيرد، خداوند ( او را موفق به ايمان آوردن نمي كند . افرادي كه چنين باشند، خداوند بر دل) آن ها رجس و پليدي قرار مي دهد ( و در نتيجه آن تعاليم پاك را درك نخواهند كرد و بينش خود را از دست خواهند داد و از هدايت محروم خواهند شد.) 

 ( ترجمه از مهدي محموديان)

 براي مطالعه بيشتر مي توانيد به لينك هاي زير مراجعه فرماييد:

http://daftaredanaee.blogfa.com/post-7.aspx 

http://www.rasekhoon.net/article/print-96880.aspx 

http://www.aliyashar.blogfa.com/post-9.aspx


موضوعات مرتبط: روزنوشت
برچسب‌ها: آزادي در گزينش باور

تاريخ : یک شنبه 24 مهر 1390 | 6:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 دل ديدني هاي شهر سرب و سراب(۸۰)

من ،جاذبه مرد را در قدرت او ، و قدرن زن را در جاذبه او ديدم. از شير حمله خوش بود و از غزال رم!

 

  من قاضي را چونان فرد ناداني ديدم در بين دو دانا: شاكي و متشاكي. آن دو مي دانند و نمي توانند تا حكم برانند؛ اما قاضي نمي داند و بايد داوري كند....پس چه سخت است داوري ، آن هم همراه با دادوري!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net 

 من جنگ را دیدم ویرانگر و ضد بشر. انسان ها آن چه را که سال ها با خون دل و هزار مشکل برساخته اند ، در لحظاتي ديوانه وار ويران مي كنند .

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

 من آب را ديدم كه هم فرصتي است براي ساختن ، عمران و آبادي، و هم تهديدي براي ويراني و خرابي. همه چيز بستگي دارد به نوع نگاه و تلقي انسان از نيروي شگرف آب . اين خردورزي انسان و دانش ارزي ايمان اوست كه آن را يك فرصت تلقي كند يا تهديد و مرارت؟! 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

من در آستانه هزاره سوم و در عصر رایانه و اینترنت و در دوران انفجار اطلاعات شیادی را دیدم که هنوز به جای نگارش واژه مار ، تصوير رخسار را ترسيم مي كرد....و شگفت اين كه هنوز هم فريفتگان تصوير بيش از شيفتگان تنوير بود! 

ادامه دارد....

                            شفيعي مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
برچسب‌ها: سرب و سرابقدرت زنقاضيداوريجنگفرصت و تهديدهزاره سوم

تاريخ : پنج شنبه 21 مهر 1390 | 7:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

معرفي آثار و تاليفات

۴ - مباني و ضرورت مشاركت 

 

 

 کتاب مبانی وضرورت مشارکت دربردارنده بیشتر مطالب و مقالاتی است که درطی ۶سال با عناوین گوناگون،  اما با تبیین راه های نهادینه کردن فرهنگ مشارکت در جامعه، درمجله "فرهنگ مشارکت"چاپ و منتشر کردم .ضمنا کتاب"مبانی وضرورت مشارکت"به عنوان کتاب درسی آموزش ضمن خدمت مدیران آموزش و پرورش در سراسر کشور درچندین سال توسط اینجانب تدریس می شد. این کتاب باقطع رقعی در ۳۶۰ صفحه و با شمارگان ۳۰۰۰جلد در سال ۱۳۸۳ توسط انتشارات عابد تهران چاپ و منتشر شده است.


موضوعات مرتبط: معرفي تاليفات
برچسب‌ها: مباني و ضرورت مشاركتانتشارات عابدآموزش و پرورش

تاريخ : چهار شنبه 20 مهر 1390 | 6:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

  

دل ديدني هاي شهر سرب و سراب(۷۹)

 

من مترسکی را دیدم که سال ها شبانه روز بی اندکی وقفه بر فراز مزرعه ایستاده بود و از کشتزار کشاورز پاسداری می کزد. سال ها بود که پرندگان آن دشت از سایه هولناک مترسک می هراسیدند و فرار را بر قرار برتری می دادند. در طی این همه سال ها حتی یک پرنده به خود اجازه این گستاخی را نداد که هیبت کاذب مترسک را بیازماید و این هراس بی پایه را از ذهن پرندگان بزداید.

 

من مسخ شدگان شهر سرب و سراب را چونان درختان بی بار و بر و بی ثمر دیدم که نه ریشه ای در خاک داشتند و نه اندیشه ای در افلاک.

 

من خیره سری را دیدم که جان بر کف ، اما بي هدف بر مركب آهنين نشسته براي هورايي بي پايه و پول هايي بي مايه بر ديواره خطر مي راند و بر انگاره باور جان مي فشاند.

 ...و شگفت تر اين كه مردمي براي فرونشاندن هيجان خود ، زندگي او را با پول سياهي مي خريدند و با جان او بازي مي كردند.

 

من جمود ايمان را بسي سخت تر از انجماد زمستان ديدم. زيرا انجماد زمستان ، فرياد فصل است، اما جمود فكري نه فرياد فصل كه فساد فسيل است.

  

  من فرمانرواياني را ديدم كه از شهروندان مي خواستند نه چشمي براي ديدن داشته باشند و نه زباني براي گفتن . آنان تنها مكلف به شنيدن بودند و موظف به دست بوسيدن !

ادامه دارد... 

                          شفیعی مطهر


موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
برچسب‌ها: سرب و سرابكترسكمسخ شدگانجمودفسيل

تاريخ : دو شنبه 18 مهر 1390 | 7:8 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 ... 226 227 228 229 230 ... 241 صفحه بعد